تازه های نشر 99
تازه های نشر 99
تازه های نشر 99
تازه های نشر 99
فراخوانی مقاله و اولویت های پژوهشی
فراخوانی مقاله و اولویت های پژوهشی
سخن موسس فقید
سخن موسس فقید
امامت اهلبيت(عليهم السلام) در قرآن



امامت اهلبيت(عليهم السلام) در قرآن

تأليف: استاد محقق شيخ محمد جعفر طبسي

ترجمه: مهدى ساجدى

معاونت پژوهش مركز فقهى ائمه اطهار(عليهم‌السلام)







سخن آغازين

سخن آغازين

الحمد ‌لله‌ رب العالمين والصلاة والسلام على سيدنا ونبينا أبي القاسم محمّد وعلى آله الطيبين الطاهرين المعصومين ولعنة ا‌لله‌ على أعدائهم أجمعين.

اما بعد، بحث از امامت و اعتناء قرآن كريم بر اين حقيقت، از مباحث بسيار مهم در كلام و اعتقادات است. تصوير باطل برخى از جاهلان و ناآگاهان بر اين است كه امامت از فروع دين و اثبات آن فقط از طريق روايات امكان پذير است، در حالى كه قرآن كريم با صداى بلند و رسا در آيات متعدّد بر اين امر تأكيد فرموده است.

از ديدگاه خداوند متعال و قرآن، امامت از امورى است كه چنانچه توسّط رسول اكرم(صلى‌الله‌عليه‌و‌آله) بيان نمى‌شد، اصل رسالت ايشان بى‌فايده و همه زحمات بيست و سه ساله بدون نتيجه و جميع آنچه كه بيان شده بود بى‌ثمر مى‌گشت. امامت را نبايد به عنوان يك جزء از اجزاء دين محسوب نمود، نبايد آن را در كنار واجبات و ضروريات به عنوان يكى از حقايق پنداشت، بلكه حقيقتى است كه بدون آن هيچ چيز ديگر داراى حقيقت نيست، نماز با اين حقيقت، جوهر خاصى پيدا مى‌كند، روزه و حج و جهاد و ساير واجبات با چنين واقعيتى، داراى جوهر و حقيقت مى‌شوند و در يك بيان جامع و كامل، حقيقت و هويت همه دين به امامت است همانطورى كه نظام امّت و جامعه مرهون آن است. بايد اذعان نمود كه بسيارى از مفسّران، عامّه و خاصّه، آيات مربوط

به امامت را مورد توجّه و عنايت قرار داده‌اند.

برخى از بزرگان أهل سنّت، بدون آنكه نامى از امامت ببرند اعتراف نموده‌اند كه آياتى از قرآن كريم دلالت بر اين امر دارد. ترديدى نيست كه بايد امامت را از ديدگاه قرآن كريم بررسى و تحقيق نمود. لازم است به همگان بياموزيم كه قرآن كريم با صداى رسا و بلند و در آيات و شرايط مختلف به صورت محكم و قاطع بر اين امر اصرار و تأكيد ورزيده است. كسانى كه اندك آشنايى با اين كتاب عزيز دارند، اذعان مى‌نمايند كه در آيات متعدّدى از قرآن كريم، گروه مخصوص در كنار خدا و رسول مطرحند «إِنَّما وَلِيُّكُمُ ا‌لله‌ وَرَسُولُهُ وَالَّذينَ آمَنُوا»[1] و يا در آيه كريمه ديگر مى‌فرمايد: «أَطيعُوا ا‌لله‌ وَأَطيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُم»[2] يا در آيه شريفه خمس «وَاعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ ‌لله خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبى»[3] و آيات ديگر.

روشن است كه در مجموعه اين كتاب نورانى خداوند تبارك و تعالى در كنار رسول اكرم(صلى‌الله‌عليه‌و‌آله) افرادى كه واجد مقام عصمت و حجيت هستند را مورد اشاره و معرفى قرار داده است. به هر جهت هر قدر قرآن را دقيق‌تر مورد مطالعه قرار دهيم، بر اين امر بيشتر واقف مى‌شويم.

كتابى كه در پيش روى داريد به اين بحث بسيار مهم و كليدى پرداخته است.

محقق عاليقدر و ژرف‌انديش حضرت حجة الاسلام و المسلمين آقاى شيخ محمدجعفر طبسى(دامت بركاته) هفتاد و دو آيه از آيات قرآن را با دقّت تفسيرى و با مراجعه به تفاسير عامه و خاصه مورد بحث و كنكاش قرار داده است. ضمن تقدير و تشكر از ايشان اميد است اين اثر موجب تقويت اعتقاد به امامت در ميان مسلمانان گردد. ان شاء ا‌لله‌.

مركز فقهى ائمه اطهار(عليهم‌السلام)
محمّد جواد فاضل لنكرانى





مقدمه مترجم

حمد و سپاس خالقى را كه بهترين و كامل‌ترين شرايع را براى ما قرار داد و اكمل و اشرف انبياى عظام را هادى ما نمود و اعظم و اعلم اوصيا را ولىّ و قائد ما گرداند.

بهترين تهنيت و خالص‌ترين تحيّت ما بر وجود مبارك خاتم انبياء حضرت محمد صلى‌الله‌عليه‌و‌آله و بر سيّد اوصياء، حضرت امام اميرالمؤمنين على عليه‌السلام و ابناى طاهرينش كه جملگى اختران تابناك آسمان ولايت و سبل هدايتند.

بدون شك بر فرد فرد مسلمانان فرض است كه به سفارش نبىّ مكرّم اسلام صلى‌الله‌عليه‌و‌آله در ارتباط با ثقلين عمل كرده و به ريسمان محكم الهى، يعنى كتاب خدا و عترت آن پيامبر رحمت، چنگ زنند و از تفرقه كه امروز مهم‌ترين دستاويز دشمنان اسلام براى ايجاد دشمنى در بين مسلمين و هلاكت آنان است، پرهيز كنند و اين مهم جز با عمل به قرآن و تمسك به ولايت امامان اهل بيت عليهم‌السلام ميسّر نمى‌گردد.

كتاب شريفى كه پيش روى داريد، ترجمه‌اى از كتاب آيات الولاية[4]، حاصل آمده از زحمات استاد فرزانه و معظّم، جناب حجه‌الاسلام والمسلمين شيخ محمدجعفر طبسى در جهت تبيين آياتى از قرآن كريم است كه در آنها به مسأله ولايت و امامت اهل بيت عليهم‌السلام پرداخته شده است. ايشان در اين كتاب ارزشمند و كم‌نظير درصدد

برآمده‌اند تا ضمن تفسير و تبيين آيات، به چگونگى اثبات مسأله ولايت و امامت اهل بيت عليهم‌السلام به وسيله اين آيات پرداخته و در مواردى كه نسبت به دلالت آيات شبهاتى مطرح است، به طور مستدل و با استناد به كلام بزرگان و مفسّرين، از خاصّه و عامّه، به اين شبهات پاسخ گويند.

با توجه به زحمات فراوانى كه در زمينه تأليف اين كتاب توسط ايشان صورت گرفته، توصيه حقير به طالبان حقيقت و خصوصاً طلاب گرانقدر حوزه‌هاى علميه اين است كه از مطالعه اين كتاب ارزشمند كه موجب تقويت و تحكيم مبانى اعتقادى در مسأله ولايت و امامت اهل بيت عليهم‌السلام است، غفلت نورزند. اميدوارم اين ترجمه به عنوان خدمتى كوچك و تقديمى به آستان اهل‌بيت عليهم‌السلام در جهت حراست از حريم آن بزرگواران مورد قبول درگاه ايزدى قرار گيرد.

مهدى ساجدى





مقدمه مؤلف

بيان ضرورت بحث از آيات ولايت

بدون شك بحث از آيات مرتبط با ولايت از اين جهت ضرورت مى‌يابد كه با موضوع ولايت و امامت حضرت مولى الموحدين أمير المؤمنين على عليه‌السلام در ارتباط است و زمانى اهميت بيشتر مى‌يابد كه بدانيم با گروهى مواجهيم كه معتقدند حتّى يك آيه در شأن آن حضرت نازل نشده يا آن حضرت حافظ قرآن كريم نبوده‌اند.

در همين ارتباط حاكم نيشابورى (ت 405) كه شافعى مذهب است در كتاب «فضائل فاطمة الزهراء عليهاالسلام» در انگيزه تأليف كتابش چنين مى‌نگارد: «آنچه باعث شد اين رساله را به نگارش درآورم اين است كه در مجلسى حاضر بودم كه بزرگان از فقها و قضات و حاكمان حضور داشتند و در اين بين سخن از اميرالمؤمنين على عليه‌السلام به ميان آمد و برخى از اعيان حاضر در مجلس چنين گفت كه على عليه‌السلام حافظ قرآن نبود؟»[5]

حاكم نيشابورى كيست؟

حافظ ذهبى شافعى (ت 748) مى‌گويد: حاكم محمد بن عبدا‌لله‌ بن محمد بن حمدوية بن نعيم بن حكم، امام، حافظ، ناقد و علاّمه، شيخ و بزرگ محدّثين، نيشابورى شافعى، از دو هزار نفر حديث شنيده كه هزار نفرشان در نيشابور بوده است.[6]

همچنين از حاكم حسكانى كه حنفى مذهب و متوفاى قرن پنجم هجرى است در سبب تأليف كتاب باارزش «شواهد التنزيل لقواعد التفضيل» چنين آمده: «زمانى كه برخى چنين گفتند: «أحدى از مفسّرين قائل نيست كه سوره «هل أتى» در شأن على عليه‌السلام و أهل بيتش نازل شده و غير از اين نيز در شأن آنها آيه‌اى در قرآن نيست» جرأتشان را انكار نموده و تهمت و سخنان ناروايشان را بزرگ دانستم و در عين حال انتظار انكار و خرده‌گيرى بر آن را از علما و بزرگان داشتم اما كسى جز قاضى إمام عماد الاسلام أبي العُلا صاعد بن محمد در اين باره سخنى نگفت».[7]

و نيز از خطيب بغدادى (ت 463) در كتاب «تاريخ بغداد» چنين آمده: «بدرستى كه أحدى از خلفا جز عثمان بن عفان و مأمون قرآن را حفظ نكرده‌اند».[8]

و اين طرز تفكر فاسد از نسلى به نسل بعد ادامه يافته و به زمان ابن تيميه حرّانى ناصبى مسلك رسيده است و وى نيز اين مطالب نادرست را تكرار كرده و چنين مى‌گويد: «سوره «هل أتى» در حق أهل بيت عليهم‌السلام نازل نشده است و اين مطلب از سخنان دروغى است كه در هيچيك از كتبى كه در نقل احاديث به آن رجوع مى‌شود روايت نشده نه در صحاح و نه در مسانيد و نه جوامع حديثى و نه در سنن ذكر نشده است».[9]

و نيز ابن كثير دمشقى (ت 774) مى‌نويسد: «چيزى از قرآن در مورد على عليه‌السلام نازل نشده است».[10]

آنچه مايه تعجّب بسيار است اين كه اينها چگونه اين حقيقت تاريخى كه سوره «هل أتى» در حق أهل بيت عليهم‌السلام نازل شده و در نزد أكثر مفسّرين ثابت است را مورد انكار قرار مى‌دهند در حالى كه مى‌دانند بزرگان أهل سنّت مانند واحدى شافعى (ت 478) و زمخشرى معتزلى (ت 538) و ديگران در كتب تفسيرشان به نزول اين آيه در شأن حضرت على عليه‌السلام تصريح نموده‌اند.[11]

و تنها راه مقابله با اين مبناى فاسد خود أهل تسنن هستند كه خلاف اين مطالب را نقل نموده اند. به عنوان نمونه ابن حجر هيثمى مكّى شافعى (ت 974) چنين مى‌گويد: «در مورد على عليه‌السلام سيصد آيه نازل شده است».[12]

و از عبدالرحمن بن أبي ليلى[13] (ت 82) نيز چنين نقل شده: «در قرآن هشتاد آيه مختص به على عليه‌السلام نازل شده كه أحدى از اين أمّت در آن شريك نيست».[14] و نيز از مجاهد[15] (ت 100) آمده: «در مورد على عليه‌السلام هفتاد آيه نازل شده كه احدى با او در اين آيات شريك نيست» .[16]

و نيز از يزيد بن رومان چنين نقل شده: «آنچه كه از قرآن در مورد على عليه‌السلام نازل شده در مورد هيچكس ديگر نازل نگرديده است.»[17]

هدف بحث از آيات ولايت

تنها هدف از طرح اين موضوع، اثبات ولايت و خلافت بلا فصل امام أمير المؤمنين على بن‌ابى طالب عليه‌السلام و ديگر امامان عليهم‌السلام است و اين هدف از طريق آيات قرآن كريم صورت مى‌پذيرد.

البته در اين مجموعه به رواياتى نيز اشاره شده كه متضمن فضائل ومناقب أهل بيت عليهم‌السلام است و ارتباطى به خلافت ندارد و اين روايات اندك هستند.

آياتى كه در مورد أهل بيت عليهم‌السلام نازل گرديده را مى‌توان به سه قسمت تقسيم نمود:

1 . آياتى كه به حضرت امام على عليه‌السلام اختصاص دارد.

2 . آياتى كه بين حضرت أمير المؤمنين على عليه‌السلام و ساير أهل بيت عليهم‌السلام مشترك است.

3 . آياتى كه به امام مهدى(عج) تأويل شده و مختص به آن حضرت است.

بزرگانى كه در زمينه آيات الولايه كتاب نگاشته‌اند:

علما و بزرگان از شيعه و سنى، كتابهاى فراوانى در خصوص آياتى كه در شأن أمير المؤمنين عليه‌السلام و أهل بيت عليهم‌السلام نازل شده نگاشته‌اند كه در اين بخش به برخى از اين تأليفات اشاره مى‌كنيم:

1 . ما نزل من القرآن في علي بن أبيطالب عليه‌السلام ، تأليف أبي عبدا‌لله‌ محمد بن عمران مرزبانى أخبارى بغدادى معتزلى. وى در سال 384 وفات يافت.[18]

2 . نزول القرآن في شأن أمير المؤمنين عليه‌السلام، تأليف شيخ محمد بن مؤمن شيرازى. وى تا سال 560 مى‌زيسته است.[19]

3 . ما نزل من القرآن في أهل البيت عليهم‌السلام ، تأليف محمد بن عباس معروف به ابن حجّام.

4 . ما نزل في أميرالمؤمنين عليه‌السلام، تأليف أبي نُعَيم أحمد بن عبدا‌لله‌ حافظ إصبهانى، وى در سال 430 وفات يافت.

5 . ما نزل في أمير المؤمنين عليه‌السلام، تأليف أبيبكر محمد بن أحمد بن محمد بن أبيالثلج بغدادى. وى در سال 325 وفات يافت.

6 . ما نزل في أمير المؤمنين عليه‌السلام، تأليف أبي الفرج على بن حسين إصفهانى زيدى صاحب الأغانى. وى در سال 356وفات يافت.

7 . ما نزل في أمير المؤمنين عليه‌السلام، تأليف أبي إسحاق إبراهيم بن محمد ثقفى. وى در سال 283 وفات يافت.

8 . ما نزل في أمير المؤمنين عليه‌السلام، تأليف أبي أحمد بن عبد العزيز جلودى. وى در سال 332 وفات يافت.

9 . ما نزل في أمير المؤمنين عليه‌السلام، تأليف أبي موسى هارون بن عمر بن عبد العزيز بن محمد مجاشعى. وى از ياران حضرت على بن موسى الرضا عليه‌السلام است.

10 . ما نزل من القرآن في صاحب الزمان عليه‌السلام، تأليف أبي عبدا‌لله‌ جوهرى صاحب كتاب «مقتضب الاثر». وى در سال 401 وفات يافت.[20]

11 . ما نزل في أميرالمؤمنين عليه‌السلام، تأليف ابى جعفر محمد بن أُورمه قمى. مرحوم نجاشى (ت450) نامش را در رجال ص 330 آورده و در ص329 نام كتاب را متذكر شده است.

12 . ما نزل من القرآن في أهل البيت عليهم‌السلام ، تأليف ابن ماهيار.

13. «الآيات البينات»، تأليف يوسف بن أحمد بن يوسف جيلانى. وى در قرن چهاردهم وفات يافت.

14. «آيات الأئمّه عليهم‌السلام » تأليف سيد مير محمّد لاريجانى. وى در سال 1323 وفات يافت.

15. «شواهد التنزيل» تأليف حاكم حسكانى حنفى. وى در قرن پنجم وفات يافت.

16. «آيات الفضائل» تأليف ميرزا على تبريزى. وى در سال 1313 وفات يافت.

17. «آيات الحجّة والرّجعة» تأليف شيخ محمد على همدانى. ولادت وى در سال 1293 اتفاق افتاده است.

18. «تأويل الآيات» تأليف مولى كمال الدين كاشانى. وى در سال 730 يا 735 وفات يافت.

19. «الآيات النازله فى فضائل العترة الطاهرة» تأليف شيخ تقى الدين حلبى. وى در سال 811 وفات يافت.

20. النور المشتعل من كتاب ما نزل من القرآن في علي عليه‌السلام، تأليف أبي نُعَيم إصبهانى. وى در سال 413 وفات يافت.[21]

21. التنزيل في أميرالمؤمنين عليه‌السلام، أبي الفرج اصفهانى. وى در سال 356 وفات يافت.[22]

22. «طريق تفسير «إنّما أنت منذر»» تأليف أحمد بن محمد بن سعيد بن عُقده. وى در سال 332 وفات يافت.[23]

23. ما نزل من القرآن فى أهل البيت عليهم‌السلام ، تأليف الحبرى.[24]

24. المصابيح فى ذكر ما نزل من القرآن فى أهل البيت عليهم‌السلام تأليف أحمد بن حسن إسفرائينى

25. «ما نزل من القرآن في القائم» تأليف سيد هاشم بحرانى. وى در سال 1107وفات يافت.

26. «الشيعه و الرّجعة»، مرحوم شيخ محمد رضا طبسى (ت1405).

27. آيات ولايت در قرآن، ناصر مكارم شيرازى.

28. امامت و عصمت امامان در قرآن، رضا كاردان.

29. ضياء العالمين، محمّد بن طاهر عاملى (ت 1138 ج7).

لازم به ياد آورى است اين مباحث در دوره‌هاى متعدد در مركز فقهى أئمه أطهار عليهم‌السلام مرحوم آيه‌ا‌لله‌ العظمى فاضل لنكرانى رحمه‌الله در قم و كابل و مشهد مقدس، و

معاونت تبليغ حوزه علميه قم واستانهاى مختلف ايران از جمله استان گلستان، اهواز در دانشگاه أمير المؤمنين عليه‌السلام كرمان، كرمانشاه و تبريز، و نيز در مركز تخصصى شيعه‌شناسى كرج تدريس شده است.

تقدير و تشكر

از باب «من لم يشكر المخلوق، لم يشكر الخالق» بر خود لازم مى‌دانم از جناب برادر عزيزم حجه‌الاسلام و المسلمين آقاى مهدى ساجدى كه مسئوليت ترجمه كتاب را به عهده گرفتند كمال تشكر و قدردانى را داشته باشم.

همچنين از رياست محترم مركز فقهى أئمّه اطهار عليهم‌السلام ، استاد محقّق حضرت آيت‌ا‌لله‌ حاج شيخ محمدجواد فاضل لنكرانى دامت بركاته كه همواره مشوّق ما در كارهاى تحقيقى و پژوهشى بوده‌اند، نهايت تشكر را دارم.

نيز بر خود لازم مى‌دانم از مساعدت حضرت حجه‌الاسلام و المسلمين جناب آقاى فاضل كاشانى، مدير محترم مركز فقهى ائمه أطهار عليهم‌السلام ، در فرايند اجرايى شدن نشر اين اثر، كمال قدردانى را داشته باشم.

و ثواب اين عمل را به روح بلند مؤسس عاليقدر مركز فقهى ائمه اطهار عليهم‌السلام ، استادمان حضرت آيت‌ا‌لله‌ العظمى حاج شيخ محمد فاضل لنكرانى قدس‌سره و والد مرحومم حضرت آيت‌ا‌لله‌ العظمى حاج شيخ محمدرضا طبسى رحمه‌الله هديه مى‌نمايم. اميد اينكه اين عمل مورد عنايت صاحب ولايت كبرى مولى الموحّدين حضرت أميرالمؤمنين على عليه‌السلام قرار گيرد.

محمّد جعفر طبسى
20 جمادى الثاني 1437ق




--------------------------------------------------

1. مائده / 55.

2. نساء / 59.

3. انفال / 41.

4. كتاب در حال تدوين و تنظيم است، اميدواريم در آينده نزديك به زيور طبع آراسته گردد.

5. فضائل فاطمة الزهراء: 30. وممّا حملني على تحرير هذه الرسالة أن حضرت مجلسا حضره أعيان الفقهاء والقضاة والاُمناء من المزكّين وغيرهم، وجرى بحضرتهم ذكر أمير المؤمنين على بن ابيطالب رضى‏الله‏عنه فأنتدب له عين من أعيان الفقهاء فقال: كان عليّ لا يحفظ القرآن.

6. سير أعلام النبلاء 17 / 162، قال الذهبى: الحاكم محمد بن عبداللّه‏ بن محمد بن حمدويه بن نُعَيم بن الحكم، الامام الحافظ، الناقد العلّامه، شيخ المحدّثين... النيسابوري الشافعي صاحب التصانيف... وسمع من نحو ألفي شيخ وسمع بنيسابور وحدها من ألف نفس.

7. ذهبي در مورد اين شخص مى‏گويد: صاعد بن محمد بن أحمد بن عبداللّه‏ قاضى أبو العلاء الاستوائي نيسابوري، فقيه، رئيس حنفى‏ها وقاضي نيشابور بود. در سال 343 به دنيا آمد ودر سال 431 وفات يافت. به كتاب سير أعلام النبلاء 17 / 508، شماره 329 مراجعه شود.

8. تاريخ مدينة السلام، المعروف بـ«تاريخ بغداد» 11: 440، الرقم 5283. لم يحفظ القرآن أحد من الخلفاء الاّ عثمان بن عفّان والمأمون.

9. منهاج السنة 7 / 178 أنّ سوره «هل أتى» لم تنزل في حقّ أهل البيت عليهم‏السلامقال: وهذا الحديث لم يُرَوفي شيء من الكتب التي يرجع إليها في النقل لا في الصحاح ولا المسانيد ولا في الجوامع ولا السنن.

10. البداية والنهاية 7: 591. ولم ينزل في علي شيء من القرآن.

11. به تفسير كبير فخر رازى 11 / 746 واسباب النزول واحدى: 89 مراجعه شود.

12. الصواعق المحرقة: 155، ف3،قال: نزل في عليّ ثلثمائة آيه. تاريخ بغداد 6: 221، تاريخ دمشق 42: 364.

13. ذهبي در موردش مى‏گويد: «امام علاّمه حافظ أبوعيسى كوفي، فقيه بود». ونيز ثابت البنانى مى‏گويد: «هنگامى كه نزد عبد الرحمن بن أبي ليلا نشسته بوديم به مردى گفت: قرآن بخوان، كه قرآن مرا بر آنچه مى‏خواهيد راهنمايى مى‏كند، اين آيه در مورد فلان مطلب نازل شده‏اين آيه در مورد فلان مطلب» ونيز عطاء بن سائب از ابن أبي ليلا چنين روايت كرده: «صد و بيست نفر از أصحاب رسول خدا از أنصار را درك نموده‏ام». سير أعلام النبلاء 4 / 262.

14. شواهد التنزيل 1 / 55. لقد نزلت في على عليه‏السلامثمانون آيه صفوا في كتاب اللّه‏ ما يشرك فيها أحد من هذه الامّه.

15. ذهبي در موردش چنين گفته است: «وى امام ورئيس قرّاء ومفسّرين است». سير أعلام النبلاء 4 / 449.

16. شواهد التنزيل 1/53 ف5، ح51. نزلت في عليّ عليه‏السلام سبعون آية ما شركة فيهنّ أحد، ينابيع المودة 1/377 ح15.

17. همان 1 / 54 ف5، ح53. ما نزل في أحد من القرآن ما نزل في على بن ابيطالب عليه‏السلام.

18. جهت اطلاع بيشتر به كتاب سير أعلام النبلاء ج 17 / 447 مراجعه شود.

19. مرحوم شيخ منتجب الدين در فهرستش در صفحه 108 به شماره 393 او را ثقه ومورد اعتماد دانسته است. و عنوان كتاب كه «نزول القرآن» است قابل توجّه است.

20. به كتاب فهرست مرحوم شيخ طوسى: 79، ومعالم العلماء ابن شهرآشوب: 20 باب ألف، شماره 900 مراجعه شود.

21. به كتاب «تأويل الآيات الظاهرة»، ص9 مراجعه شود.

22. به كتاب معالم العلماء: 141 وفهرست شيخ طوسى: 281 مراجعه شود.

23. به كتاب معالم العلماء: 16 وفهرست شيخ طوسى: 74 مراجعه شود. ذهبي درباره حفظ ابن عقده مى‏گويد: من سيصد هزار حديث از احاديث أهل بيت عليهم‏السلام را حفظ هستم. به سير أعلام النبلاء 15 / 346 مراجعه شود.

24. به كتاب معالم العلماء: 144 مراجعه شود.


فهرست مطالب

سخن آغازين••• 7

مقدمه مترجم••• 9

مقدمه مؤلف••• 11

بيان ضرورت بحث از آيات ولايت••• 11

حاكم نيشابورى كيست؟••• 11

هدف بحث از آيات ولايت••• 14

تقدير و تشكر••• 17

سوره مائده ، آيه 55••• 19

بحث در كلمه «إنّما»••• 21

بحث در كلمه «وليّكم»••• 22

بيان سيد مرتضى••• 22

«مولى» در قرآن كريم••• 23

سخن سبط ابن جوزى حنفى••• 23

سخنى بى‌پايه••• 24

سخن حلبى درباره آيه شريفه••• 25

سخن مرحوم شيخ طوسى••• 26

تفسير آيه شريفه در پرتو روايات••• 27

شبهات وارد بر دلالت آيه و پاسخ آنها••• 28

بحث سندى••• 29

سخن واحدى••• 31

سخن زمخشرى و آلوسى••• 39

سخن مرحوم طبرسى••• 40

سخن سمرقندى حنفى••• 44

روايت ابن ماجه••• 47

سخنى كوتاه با فخر رازى••• 47

سخن شيخ طوسى••• 49

صدقه دادن خليفه و نازل نشدن آيه••• 56

سوره احزاب، آيه 33••• 57

بحث در كلمه «إنّما»••• 58

سخن فخر رازى و پاسخ آن••• 58

اقسام اراده••• 59

سخن مرحوم استاد ما آيه‌اللّه‌ فاضل••• 61

اراده تكوينى و جبر••• 63

اراده حقّ در آيه كريمه متعلّق به چيست؟••• 64

بحث در كلمه «رجس»••• 65

مقصود از «أهل بيت» در آيه تطهير••• 66

عكرمه كيست؟••• 68

بررسى روايات معارض••• 73

اهتمام پيامبر اكرم صلى‌الله‌عليه‌و‌آله به تلاوت اين آيه••• 77

سخن ابن شهر آشوب••• 80

سوره مائده، آيه 67••• 83

راويان حديث غدير••• 84

سخن ابن شهر آشوب ذيل آيه كريمه••• 85

تأمّل در كلمه «يفضّل»••• 87

سوره مائده آخرين سوره نازل شده بر پيامبر اسلام9••• 87

بررسى آيه شريفه در پرتو روايات••• 88

بحث از مفردات آيه ابلاغ••• 89

تعيين جانشين كار خداست:••• 89

ابن حبّان كيست؟••• 90

بحث «ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ»••• 90

بحث از «مِنْ رَبِّكَ»••• 91

بحث از «وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَاللّه‌ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ»••• 91

بحث از «وَاللّه‌ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ»••• 92

پاسخ به دو شبهه••• 92

سوره مائده، آيه 3••• 95

سخن فخر رازى راجع به زمان نزول آيه••• 98

قائلين به نزول آيه در عرفه••• 99

سمُره كيست؟••• 102

درنگى در مضمون خطبه غدير••• 104

اشاره به برخى نكات موجود در خطبه••• 108

سخن مرحوم حلبى••• 110

تحقيق در كلمه «مولى»••• 110

سخن سبط ابن جوزى••• 111

سخن ابن طلحه شافعى••• 112

پاسخ به يك اتهام••• 113

سخن ابن بطريق••• 114

معارضين با واقعه غدير••• 117

ابوبكر عيّاش كيست؟••• 125

سخنى عجيب از آلوسى••• 129

درنگى درباره مسجد غدير••• 130

شبهات و پاسخ به آن••• 131

قاضى عبد الجبّار كيست؟••• 133

شروط حديث متواتر••• 134

گواهى بدريون••• 137

عبدالرحمن بن أبى ليلى كيست؟••• 139

بيان مرحوم ابن ميثم بحرانى••• 139

خطبه غدير نزد ابن اسحاق••• 145

القاب به كار گرفته شده درباره راويان••• 158

رفع يك توهم••• 168

پاسخ توهم••• 169

چرا پافشارى؟••• 170

ابن إسحاق كيست؟••• 173

سوره معارج، آيات 1 و 2••• 178

دو اشكال از ابن تيميه و پاسخ آن••• 180

نكات قابل تأمّل••• 182

سخن پايانى••• 182

سوره حاقه، آيات 44 ـ 46••• 184

سخن ابن شهرآشوب••• 184

سوره نساء، آيه 59••• 186

اطلاق در اوامر و نواهى••• 187

مصاديق «أولى الأمر»••• 188

تكرار نشدن «أطيعوا» در مورد «أولى الأمر»••• 188

فاى تفريع در جمله شرطيه••• 189

سخن فخر رازى أشعرى مذهب••• 190

پاسخ فخر رازى••• 191

اشكال ديگر فخر رازى در امامت امامان معصوم عليهم‌السلام ••• 191

أمراى جور مصداق (أولى الأمر) نيستند••• 192

سخن زمخشرى ذيل آيه كريمه••• 193

سخن طبرى••• 193

پاسخ طبرى••• 194

علما مصداق «أولى الأمر» نيستند••• 196

سخن مرحوم شيخ طوسى••• 196

سخن ابن شهرآشوب••• 197

روايت بخارى و پاسخ آن••• 198

آيا «اولى الأمر» خليفه اول و دوم هستند؟••• 199

تفسير «أولى الأمر» در پرتو روايات••• 200

حديث صدوق در تفسير «اولى الامر»••• 204

سوره بقره، آيه 207••• 205

تواتر حديث فراش••• 207

سخن شيخ مفيد••• 208

ارتباط آيه شريفه با خلافت أمير المؤمنين على عليه‌السلام••• 209

سخن شيخ طوسى••• 210

سخن ابن شهرآشوب••• 212

پايان مأموريت پيروزمندانه••• 213

شبهات و پاسخ به آن••• 213

سخن مرحوم محمّد بن طاهر عاملى••• 216

سخن ابن بطريق••• 218

سوره آل عمران، آيه 61••• 222

سخن مرحوم سيد محسن عاملى••• 222

هدف از آوردن أهل بيت: به مباهله چه بود؟••• 223

مباهله چه روزى بوده؟••• 224

سخن شيخ طوسى••• 224

سخن ابن شهرآشوب••• 226

منظور از «أنفسنا»••• 226

سخن حاكم نيشابورى••• 226

سخن ابن طلحه شافعى••• 227

نتيجه بحث••• 228

سخن أبوبكر نقّاش••• 228

نقّاش كيست؟••• 229

اعتراف نصارى به افضليت اهل بيت عليهم‌السلام ••• 229

سخنى با شيخ محمّد عبده و رشيد رضا••• 230

بررسى يك حديث ساختگى و دروغ••• 232

سوره انسان، آيه 8••• 234

سخن شيخ طوسى••• 236

آيا اين سوره مكى است يا مدنى؟••• 236

سخن طبرانى و زمخشرى••• 237

حكيم ترمذى نفى‌كننده اين قضيه••• 238

ترمذى كيست؟••• 241

ابن تيميه و منكر واقعيات••• 242

سخن فخر رازى و ردّ آن••• 242

سوره شعراء، آيه 214••• 245

دستبرد در نسخ و تحريف حقايق••• 247

سخن أبوجعفر اسكافى••• 248

روايت سيوطى و ردّ آن••• 249

پاسخ به يك شبهه••• 249

نتيجه بحث••• 251

سوره بقره، آيه 124••• 252

امتحان از چه نوعى بوده است؟••• 252

اين امامت بر چه چيزى دلالت دارد؟••• 254

امامت به ظالمان و ستمكاران نمى‌رسد••• 255

سؤال و جواب••• 256

دو بيان در پاسخ اشكال••• 256

بيان مرحوم طبرسى••• 257

بيانى ديگر از مرحوم طبرسى••• 257

سخن مرحوم حلبى••• 258

سوره توبه، آيه 119••• 261

موارد استعمال لغوى••• 261

استعمالات قرآنى واژه «صدق»••• 262

سخن ابن شهرآشوب••• 263

سخن فخر رازى••• 264

پاسخ سخن فخر رازى••• 267

نتيجه بحث••• 268

تفسير آيه در پرتو روايات••• 269

سخن ابن عساكر و پاسخ آن••• 270

سوره توبه، آيه 100••• 272

منظور از تبعيت به احسان چيست؟••• 273

پاسخ به يك سؤال••• 275

تفسير آيه شريفه در پرتو روايات••• 276

سخن مرحوم فتونى••• 277

نتيجه بحث••• 277

سوره نجم، آيات 1 و 2••• 279

سخن ابن شهرآشوب••• 280

سوره نحل، آيه 16••• 282

سوره حاقه، آيات 11 و12••• 283

سخن فخر رازى••• 286

سخن مرحوم فتونى عاملى••• 287

سخن پايانى••• 287

سوره رعد، آيه 7••• 289

تفسير آيه در پرتو روايات••• 291

درنگى كوتاه با ذهبى••• 292

گفته ذهبى و ردّ آن••• 292

تحقيق در سند روايت••• 293

نتيجه بحث••• 296

سخن پايانى••• 296

سوره بيّنه، آيات 7 و 8••• 297

«الذين آمنوا» چه كسانى هستند؟••• 297

اشكال و جواب••• 298

منظور از «خَيْرُ الْبَرِيَّةِ» كيست؟••• 298

معناى «شيعه» چيست؟••• 300

وايتى در فضائل حضرت على عليه‌السلام••• 300

سوره رعد، آيه 43••• 301

اقوال در مورد آيه••• 302

تفسير آيه شريفه در پرتو روايات••• 303

نتيجه بحث••• 306

سخن پايانى••• 306

سوره نور، آيه 55••• 308

سوره مريم، آيه 96••• 310

سخن مرحوم عاملى••• 311

سوره بقره، آيه 25••• 312

سوره فتح، آيه 29••• 313

سوره بقره، آيه 82••• 315

سوره جاثيه، آيه 21••• 316

سوره طه، آيه 82••• 318

سوره ص، آيه 28••• 319

سوره فصلت، آيه 8••• 320

سوره حج، آيه 23••• 322

سوره توبه، آيه 3••• 323

منظور از حج اكبر چيست؟••• 323

بررسى فرد بيان‌كننده آيات براى مردم در روايات••• 324

سخن جاحظ و ردّ آن••• 327

جاحظ كيست؟••• 327

سخن مرحوم ابن شهرآشوب••• 329

سخن پايانى••• 330

سوره توبه، آيه 19••• 331

تفسير آيه شريفه در پرتو روايات••• 334

سخن ابن بطريق••• 335

سخن مرحوم عاملى••• 337

سخن پايانى••• 338

سوره نور، آيه 36••• 339

معناى بيوت••• 339

معنى «رفع»••• 340

تفسير آيه در پرتو روايات••• 340

ثعلبى كيست؟••• 341

أبوعُبَيد كيست؟••• 342

نتيجه بحث••• 343

سوره شورى، آيه 23••• 344

تفسير «قربى» در سايه روايات••• 345

سخن فخر رازى••• 346

سخن ابن بطريق••• 348

سخن پايانى••• 349

سوره لقمان، آيه 22••• 350

سخن ابن شهرآشوب••• 350

دلالت آيه شريفه••• 351

سخن شيخ مفيد••• 352

سوره هود، آيه 37••• 353

سوره نساء، آيه 69••• 356

اقوال در مورد شأن نزول آيه••• 356

روايت مرحوم كاشانى••• 359

سوره حديد، آيه 19••• 360

سخن مرحوم عاملى••• 362

سخن پايانى••• 363

سوره زمر، آيه 33••• 364

سخن مرحوم طوسى••• 364

تعيين مصداق در پرتو روايات••• 365

سخن ابن شهرآشوب••• 365

سخن فخر رازى••• 366

محمّد بن كعب كيست؟••• 368

سن امام هنگام پذيرش اسلام••• 369

سخن مرحوم مظفر در ردّ سخنان فخر رازى••• 370

نتيجه بحث••• 371

سوره نحل، آيه 43 وسوره انبياء، آيه 7••• 373

سخن ابن بطريق••• 374

تفسير آيه در پرتو روايات••• 374

بيان مرحوم فتونى عاملى••• 376

نتيجه بحث••• 376

سوره فاتحه، آيه 6••• 378

هدايت چيست؟••• 378

معناى صراط••• 379

تفسير آيه در پرتو روايات••• 380

سخن فخر رازى درباره تفسير آيه••• 383

بيان مرحوم ابو الصلاح حلبى••• 385

سخن پايانى••• 386

سوره زخرف، آيه 43••• 388

سوره بقره، آيه 142 و213 و سوره نور، آيه 46••• 389

سوره انعام، آيه 153••• 390

سوره تحريم، آيه 4••• 392

اقوال در مورد «صالِحُ الْمُؤْمِنين»••• 392

سخن مرحوم ابن شهرآشوب••• 393

سخن مرحوم شيخ طوسى••• 395

سخن ابن بطريق أسدى••• 395

موضع ابن كثير در مورد آيه شريفه••• 396

پاسخ به روايات معارض••• 397

بيان مرحوم مظفر••• 398

سخن پايانى••• 399

سوره مجادله، آيات 12 و13••• 400

سخن ابن بطريق••• 401

سخن فتونى عاملى••• 403

سخن پايانى••• 404

سوره آل عمران، آيه 103••• 405

معناى حبل••• 405

سخن تفتازانى••• 407

سخن ابن حجر••• 407

سخن فتونى عاملى••• 408

سخن پايانى••• 411

سوره كهف، آيه 44••• 412

تفسير آيه در پرتو روايت••• 413

سخن ابن شهرآشوب••• 413

سخن پايانى••• 414

سوره عاديات، آيه 1••• 415

سوره انفال، آيه 62••• 419

سخن فضل بن روزبهان و بيان مرحوم مظفر در رد او••• 423

سخن پايانى••• 424

سوره احزاب، آيه 25••• 426

سخن فتونى عاملى••• 426

سوره يونس، آيه 25••• 427

سوره فتح، آيه 18••• 428

سخن ابن شهرآشوب مازندرانى••• 428

پاسخ به يك شبهه••• 430

بيان شيخ طوسى••• 430

سوره بقره، آيه 274••• 437

بيان مرحوم مظفر••• 439

سخن پايانى••• 439

سوره بقره، آيه 265••• 441

سخن فتونى عاملى••• 442

سخن پايانى••• 443

سوره مريم، آيه 57••• 444

سخن ابن شهرآشوب••• 444

أصبغ كيست؟••• 448

سخن پايانى••• 449

سوره احزاب، آيه 58••• 450

آزار حضرت على عليه‌السلام آزار پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله••• 453

سخن فضل بن روزبهان••• 454

بيان مرحوم مظفر در رد سخن روزبهان••• 455

سخن پايانى••• 455

سوره عنكبوت، آيات 1 ـ 3••• 456

سوره سجده، آيه 18••• 459

وليد بن عقبه كيست؟••• 460

وليد سنن رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله را تمسخر مى‌كرد••• 461

سوالى كه نيازمند پاسخ است••• 462

دشنام وليد به حضرت على عليه‌السلام••• 462

سخن مرحوم مظفر••• 463

سخن پايانى••• 463

سوره طه، آيه 82••• 464

سخن مرحوم مظفر••• 464

سوره قيامت، آيات 31 و 32••• 466

مغيرة بن شعبه كيست؟••• 468

سخن پايانى••• 469

سوره احزاب، آيه 23••• 471

سخن مرحوم مظفر••• 473

سخن پايانى••• 474

سوره انفال، آيه 64••• 475

سخن مرحوم مظفر••• 476

سوره اعراف، آيه 181••• 477

سخن مرحوم مظفر••• 477

سوره آل عمران، آيه 154••• 479

سخن شيخ مفيد••• 479

سوره صافات، آيه 24••• 481

از چه چيزى سؤال مى‌شود؟••• 482

واحدى كيست؟••• 483

معناى ولايت چيست؟••• 484

تفسير آيه در پرتو روايات••• 485

سخن مرحوم عاملى••• 486

سوره نبأ، آيات 1 ـ 5••• 488

معناى نبأ چيست؟••• 488

تفسير «نبأ» در پرتو روايات••• 489

سخن پايانى••• 491

سوره طه، آيه 124••• 493

سوره فصّلت، آيه 40••• 495

سوره ق، آيه 24••• 496

سخن عاملى فتونى••• 500

سخن پايانى••• 501

سوره يس، آيه 12••• 502

سوره فرقان، آيه 74••• 504

فهرست مطالب••• 505