امامت اهلبيت(عليهم السلام) در قرآن
تأليف: استاد محقق شيخ محمد جعفر طبسي
ترجمه: مهدى ساجدى
معاونت پژوهش مركز فقهى ائمه اطهار(عليهمالسلام)
سخن آغازين
سخن آغازين
الحمد لله رب العالمين والصلاة والسلام على سيدنا ونبينا أبي القاسم محمّد وعلى آله الطيبين الطاهرين المعصومين ولعنة الله على أعدائهم أجمعين.
اما بعد، بحث از امامت و اعتناء قرآن كريم بر اين حقيقت، از مباحث بسيار مهم در كلام و اعتقادات است. تصوير باطل برخى از جاهلان و ناآگاهان بر اين است كه امامت از فروع دين و اثبات آن فقط از طريق روايات امكان پذير است، در حالى كه قرآن كريم با صداى بلند و رسا در آيات متعدّد بر اين امر تأكيد فرموده است.
از ديدگاه خداوند متعال و قرآن، امامت از امورى است كه چنانچه توسّط رسول اكرم(صلىاللهعليهوآله) بيان نمىشد، اصل رسالت ايشان بىفايده و همه زحمات بيست و سه ساله بدون نتيجه و جميع آنچه كه بيان شده بود بىثمر مىگشت. امامت را نبايد به عنوان يك جزء از اجزاء دين محسوب نمود، نبايد آن را در كنار واجبات و ضروريات به عنوان يكى از حقايق پنداشت، بلكه حقيقتى است كه بدون آن هيچ چيز ديگر داراى حقيقت نيست، نماز با اين حقيقت، جوهر خاصى پيدا مىكند، روزه و حج و جهاد و ساير واجبات با چنين واقعيتى، داراى جوهر و حقيقت مىشوند و در يك بيان جامع و كامل، حقيقت و هويت همه دين به امامت است همانطورى كه نظام امّت و جامعه مرهون آن است. بايد اذعان نمود كه بسيارى از مفسّران، عامّه و خاصّه، آيات مربوط
به امامت را مورد توجّه و عنايت قرار دادهاند.
برخى از بزرگان أهل سنّت، بدون آنكه نامى از امامت ببرند اعتراف نمودهاند كه آياتى از قرآن كريم دلالت بر اين امر دارد. ترديدى نيست كه بايد امامت را از ديدگاه قرآن كريم بررسى و تحقيق نمود. لازم است به همگان بياموزيم كه قرآن كريم با صداى رسا و بلند و در آيات و شرايط مختلف به صورت محكم و قاطع بر اين امر اصرار و تأكيد ورزيده است. كسانى كه اندك آشنايى با اين كتاب عزيز دارند، اذعان مىنمايند كه در آيات متعدّدى از قرآن كريم، گروه مخصوص در كنار خدا و رسول مطرحند «إِنَّما وَلِيُّكُمُ الله وَرَسُولُهُ وَالَّذينَ آمَنُوا»[1] و يا در آيه كريمه ديگر مىفرمايد: «أَطيعُوا الله وَأَطيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُم»[2] يا در آيه شريفه خمس «وَاعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لله خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبى»[3] و آيات ديگر.
روشن است كه در مجموعه اين كتاب نورانى خداوند تبارك و تعالى در كنار رسول اكرم(صلىاللهعليهوآله) افرادى كه واجد مقام عصمت و حجيت هستند را مورد اشاره و معرفى قرار داده است. به هر جهت هر قدر قرآن را دقيقتر مورد مطالعه قرار دهيم، بر اين امر بيشتر واقف مىشويم.
كتابى كه در پيش روى داريد به اين بحث بسيار مهم و كليدى پرداخته است.
محقق عاليقدر و ژرفانديش حضرت حجة الاسلام و المسلمين آقاى شيخ محمدجعفر طبسى(دامت بركاته) هفتاد و دو آيه از آيات قرآن را با دقّت تفسيرى و با مراجعه به تفاسير عامه و خاصه مورد بحث و كنكاش قرار داده است. ضمن تقدير و تشكر از ايشان اميد است اين اثر موجب تقويت اعتقاد به امامت در ميان مسلمانان گردد. ان شاء الله.
مركز فقهى ائمه اطهار(عليهمالسلام)
محمّد جواد فاضل لنكرانى
مقدمه مترجم
حمد و سپاس خالقى را كه بهترين و كاملترين شرايع را براى ما قرار داد و اكمل و اشرف انبياى عظام را هادى ما نمود و اعظم و اعلم اوصيا را ولىّ و قائد ما گرداند.
بهترين تهنيت و خالصترين تحيّت ما بر وجود مبارك خاتم انبياء حضرت محمد صلىاللهعليهوآله و بر سيّد اوصياء، حضرت امام اميرالمؤمنين على عليهالسلام و ابناى طاهرينش كه جملگى اختران تابناك آسمان ولايت و سبل هدايتند.
بدون شك بر فرد فرد مسلمانان فرض است كه به سفارش نبىّ مكرّم اسلام صلىاللهعليهوآله در ارتباط با ثقلين عمل كرده و به ريسمان محكم الهى، يعنى كتاب خدا و عترت آن پيامبر رحمت، چنگ زنند و از تفرقه كه امروز مهمترين دستاويز دشمنان اسلام براى ايجاد دشمنى در بين مسلمين و هلاكت آنان است، پرهيز كنند و اين مهم جز با عمل به قرآن و تمسك به ولايت امامان اهل بيت عليهمالسلام ميسّر نمىگردد.
كتاب شريفى كه پيش روى داريد، ترجمهاى از كتاب آيات الولاية[4]، حاصل آمده از زحمات استاد فرزانه و معظّم، جناب حجهالاسلام والمسلمين شيخ محمدجعفر طبسى در جهت تبيين آياتى از قرآن كريم است كه در آنها به مسأله ولايت و امامت اهل بيت عليهمالسلام پرداخته شده است. ايشان در اين كتاب ارزشمند و كمنظير درصدد
برآمدهاند تا ضمن تفسير و تبيين آيات، به چگونگى اثبات مسأله ولايت و امامت اهل بيت عليهمالسلام به وسيله اين آيات پرداخته و در مواردى كه نسبت به دلالت آيات شبهاتى مطرح است، به طور مستدل و با استناد به كلام بزرگان و مفسّرين، از خاصّه و عامّه، به اين شبهات پاسخ گويند.
با توجه به زحمات فراوانى كه در زمينه تأليف اين كتاب توسط ايشان صورت گرفته، توصيه حقير به طالبان حقيقت و خصوصاً طلاب گرانقدر حوزههاى علميه اين است كه از مطالعه اين كتاب ارزشمند كه موجب تقويت و تحكيم مبانى اعتقادى در مسأله ولايت و امامت اهل بيت عليهمالسلام است، غفلت نورزند. اميدوارم اين ترجمه به عنوان خدمتى كوچك و تقديمى به آستان اهلبيت عليهمالسلام در جهت حراست از حريم آن بزرگواران مورد قبول درگاه ايزدى قرار گيرد.
مهدى ساجدى
مقدمه مؤلف
بيان ضرورت بحث از آيات ولايت
بدون شك بحث از آيات مرتبط با ولايت از اين جهت ضرورت مىيابد كه با موضوع ولايت و امامت حضرت مولى الموحدين أمير المؤمنين على عليهالسلام در ارتباط است و زمانى اهميت بيشتر مىيابد كه بدانيم با گروهى مواجهيم كه معتقدند حتّى يك آيه در شأن آن حضرت نازل نشده يا آن حضرت حافظ قرآن كريم نبودهاند.
در همين ارتباط حاكم نيشابورى (ت 405) كه شافعى مذهب است در كتاب «فضائل فاطمة الزهراء عليهاالسلام» در انگيزه تأليف كتابش چنين مىنگارد: «آنچه باعث شد اين رساله را به نگارش درآورم اين است كه در مجلسى حاضر بودم كه بزرگان از فقها و قضات و حاكمان حضور داشتند و در اين بين سخن از اميرالمؤمنين على عليهالسلام به ميان آمد و برخى از اعيان حاضر در مجلس چنين گفت كه على عليهالسلام حافظ قرآن نبود؟»[5]
حاكم نيشابورى كيست؟
حافظ ذهبى شافعى (ت 748) مىگويد: حاكم محمد بن عبدالله بن محمد بن حمدوية بن نعيم بن حكم، امام، حافظ، ناقد و علاّمه، شيخ و بزرگ محدّثين، نيشابورى شافعى، از دو هزار نفر حديث شنيده كه هزار نفرشان در نيشابور بوده است.[6]
همچنين از حاكم حسكانى كه حنفى مذهب و متوفاى قرن پنجم هجرى است در سبب تأليف كتاب باارزش «شواهد التنزيل لقواعد التفضيل» چنين آمده: «زمانى كه برخى چنين گفتند: «أحدى از مفسّرين قائل نيست كه سوره «هل أتى» در شأن على عليهالسلام و أهل بيتش نازل شده و غير از اين نيز در شأن آنها آيهاى در قرآن نيست» جرأتشان را انكار نموده و تهمت و سخنان ناروايشان را بزرگ دانستم و در عين حال انتظار انكار و خردهگيرى بر آن را از علما و بزرگان داشتم اما كسى جز قاضى إمام عماد الاسلام أبي العُلا صاعد بن محمد در اين باره سخنى نگفت».[7]
و نيز از خطيب بغدادى (ت 463) در كتاب «تاريخ بغداد» چنين آمده: «بدرستى كه أحدى از خلفا جز عثمان بن عفان و مأمون قرآن را حفظ نكردهاند».[8]
و اين طرز تفكر فاسد از نسلى به نسل بعد ادامه يافته و به زمان ابن تيميه حرّانى ناصبى مسلك رسيده است و وى نيز اين مطالب نادرست را تكرار كرده و چنين مىگويد: «سوره «هل أتى» در حق أهل بيت عليهمالسلام نازل نشده است و اين مطلب از سخنان دروغى است كه در هيچيك از كتبى كه در نقل احاديث به آن رجوع مىشود روايت نشده نه در صحاح و نه در مسانيد و نه جوامع حديثى و نه در سنن ذكر نشده است».[9]
و نيز ابن كثير دمشقى (ت 774) مىنويسد: «چيزى از قرآن در مورد على عليهالسلام نازل نشده است».[10]
آنچه مايه تعجّب بسيار است اين كه اينها چگونه اين حقيقت تاريخى كه سوره «هل أتى» در حق أهل بيت عليهمالسلام نازل شده و در نزد أكثر مفسّرين ثابت است را مورد انكار قرار مىدهند در حالى كه مىدانند بزرگان أهل سنّت مانند واحدى شافعى (ت 478) و زمخشرى معتزلى (ت 538) و ديگران در كتب تفسيرشان به نزول اين آيه در شأن حضرت على عليهالسلام تصريح نمودهاند.[11]
و تنها راه مقابله با اين مبناى فاسد خود أهل تسنن هستند كه خلاف اين مطالب را نقل نموده اند. به عنوان نمونه ابن حجر هيثمى مكّى شافعى (ت 974) چنين مىگويد: «در مورد على عليهالسلام سيصد آيه نازل شده است».[12]
و از عبدالرحمن بن أبي ليلى[13] (ت 82) نيز چنين نقل شده: «در قرآن هشتاد آيه مختص به على عليهالسلام نازل شده كه أحدى از اين أمّت در آن شريك نيست».[14] و نيز از مجاهد[15] (ت 100) آمده: «در مورد على عليهالسلام هفتاد آيه نازل شده كه احدى با او در اين آيات شريك نيست» .[16]
و نيز از يزيد بن رومان چنين نقل شده: «آنچه كه از قرآن در مورد على عليهالسلام نازل شده در مورد هيچكس ديگر نازل نگرديده است.»[17]
هدف بحث از آيات ولايت
تنها هدف از طرح اين موضوع، اثبات ولايت و خلافت بلا فصل امام أمير المؤمنين على بنابى طالب عليهالسلام و ديگر امامان عليهمالسلام است و اين هدف از طريق آيات قرآن كريم صورت مىپذيرد.
البته در اين مجموعه به رواياتى نيز اشاره شده كه متضمن فضائل ومناقب أهل بيت عليهمالسلام است و ارتباطى به خلافت ندارد و اين روايات اندك هستند.
آياتى كه در مورد أهل بيت عليهمالسلام نازل گرديده را مىتوان به سه قسمت تقسيم نمود:
1 . آياتى كه به حضرت امام على عليهالسلام اختصاص دارد.
2 . آياتى كه بين حضرت أمير المؤمنين على عليهالسلام و ساير أهل بيت عليهمالسلام مشترك است.
3 . آياتى كه به امام مهدى(عج) تأويل شده و مختص به آن حضرت است.
بزرگانى كه در زمينه آيات الولايه كتاب نگاشتهاند:
علما و بزرگان از شيعه و سنى، كتابهاى فراوانى در خصوص آياتى كه در شأن أمير المؤمنين عليهالسلام و أهل بيت عليهمالسلام نازل شده نگاشتهاند كه در اين بخش به برخى از اين تأليفات اشاره مىكنيم:
1 . ما نزل من القرآن في علي بن أبيطالب عليهالسلام ، تأليف أبي عبدالله محمد بن عمران مرزبانى أخبارى بغدادى معتزلى. وى در سال 384 وفات يافت.[18]
2 . نزول القرآن في شأن أمير المؤمنين عليهالسلام، تأليف شيخ محمد بن مؤمن شيرازى. وى تا سال 560 مىزيسته است.[19]
3 . ما نزل من القرآن في أهل البيت عليهمالسلام ، تأليف محمد بن عباس معروف به ابن حجّام.
4 . ما نزل في أميرالمؤمنين عليهالسلام، تأليف أبي نُعَيم أحمد بن عبدالله حافظ إصبهانى، وى در سال 430 وفات يافت.
5 . ما نزل في أمير المؤمنين عليهالسلام، تأليف أبيبكر محمد بن أحمد بن محمد بن أبيالثلج بغدادى. وى در سال 325 وفات يافت.
6 . ما نزل في أمير المؤمنين عليهالسلام، تأليف أبي الفرج على بن حسين إصفهانى زيدى صاحب الأغانى. وى در سال 356وفات يافت.
7 . ما نزل في أمير المؤمنين عليهالسلام، تأليف أبي إسحاق إبراهيم بن محمد ثقفى. وى در سال 283 وفات يافت.
8 . ما نزل في أمير المؤمنين عليهالسلام، تأليف أبي أحمد بن عبد العزيز جلودى. وى در سال 332 وفات يافت.
9 . ما نزل في أمير المؤمنين عليهالسلام، تأليف أبي موسى هارون بن عمر بن عبد العزيز بن محمد مجاشعى. وى از ياران حضرت على بن موسى الرضا عليهالسلام است.
10 . ما نزل من القرآن في صاحب الزمان عليهالسلام، تأليف أبي عبدالله جوهرى صاحب كتاب «مقتضب الاثر». وى در سال 401 وفات يافت.[20]
11 . ما نزل في أميرالمؤمنين عليهالسلام، تأليف ابى جعفر محمد بن أُورمه قمى. مرحوم نجاشى (ت450) نامش را در رجال ص 330 آورده و در ص329 نام كتاب را متذكر شده است.
12 . ما نزل من القرآن في أهل البيت عليهمالسلام ، تأليف ابن ماهيار.
13. «الآيات البينات»، تأليف يوسف بن أحمد بن يوسف جيلانى. وى در قرن چهاردهم وفات يافت.
14. «آيات الأئمّه عليهمالسلام » تأليف سيد مير محمّد لاريجانى. وى در سال 1323 وفات يافت.
15. «شواهد التنزيل» تأليف حاكم حسكانى حنفى. وى در قرن پنجم وفات يافت.
16. «آيات الفضائل» تأليف ميرزا على تبريزى. وى در سال 1313 وفات يافت.
17. «آيات الحجّة والرّجعة» تأليف شيخ محمد على همدانى. ولادت وى در سال 1293 اتفاق افتاده است.
18. «تأويل الآيات» تأليف مولى كمال الدين كاشانى. وى در سال 730 يا 735 وفات يافت.
19. «الآيات النازله فى فضائل العترة الطاهرة» تأليف شيخ تقى الدين حلبى. وى در سال 811 وفات يافت.
20. النور المشتعل من كتاب ما نزل من القرآن في علي عليهالسلام، تأليف أبي نُعَيم إصبهانى. وى در سال 413 وفات يافت.[21]
21. التنزيل في أميرالمؤمنين عليهالسلام، أبي الفرج اصفهانى. وى در سال 356 وفات يافت.[22]
22. «طريق تفسير «إنّما أنت منذر»» تأليف أحمد بن محمد بن سعيد بن عُقده. وى در سال 332 وفات يافت.[23]
23. ما نزل من القرآن فى أهل البيت عليهمالسلام ، تأليف الحبرى.[24]
24. المصابيح فى ذكر ما نزل من القرآن فى أهل البيت عليهمالسلام تأليف أحمد بن حسن إسفرائينى
25. «ما نزل من القرآن في القائم» تأليف سيد هاشم بحرانى. وى در سال 1107وفات يافت.
26. «الشيعه و الرّجعة»، مرحوم شيخ محمد رضا طبسى (ت1405).
27. آيات ولايت در قرآن، ناصر مكارم شيرازى.
28. امامت و عصمت امامان در قرآن، رضا كاردان.
29. ضياء العالمين، محمّد بن طاهر عاملى (ت 1138 ج7).
لازم به ياد آورى است اين مباحث در دورههاى متعدد در مركز فقهى أئمه أطهار عليهمالسلام مرحوم آيهالله العظمى فاضل لنكرانى رحمهالله در قم و كابل و مشهد مقدس، و
معاونت تبليغ حوزه علميه قم واستانهاى مختلف ايران از جمله استان گلستان، اهواز در دانشگاه أمير المؤمنين عليهالسلام كرمان، كرمانشاه و تبريز، و نيز در مركز تخصصى شيعهشناسى كرج تدريس شده است.
تقدير و تشكر
از باب «من لم يشكر المخلوق، لم يشكر الخالق» بر خود لازم مىدانم از جناب برادر عزيزم حجهالاسلام و المسلمين آقاى مهدى ساجدى كه مسئوليت ترجمه كتاب را به عهده گرفتند كمال تشكر و قدردانى را داشته باشم.
همچنين از رياست محترم مركز فقهى أئمّه اطهار عليهمالسلام ، استاد محقّق حضرت آيتالله حاج شيخ محمدجواد فاضل لنكرانى دامت بركاته كه همواره مشوّق ما در كارهاى تحقيقى و پژوهشى بودهاند، نهايت تشكر را دارم.
نيز بر خود لازم مىدانم از مساعدت حضرت حجهالاسلام و المسلمين جناب آقاى فاضل كاشانى، مدير محترم مركز فقهى ائمه أطهار عليهمالسلام ، در فرايند اجرايى شدن نشر اين اثر، كمال قدردانى را داشته باشم.
و ثواب اين عمل را به روح بلند مؤسس عاليقدر مركز فقهى ائمه اطهار عليهمالسلام ، استادمان حضرت آيتالله العظمى حاج شيخ محمد فاضل لنكرانى قدسسره و والد مرحومم حضرت آيتالله العظمى حاج شيخ محمدرضا طبسى رحمهالله هديه مىنمايم. اميد اينكه اين عمل مورد عنايت صاحب ولايت كبرى مولى الموحّدين حضرت أميرالمؤمنين على عليهالسلام قرار گيرد.
محمّد جعفر طبسى
20 جمادى الثاني 1437ق
--------------------------------------------------
1. مائده / 55.
2. نساء / 59.
3. انفال / 41.
4. كتاب در حال تدوين و تنظيم است، اميدواريم در آينده نزديك به زيور طبع آراسته گردد.
5. فضائل فاطمة الزهراء: 30. وممّا حملني على تحرير هذه الرسالة أن حضرت مجلسا حضره أعيان الفقهاء والقضاة والاُمناء من المزكّين وغيرهم، وجرى بحضرتهم ذكر أمير المؤمنين على بن ابيطالب رضىاللهعنه فأنتدب له عين من أعيان الفقهاء فقال: كان عليّ لا يحفظ القرآن.
6. سير أعلام النبلاء 17 / 162، قال الذهبى: الحاكم محمد بن عبداللّه بن محمد بن حمدويه بن نُعَيم بن الحكم، الامام الحافظ، الناقد العلّامه، شيخ المحدّثين... النيسابوري الشافعي صاحب التصانيف... وسمع من نحو ألفي شيخ وسمع بنيسابور وحدها من ألف نفس.
7. ذهبي در مورد اين شخص مىگويد: صاعد بن محمد بن أحمد بن عبداللّه قاضى أبو العلاء الاستوائي نيسابوري، فقيه، رئيس حنفىها وقاضي نيشابور بود. در سال 343 به دنيا آمد ودر سال 431 وفات يافت. به كتاب سير أعلام النبلاء 17 / 508، شماره 329 مراجعه شود.
8. تاريخ مدينة السلام، المعروف بـ«تاريخ بغداد» 11: 440، الرقم 5283. لم يحفظ القرآن أحد من الخلفاء الاّ عثمان بن عفّان والمأمون.
9. منهاج السنة 7 / 178 أنّ سوره «هل أتى» لم تنزل في حقّ أهل البيت عليهمالسلامقال: وهذا الحديث لم يُرَوفي شيء من الكتب التي يرجع إليها في النقل لا في الصحاح ولا المسانيد ولا في الجوامع ولا السنن.
10. البداية والنهاية 7: 591. ولم ينزل في علي شيء من القرآن.
11. به تفسير كبير فخر رازى 11 / 746 واسباب النزول واحدى: 89 مراجعه شود.
12. الصواعق المحرقة: 155، ف3،قال: نزل في عليّ ثلثمائة آيه. تاريخ بغداد 6: 221، تاريخ دمشق 42: 364.
13. ذهبي در موردش مىگويد: «امام علاّمه حافظ أبوعيسى كوفي، فقيه بود». ونيز ثابت البنانى مىگويد: «هنگامى كه نزد عبد الرحمن بن أبي ليلا نشسته بوديم به مردى گفت: قرآن بخوان، كه قرآن مرا بر آنچه مىخواهيد راهنمايى مىكند، اين آيه در مورد فلان مطلب نازل شدهاين آيه در مورد فلان مطلب» ونيز عطاء بن سائب از ابن أبي ليلا چنين روايت كرده: «صد و بيست نفر از أصحاب رسول خدا از أنصار را درك نمودهام». سير أعلام النبلاء 4 / 262.
14. شواهد التنزيل 1 / 55. لقد نزلت في على عليهالسلامثمانون آيه صفوا في كتاب اللّه ما يشرك فيها أحد من هذه الامّه.
15. ذهبي در موردش چنين گفته است: «وى امام ورئيس قرّاء ومفسّرين است». سير أعلام النبلاء 4 / 449.
16. شواهد التنزيل 1/53 ف5، ح51. نزلت في عليّ عليهالسلام سبعون آية ما شركة فيهنّ أحد، ينابيع المودة 1/377 ح15.
17. همان 1 / 54 ف5، ح53. ما نزل في أحد من القرآن ما نزل في على بن ابيطالب عليهالسلام.
18. جهت اطلاع بيشتر به كتاب سير أعلام النبلاء ج 17 / 447 مراجعه شود.
19. مرحوم شيخ منتجب الدين در فهرستش در صفحه 108 به شماره 393 او را ثقه ومورد اعتماد دانسته است. و عنوان كتاب كه «نزول القرآن» است قابل توجّه است.
20. به كتاب فهرست مرحوم شيخ طوسى: 79، ومعالم العلماء ابن شهرآشوب: 20 باب ألف، شماره 900 مراجعه شود.
21. به كتاب «تأويل الآيات الظاهرة»، ص9 مراجعه شود.
22. به كتاب معالم العلماء: 141 وفهرست شيخ طوسى: 281 مراجعه شود.
23. به كتاب معالم العلماء: 16 وفهرست شيخ طوسى: 74 مراجعه شود. ذهبي درباره حفظ ابن عقده مىگويد: من سيصد هزار حديث از احاديث أهل بيت عليهمالسلام را حفظ هستم. به سير أعلام النبلاء 15 / 346 مراجعه شود.
24. به كتاب معالم العلماء: 144 مراجعه شود.
فهرست مطالب
سخن آغازين••• 7
مقدمه مترجم••• 9
مقدمه مؤلف••• 11
بيان ضرورت بحث از آيات ولايت••• 11
حاكم نيشابورى كيست؟••• 11
هدف بحث از آيات ولايت••• 14
تقدير و تشكر••• 17
سوره مائده ، آيه 55••• 19
بحث در كلمه «إنّما»••• 21
بحث در كلمه «وليّكم»••• 22
بيان سيد مرتضى••• 22
«مولى» در قرآن كريم••• 23
سخن سبط ابن جوزى حنفى••• 23
سخنى بىپايه••• 24
سخن حلبى درباره آيه شريفه••• 25
سخن مرحوم شيخ طوسى••• 26
تفسير آيه شريفه در پرتو روايات••• 27
شبهات وارد بر دلالت آيه و پاسخ آنها••• 28
بحث سندى••• 29
سخن واحدى••• 31
سخن زمخشرى و آلوسى••• 39
سخن مرحوم طبرسى••• 40
سخن سمرقندى حنفى••• 44
روايت ابن ماجه••• 47
سخنى كوتاه با فخر رازى••• 47
سخن شيخ طوسى••• 49
صدقه دادن خليفه و نازل نشدن آيه••• 56
سوره احزاب، آيه 33••• 57
بحث در كلمه «إنّما»••• 58
سخن فخر رازى و پاسخ آن••• 58
اقسام اراده••• 59
سخن مرحوم استاد ما آيهاللّه فاضل••• 61
اراده تكوينى و جبر••• 63
اراده حقّ در آيه كريمه متعلّق به چيست؟••• 64
بحث در كلمه «رجس»••• 65
مقصود از «أهل بيت» در آيه تطهير••• 66
عكرمه كيست؟••• 68
بررسى روايات معارض••• 73
اهتمام پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآله به تلاوت اين آيه••• 77
سخن ابن شهر آشوب••• 80
سوره مائده، آيه 67••• 83
راويان حديث غدير••• 84
سخن ابن شهر آشوب ذيل آيه كريمه••• 85
تأمّل در كلمه «يفضّل»••• 87
سوره مائده آخرين سوره نازل شده بر پيامبر اسلام9••• 87
بررسى آيه شريفه در پرتو روايات••• 88
بحث از مفردات آيه ابلاغ••• 89
تعيين جانشين كار خداست:••• 89
ابن حبّان كيست؟••• 90
بحث «ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ»••• 90
بحث از «مِنْ رَبِّكَ»••• 91
بحث از «وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَاللّه يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ»••• 91
بحث از «وَاللّه يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ»••• 92
پاسخ به دو شبهه••• 92
سوره مائده، آيه 3••• 95
سخن فخر رازى راجع به زمان نزول آيه••• 98
قائلين به نزول آيه در عرفه••• 99
سمُره كيست؟••• 102
درنگى در مضمون خطبه غدير••• 104
اشاره به برخى نكات موجود در خطبه••• 108
سخن مرحوم حلبى••• 110
تحقيق در كلمه «مولى»••• 110
سخن سبط ابن جوزى••• 111
سخن ابن طلحه شافعى••• 112
پاسخ به يك اتهام••• 113
سخن ابن بطريق••• 114
معارضين با واقعه غدير••• 117
ابوبكر عيّاش كيست؟••• 125
سخنى عجيب از آلوسى••• 129
درنگى درباره مسجد غدير••• 130
شبهات و پاسخ به آن••• 131
قاضى عبد الجبّار كيست؟••• 133
شروط حديث متواتر••• 134
گواهى بدريون••• 137
عبدالرحمن بن أبى ليلى كيست؟••• 139
بيان مرحوم ابن ميثم بحرانى••• 139
خطبه غدير نزد ابن اسحاق••• 145
القاب به كار گرفته شده درباره راويان••• 158
رفع يك توهم••• 168
پاسخ توهم••• 169
چرا پافشارى؟••• 170
ابن إسحاق كيست؟••• 173
سوره معارج، آيات 1 و 2••• 178
دو اشكال از ابن تيميه و پاسخ آن••• 180
نكات قابل تأمّل••• 182
سخن پايانى••• 182
سوره حاقه، آيات 44 ـ 46••• 184
سخن ابن شهرآشوب••• 184
سوره نساء، آيه 59••• 186
اطلاق در اوامر و نواهى••• 187
مصاديق «أولى الأمر»••• 188
تكرار نشدن «أطيعوا» در مورد «أولى الأمر»••• 188
فاى تفريع در جمله شرطيه••• 189
سخن فخر رازى أشعرى مذهب••• 190
پاسخ فخر رازى••• 191
اشكال ديگر فخر رازى در امامت امامان معصوم عليهمالسلام ••• 191
أمراى جور مصداق (أولى الأمر) نيستند••• 192
سخن زمخشرى ذيل آيه كريمه••• 193
سخن طبرى••• 193
پاسخ طبرى••• 194
علما مصداق «أولى الأمر» نيستند••• 196
سخن مرحوم شيخ طوسى••• 196
سخن ابن شهرآشوب••• 197
روايت بخارى و پاسخ آن••• 198
آيا «اولى الأمر» خليفه اول و دوم هستند؟••• 199
تفسير «أولى الأمر» در پرتو روايات••• 200
حديث صدوق در تفسير «اولى الامر»••• 204
سوره بقره، آيه 207••• 205
تواتر حديث فراش••• 207
سخن شيخ مفيد••• 208
ارتباط آيه شريفه با خلافت أمير المؤمنين على عليهالسلام••• 209
سخن شيخ طوسى••• 210
سخن ابن شهرآشوب••• 212
پايان مأموريت پيروزمندانه••• 213
شبهات و پاسخ به آن••• 213
سخن مرحوم محمّد بن طاهر عاملى••• 216
سخن ابن بطريق••• 218
سوره آل عمران، آيه 61••• 222
سخن مرحوم سيد محسن عاملى••• 222
هدف از آوردن أهل بيت: به مباهله چه بود؟••• 223
مباهله چه روزى بوده؟••• 224
سخن شيخ طوسى••• 224
سخن ابن شهرآشوب••• 226
منظور از «أنفسنا»••• 226
سخن حاكم نيشابورى••• 226
سخن ابن طلحه شافعى••• 227
نتيجه بحث••• 228
سخن أبوبكر نقّاش••• 228
نقّاش كيست؟••• 229
اعتراف نصارى به افضليت اهل بيت عليهمالسلام ••• 229
سخنى با شيخ محمّد عبده و رشيد رضا••• 230
بررسى يك حديث ساختگى و دروغ••• 232
سوره انسان، آيه 8••• 234
سخن شيخ طوسى••• 236
آيا اين سوره مكى است يا مدنى؟••• 236
سخن طبرانى و زمخشرى••• 237
حكيم ترمذى نفىكننده اين قضيه••• 238
ترمذى كيست؟••• 241
ابن تيميه و منكر واقعيات••• 242
سخن فخر رازى و ردّ آن••• 242
سوره شعراء، آيه 214••• 245
دستبرد در نسخ و تحريف حقايق••• 247
سخن أبوجعفر اسكافى••• 248
روايت سيوطى و ردّ آن••• 249
پاسخ به يك شبهه••• 249
نتيجه بحث••• 251
سوره بقره، آيه 124••• 252
امتحان از چه نوعى بوده است؟••• 252
اين امامت بر چه چيزى دلالت دارد؟••• 254
امامت به ظالمان و ستمكاران نمىرسد••• 255
سؤال و جواب••• 256
دو بيان در پاسخ اشكال••• 256
بيان مرحوم طبرسى••• 257
بيانى ديگر از مرحوم طبرسى••• 257
سخن مرحوم حلبى••• 258
سوره توبه، آيه 119••• 261
موارد استعمال لغوى••• 261
استعمالات قرآنى واژه «صدق»••• 262
سخن ابن شهرآشوب••• 263
سخن فخر رازى••• 264
پاسخ سخن فخر رازى••• 267
نتيجه بحث••• 268
تفسير آيه در پرتو روايات••• 269
سخن ابن عساكر و پاسخ آن••• 270
سوره توبه، آيه 100••• 272
منظور از تبعيت به احسان چيست؟••• 273
پاسخ به يك سؤال••• 275
تفسير آيه شريفه در پرتو روايات••• 276
سخن مرحوم فتونى••• 277
نتيجه بحث••• 277
سوره نجم، آيات 1 و 2••• 279
سخن ابن شهرآشوب••• 280
سوره نحل، آيه 16••• 282
سوره حاقه، آيات 11 و12••• 283
سخن فخر رازى••• 286
سخن مرحوم فتونى عاملى••• 287
سخن پايانى••• 287
سوره رعد، آيه 7••• 289
تفسير آيه در پرتو روايات••• 291
درنگى كوتاه با ذهبى••• 292
گفته ذهبى و ردّ آن••• 292
تحقيق در سند روايت••• 293
نتيجه بحث••• 296
سخن پايانى••• 296
سوره بيّنه، آيات 7 و 8••• 297
«الذين آمنوا» چه كسانى هستند؟••• 297
اشكال و جواب••• 298
منظور از «خَيْرُ الْبَرِيَّةِ» كيست؟••• 298
معناى «شيعه» چيست؟••• 300
وايتى در فضائل حضرت على عليهالسلام••• 300
سوره رعد، آيه 43••• 301
اقوال در مورد آيه••• 302
تفسير آيه شريفه در پرتو روايات••• 303
نتيجه بحث••• 306
سخن پايانى••• 306
سوره نور، آيه 55••• 308
سوره مريم، آيه 96••• 310
سخن مرحوم عاملى••• 311
سوره بقره، آيه 25••• 312
سوره فتح، آيه 29••• 313
سوره بقره، آيه 82••• 315
سوره جاثيه، آيه 21••• 316
سوره طه، آيه 82••• 318
سوره ص، آيه 28••• 319
سوره فصلت، آيه 8••• 320
سوره حج، آيه 23••• 322
سوره توبه، آيه 3••• 323
منظور از حج اكبر چيست؟••• 323
بررسى فرد بيانكننده آيات براى مردم در روايات••• 324
سخن جاحظ و ردّ آن••• 327
جاحظ كيست؟••• 327
سخن مرحوم ابن شهرآشوب••• 329
سخن پايانى••• 330
سوره توبه، آيه 19••• 331
تفسير آيه شريفه در پرتو روايات••• 334
سخن ابن بطريق••• 335
سخن مرحوم عاملى••• 337
سخن پايانى••• 338
سوره نور، آيه 36••• 339
معناى بيوت••• 339
معنى «رفع»••• 340
تفسير آيه در پرتو روايات••• 340
ثعلبى كيست؟••• 341
أبوعُبَيد كيست؟••• 342
نتيجه بحث••• 343
سوره شورى، آيه 23••• 344
تفسير «قربى» در سايه روايات••• 345
سخن فخر رازى••• 346
سخن ابن بطريق••• 348
سخن پايانى••• 349
سوره لقمان، آيه 22••• 350
سخن ابن شهرآشوب••• 350
دلالت آيه شريفه••• 351
سخن شيخ مفيد••• 352
سوره هود، آيه 37••• 353
سوره نساء، آيه 69••• 356
اقوال در مورد شأن نزول آيه••• 356
روايت مرحوم كاشانى••• 359
سوره حديد، آيه 19••• 360
سخن مرحوم عاملى••• 362
سخن پايانى••• 363
سوره زمر، آيه 33••• 364
سخن مرحوم طوسى••• 364
تعيين مصداق در پرتو روايات••• 365
سخن ابن شهرآشوب••• 365
سخن فخر رازى••• 366
محمّد بن كعب كيست؟••• 368
سن امام هنگام پذيرش اسلام••• 369
سخن مرحوم مظفر در ردّ سخنان فخر رازى••• 370
نتيجه بحث••• 371
سوره نحل، آيه 43 وسوره انبياء، آيه 7••• 373
سخن ابن بطريق••• 374
تفسير آيه در پرتو روايات••• 374
بيان مرحوم فتونى عاملى••• 376
نتيجه بحث••• 376
سوره فاتحه، آيه 6••• 378
هدايت چيست؟••• 378
معناى صراط••• 379
تفسير آيه در پرتو روايات••• 380
سخن فخر رازى درباره تفسير آيه••• 383
بيان مرحوم ابو الصلاح حلبى••• 385
سخن پايانى••• 386
سوره زخرف، آيه 43••• 388
سوره بقره، آيه 142 و213 و سوره نور، آيه 46••• 389
سوره انعام، آيه 153••• 390
سوره تحريم، آيه 4••• 392
اقوال در مورد «صالِحُ الْمُؤْمِنين»••• 392
سخن مرحوم ابن شهرآشوب••• 393
سخن مرحوم شيخ طوسى••• 395
سخن ابن بطريق أسدى••• 395
موضع ابن كثير در مورد آيه شريفه••• 396
پاسخ به روايات معارض••• 397
بيان مرحوم مظفر••• 398
سخن پايانى••• 399
سوره مجادله، آيات 12 و13••• 400
سخن ابن بطريق••• 401
سخن فتونى عاملى••• 403
سخن پايانى••• 404
سوره آل عمران، آيه 103••• 405
معناى حبل••• 405
سخن تفتازانى••• 407
سخن ابن حجر••• 407
سخن فتونى عاملى••• 408
سخن پايانى••• 411
سوره كهف، آيه 44••• 412
تفسير آيه در پرتو روايت••• 413
سخن ابن شهرآشوب••• 413
سخن پايانى••• 414
سوره عاديات، آيه 1••• 415
سوره انفال، آيه 62••• 419
سخن فضل بن روزبهان و بيان مرحوم مظفر در رد او••• 423
سخن پايانى••• 424
سوره احزاب، آيه 25••• 426
سخن فتونى عاملى••• 426
سوره يونس، آيه 25••• 427
سوره فتح، آيه 18••• 428
سخن ابن شهرآشوب مازندرانى••• 428
پاسخ به يك شبهه••• 430
بيان شيخ طوسى••• 430
سوره بقره، آيه 274••• 437
بيان مرحوم مظفر••• 439
سخن پايانى••• 439
سوره بقره، آيه 265••• 441
سخن فتونى عاملى••• 442
سخن پايانى••• 443
سوره مريم، آيه 57••• 444
سخن ابن شهرآشوب••• 444
أصبغ كيست؟••• 448
سخن پايانى••• 449
سوره احزاب، آيه 58••• 450
آزار حضرت على عليهالسلام آزار پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله••• 453
سخن فضل بن روزبهان••• 454
بيان مرحوم مظفر در رد سخن روزبهان••• 455
سخن پايانى••• 455
سوره عنكبوت، آيات 1 ـ 3••• 456
سوره سجده، آيه 18••• 459
وليد بن عقبه كيست؟••• 460
وليد سنن رسول خدا صلىاللهعليهوآله را تمسخر مىكرد••• 461
سوالى كه نيازمند پاسخ است••• 462
دشنام وليد به حضرت على عليهالسلام••• 462
سخن مرحوم مظفر••• 463
سخن پايانى••• 463
سوره طه، آيه 82••• 464
سخن مرحوم مظفر••• 464
سوره قيامت، آيات 31 و 32••• 466
مغيرة بن شعبه كيست؟••• 468
سخن پايانى••• 469
سوره احزاب، آيه 23••• 471
سخن مرحوم مظفر••• 473
سخن پايانى••• 474
سوره انفال، آيه 64••• 475
سخن مرحوم مظفر••• 476
سوره اعراف، آيه 181••• 477
سخن مرحوم مظفر••• 477
سوره آل عمران، آيه 154••• 479
سخن شيخ مفيد••• 479
سوره صافات، آيه 24••• 481
از چه چيزى سؤال مىشود؟••• 482
واحدى كيست؟••• 483
معناى ولايت چيست؟••• 484
تفسير آيه در پرتو روايات••• 485
سخن مرحوم عاملى••• 486
سوره نبأ، آيات 1 ـ 5••• 488
معناى نبأ چيست؟••• 488
تفسير «نبأ» در پرتو روايات••• 489
سخن پايانى••• 491
سوره طه، آيه 124••• 493
سوره فصّلت، آيه 40••• 495
سوره ق، آيه 24••• 496
سخن عاملى فتونى••• 500
سخن پايانى••• 501
سوره يس، آيه 12••• 502
سوره فرقان، آيه 74••• 504
فهرست مطالب••• 505