شصت و سومین نشست علمی ـ تخصصی با عنوان : بررسی نظریه فهم اجتماعی نص، در فقه اجتماعی با حضور آیت الله محسن اراکی (استاد دروس خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم و دبیر کل مجمع جهانی تقریب مذاهب) و دبیر علمی حجت الاسلام و المسلمین محمد باقر ربانی (مدیر گروه فقه اجتماعی مرکز فقهی) روز چهارشنبه 1397/11/24 ساعت 19 در سالن امام خمینی(ره) مرکز فقهی ائمه اطهار علیهم السلام برگزار شد.
شصت و سومین نشست علمی ـ تخصصی با عنوان:
بررسی نظریه فهم اجتماعی نص، در فقه اجتماعی
با حضور آیت الله محسن اراکی (استاد دروس خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم و دبیر کل مجمع جهانی تقریب مذاهب) و دبیر علمی حجت الاسلام و المسلمین محمد باقر ربانی
(مدیر گروه فقه اجتماعی مرکز فقهی)
روز چهارشنبه 1397/11/24 ساعت 19
در
سالن امام خمینی(ره) مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام) برگزار شد.
____________________________________________________________________________________
خلاصه نشست
___________________________________________________________________________
بسم الله الرحمن الرحیم
عنوان بحث:
بررسی نظریه فهم اجتماعی نص در فقه اجتماعیشصت و سومین نشست علمی تخصصی با عنوان «
بررسی نظریه فهم اجتماعی نص در فقه اجتماعی» با حضور آ
یتالله محسن اراکی، استاد دروس خارج حوزه علمیه قم و دبیر کل مجمع جهانی تقریب مذاهب، و با دبیر علمی حجه الاسلام والمسلمین
محمد باقر ربانی
مدیرگروه فقه اجتماعی، در مرکز فقهی ائمه اطهارعلیهمالسلام واقع در شهر
مقدس قم برگزار شد. در این نشست، آیت الله اراکی ضمن تبریک به مناسبت
چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی، به تبیین نظریه خویش پرداختند.
ایشان
فرمودند: یکی از اصول موضوعه اجتهاد این است که فهم این احکام شرعی، مبتنی
بر قواعد و اصولی است که اگر تبعیت شود به فهم شریعت میتوان رسید. روش
علمی برای دستیابی به حکم واقعی موجود میباشد و اگر شرایط ماده و صورت
استدلال مهیا شود، دسترسی به حکم، قطعی است. اما گاهی امکان خطای غیر
متعارف وجود دارد. علم اصول علمی است که درباره قواعد استنباط، دلالتاً و
دلیلاً بحث میکند. قواعد اصول فقه درباره دو چیز بحث میکند. یکی قواعد
اثبات دلیل و دیگری قواعد دلیل. لذا ورود شرایط شخصی مستنبط و شرایط
اجتماعی، خروج از این قاعده اصول فقه به شمار میرود. ایشان متذکر شدند که
حکم تخییری نماز جمعه یا حرمت نماز جمعه، نمونههای بارز تاثیر شرایط
اجتماعی بر رأی فقهی است. مرحوم آیه الله خویی در بحث نماز جمعه، دلالت و
ادله را برای وجوب تعیینی نماز جمعه تام میدانند اما وقتی شرایط
اجتماعی(که ایشان به سیره تعبیر نمودهاند) را که میبینند، دست از ظهور
ادله بر میدارند. پس شرایط اجتماعی مانع از انجام نماز جمعه شده است و به
نظر میرسد که این سیره نیست بلکه فشار اجتماعی است که مانع شده است.
هم
چنین در مساله ولایت فقیه، کسانی که آن را نفی نمودهاند، یا بخاطر شرایط
شخصی است(مثلاً شخص فقیه نمیتواند اعمال ولایت کند) یا بخاطر شرایط
اجتماعی است. شرایط اجتماعی، گاهی بهگونهای است که فقیه را به این نتیجه
میرساند که نمیشود برای فقیه، در عصر غیبت، ولایت مطلقه قائل شد. اگر
مشکلی هست در فقهاست نه در حکم. یعنی ما باید به دنبال فقیهی بگردیم که
بتواند چنین ولایتی را اعمال کند. فقیهی که جامع آن شرایط کامل باشد و از
نظر فقاهت و علم و تدبیر و سیاست، در حدی باشد که بتواند چنین بار سنگینی
را به دوش بکشد.
لذا تاثیر شرایط شخصی و شرایط اجتماعی، ناشی از ضعف
استنباط فقیه است و فقیه باید ازتاثیرات فرا دلیل، خود را مجرد کند و
تأثیرات شخصی و اجتماعی نباید در استنباط فقیه تاثیر بگذارد.
رابطه متن فهم با تحولات اجتماعی
اکنون
که فقیه باید مجرد از تأثیرات شخصی و اجتماعی، از ادله به حکم دست پیدا
کند؛ آیا این تحولات اجتماعی ارتباطی با فهم فقیه از متن دارد یا نه؟
برای
پاسخ به این سؤال به چند مطلب اشاره میشود. ایشان افزودند: علومی که
ارتباطی با زبان و بیان دارند به 4دسته تقسیم میشود که عبارتند از: علوم
هستیشناسی زبان، علوم دستور زبان یا علم قواعد تکلم، علوم واژه شناسی زبان
و علوم زبانی مربوط به قواعد فهم معنا.
ایشان
معتقدند که این دو دسته از علوم یعنی علم دستور زبان و علم واژهشناسی
زبان، هر دو نقشی در استنباط دارند، اما نقش مهم مربوط به علوم زبانی مربوط
به قواعد فهم معنا است. قواعد فهم فراتر از قواعد سخن گفتن است. قواعد
دلالت یعنی دلالت لفظ گوینده برمراد است. این قواعد دلالت، سامع را به
مقصود متکلم میرساند. قواعد دلالت، تکلیف سامع را مشخص میکند و مهم این
دسته چهارم (قواعد فهم معنا) است.
در ادامه ایشان افزودند: قواعد فهم
مثل قواعد منطق است و تغییرپذیر نیستند. اما ممکن است قاعدهای کشف شود و
به یک قواعد جدیدی دست پیدا کنیم مثل استقراء شهید صدر که می توان از
استقراء به یقین برسیم.
تاثیرتحولات اجتماعی در تغییر حکم شرعی
تحولات اجتماعی سه نوع تاثیر در تغییر حکم شرعی، نه در فهم متن می تواند داشته باشد.
این سه نوع تغییر عبارت اند از: تغییر در کشف دلیل جدید، تغییر در فهم دلیل و تغییر حکم شرعی در نتیجه تغییر قواعد فهم.
____________________________
____________________
______________