سؤال: آیا نوروز، همان روز اول سال هجری شمسی است که فارسی زبان ها و ایرانی ها آن را جشن می گیرند؛ یا این روز، یکی از مصادیق نوروز کلی است که در روایات وارد شده است ؟ برداشت ما از روایات این است که هر روز که در آن، برای احیاء دین، یا احیاء انسانیت، هدایت معنوی یا موفقیت دنیوی، اقدام و کار شایسته ای صورت گیرد، به تعبیر روایات «نوروز» خواهد بود.
روایات ائمه معصومین (علیهم السلام) ، روز شکسته شدن بت ها توسط حضرت ابراهیم (علیه السلام)، روز عهد امامت¬گرفتن پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) برای حضرت امیر المؤمنین (علیه السلام) در غدیر خم، روز فرستادن امیر مؤمنان (علیه السلام) توسط پیام اکرم (صلی الله علیه و آله) ، به سوی جنیان و گرفتن پیمان از آنها، روز پیروزی حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) بر خوارج نهروان و روز ظهور حضرت حجت بن الحسن العسکری، را «نوروز»، معرفی نموده است. که برترین و بارزترین مصداق نوروز، همان روز ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام)، در ادامه روایت می فرمایند: «و ما من یوم نیروز إلا و نحن نتوقّع فیه الفرج ، لأنّه من أیامنا حفظه الفُرس وضیعتموه» که این کلام ظهور دارد در این که ، همین نوروزی که ما در آن قرار می گیریم و ایام تحویل سال است، ایام ظهور حضرت هم هست.
لذا این که گفته شود نوروز یک سنت قدیمی و مربوط به هفت هزار سال پیش است، درست نیست! از مجموع این روایات استفاده می شود هر روزی که اهمیّت دینی، یا اهمیّت مادی و طبیعی مهم دارد، بر آن عنوان نوروز صدق می کند، و این طور نیست که نوروز یک روز معین و مشخص باشد که بگوئیم فلان تاریخ هست و فلان تاریخ نیست!
و این که فارسی زبانان، نوروز را اولین روز سال قرارداده اند، به عنوان یکی از مصادیق نوروز کلّی است و هر روز که احیاء طبیعت، احیاء بشریت، احیاء دین و روز مقابله با ظلم، زنده شدن جامعه و احیاء ارزش های دینی باشد، نوروز است. روز تولّد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) ، حضرت زهرا (سلام الله علیها) ، ائمه معصومین (علیهم السلام) را می توانیم نوروز بدانیم، روز بهبودی از یک بیماری و حتی تولد یک انسان معمولی، می تواند نوروز باشد. در روایتی آمده که شخصی، فالوده ای را خدمت حضرت امیر المؤمنین (علیه السلام) آورد؟ حضرت فرمود: «فنورزوا إن قدرتم کل یومٍ » هر روزتان را نوروز قرار دهید اگر می¬توانید. هر روز جهان، نوروز است، چون هر روز یک حیات جدیدی پیدا می کند؛ انسان هم باید هر روز یک حیات جدید پیدا کند، آدم با تقوا، هر روزش نوروز است، آدم فاسد هیچ روزش، نوروز نیست. در این روایات، فسق و فجور و گناه با حقیقت نوروز منافات دارد. بنابر این بر اساس استنباط ما، نوروز، یک روز معیّن و مشخص نیست و آداب و دعاهایی هم که در مورد نوروز وارد شده، اختصاص به روز معیّن اول فروردین ندارد، هر روزی که نوروز باشد آن آداب، اطلاق دارد مگر اینکه ذکر شده باشد «فی أول یوم فی سنة فُرس» این دعا خوانده شود، ولی اگر در روایت آمده در روز نوروز این دعا را بخوانید، اختصاص به روز اول فروردین نخواهد داشت.
یک از مصادیق نوروز بیداری است، یک معنای سطحی از بیداری، بیداری هر روز ما از خواب است.
در روایت داریم که هر روز که از خواب بیدار می شوید بگوئید: «الحمد لله الذی احیانی بعد ما أماتنی» ؛ ممکن بود از این خواب بیدار نشویم، خود خواب یک موت و مرگ کوچک است، این بیداری بعد از خواب می شود نوروز، بنابر این هر روز ما نوروز می شود و چه بهتر که بیداری دینی، عقلی و سیاسی هم ایجاد شود، هر نوع بیداری که به وجود آید از مصادیق نوروز است.
نکته دیگر اینکه: دعای مشهور تحویل سال، از جهت صناعت علم حدیث و درایه ، مستندی در کتاب های روایی و ادعیه ندارد. مرحوم حاج شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان آن را ذکر نکرده ، سید ابن طاووس هم در اقبال آن را نیاورده و شیخ طوسی هم در مصباح المتهجد به آن اشاره ای ننموده است. فقط مرحوم مجلسی در زاد المعاد آن را آورده است. بنابر این نمی توان آن را معتبر دانست و به معصومین (علیهم السلام) نسبت داد. اما اساساً در دعا نیازی نیست که حتماً از معصوم (علیهم السلام) وارد شده باشد. چنانچه مضامین دعای انشاء شده مطابق با سایر منابع حدیثی و روایی باشد و یا لااقل مخالف آن نباشد، می توان از آن استفاده نمود زیرا از مصادیق آیه ی شریفه « أدعونی استجب لکم» می باشد و لازم نیست مصادیق این آیه شریفه از ناحیه وحی و یا معصومین (علیهم السلام) باشد.
بنابر این، مناسب است مؤمنین این دعا را بخوانند و نیاز هم نیست به قاعده «تسامح در ادلّه سنن» استناد شود زیرا مورد این قاعده جایی است که در روایتی، ثواب خاصی بر عمل خاصی نسبت داده شود و سند آن روایت ضعیف باشد که این خصوصیت در این دعا نیست.