سخنان دبیرعلمی جلسه حجت الاسلام و المسلمین محمد باقر ربانی (مدیر گروه فقه اجتماعی): در بحث «فقه و سبک زندگی» یکی از سئوالات اساسی این است که : مؤلفه های اساسی سبک زندگی کدام است؟ جواب اندیشمندان در این باره، متفاوت است.
در تعریف سبک زندگی گفته اند: سبک زندگی، در بردارنده مجموعه ای از طرز تلقی ها، ارزش ها، شیوه های رفتاری، حالت ها و سلیقه ها است.
برخی اندیشمندان غربی، مصادیق عینی سبک زندگی را شامل تغذیه، خودآرایی، پیروی از مد، مسکن، دکوراسیون منزل، معماری و شهرسازی می دانند. امّا سبک زندگی شامل آداب ازدواج، خواستگاری، مهریه، جهیزیه، آداب معاشرت با همسر و فرزندان، شیوه های تربیتی و ... ، نیز می شود.
نگاه ما به «سبک زندگی» نگاه فقهی است که خود معلول یک نظام معرفتی است و از آنجا که جهان بینی و نظام معرفتی ما، با نگرش غربی، از نظر ماهیت متفاوت است، سبک زندگی ما نسبت به سبک غربی نیز، متفاوت خواهد بود. در مقابل، سبک زندگی غربی، بی اعتناء به حرمت ها و حریم هاست. که این سبک از زندگی نیز مبتنی بر دیدگاه «اومانیسم ، لیبرالیسم و سکولاریسم» است.
نکته دیگر اینکه، اندیشمندان علوم انسانی همچون جامعه شناسان، مردم شناسان و روان شناسان دربحث سبک زندگی، یک نگاه توصیفی دارند و شیوه زندگی جاری افراد را توصیف می کنند که معاشرت یا اوقات فراغت خود را این گونه می گذرانند ولی سبک زندگی در اندیشه فقهاء، نگاه تجویزی و ارزشی دارند و باید ها و نباید هایی را تعیین می کنند.
بیانات آیت الله محسن اراکی(زید عزه): بحث «سبک زندگی» در دو مرحله انجام می گیرد؛ در مرحله اول، جوهر و ماهیت خود زندگی از نظر قرآن و سنت بررسی می شود. و در مرحله دوم، بحث می شود که جوهر و ماهیت زندگی، چه نوع رفتارهایی را ایجاب می کند! که تبیین سبک زندگی، مربوط به مرحله دوم است.
از نظر قرآن و سنت، دو نوع حیات برای انسان قابل تعریف است و انسان به دو گونه می تواند زندگی کند.
یکی حیات غفلت و دیگری حیات ذکر.
در منابع دینی، پنج مرحله برای حیات و روح انسانی بیان شده است که پس از بیان این مراحل، روشن می شود که تفاوت «حیات ذکر» با «حیات غفلت» چیست؟!
مرحله اول: حیات نباتی است که قوامش به تغذیه، و اثر آن نمو و رشد کمی است.
مرحله دوم: حیات حیوانی است که علاوه بر تغذیه و نمو، احساس لذت نیز وجود دارد.
این زندگی، همان حیاتی است که امروزه، تمدن غربی آن را برای انسان ها تعریف می کنند و سعی دارند، این نوع زندگی را به جوامع دیگر نیز تحمیل کنند و آنها، جوامع دیگر را بر مبنای همین نوع زندگی، مورد سنجش و ارزیابی قرار می دهند.
مرحله سوم: حیات تعقل است که همراه با سمع و بصر و مایه تفکر، تأمل و تدبّر است؛ یعنی عقل در آنچه از آیات الهی می شنوند و می بیند، تدبّر می کند. و تفاوت زندگی حیوانی با زندگی انسانی در همین جا مشخص می شود.
مرحله چهارم: حیات انسانی است که برتر از حیات عقل و در واقع، نتیجه به کارگیری عقل بر روی مواردی است که از طریق سمع و بصر به انسان می رسد.
مرحله پنجم: حیات ایمانی است، قوام حیات نباتی به تغذیه، نمو و رشد است. قوام زندگی حیوانی، به احساس لذت است؛ قوام زندگی انسانی به تعقل است و قوام زندگی ایمانی، به حبّ است.
این عشق ، عشق به خدای متعال است و محبت رسول اکرم (ص) و اهل بیت (ع) ، قوام این روح است؛ در این مرحله، روح جدیدی در کالبد انسانی تزریق می شود که نتیجه آن ، حبّ خداوند متعال، رسول اکرم(ص) و حبّ اهل بیت (ع) است.
قرآن کریم می خواهد انسان و جامعه بشری به بالاترین مرحله قدسی برسد و رسیدن به این مرحله زمانی است که جان انسان به جان پاکی و طهارت رسیده باشد. و چنین حیات و زندگی، حیات ذکر است، بر خلاف حیات حیوانی که حیات غفلت است. حیات ذکر از حیات تعقل شروع می شود و هر چه بالاتر رویم، حیات ذکر هم شدیدتر می شود تا آنجا که انسان عین الذکر می شود و هر چه از او سر می زند برّ و نیکی است.