بیانات دکتر شرف الدین :
این بحث در دو بخش ارائه می شود؛
1) سبک زندگی 2) چگونگی بهره گیری از ظرفیت های فقه موجود
چیستی سبک زندگی: «سبک زندگی» مرکب از دو واژه «سبک style» و «زندگیlife» است. منظور از سبک، جلوه ها و مظاهر بودن و زیستن و مراد از «زندگی» معنا و محتوای آن است.
سبک زندگی به لحاظ ماهوی، بخشی از فرهنگ نهادینه شده در جامعه است. مفهوم «سبک زندگی» به لحاظ عینیت، ضرورت و کارکرد، پدیده جدیدی نیست.
مبحث سبک زندگی در چند سطح مطرح می شود: 1.سطح نظری و انتزاعی ، 2. عینی و انضمامی ، 3. تطبیقی و مقایسه ای، 4. سطح تحلیلی و انتقادی ، 5. سطح تجویزی و توصیه ای .
سبک زندگی در مقام شکل گیری و استمرار، از هشت منبع هنجاری تغذیه می شود: 1- هنجارهای سنتی، 2- عرف و رویه های جمعی، 3- فقه و شریعت در جوامع دینی و اسلامی، 4- قوانین موضوعه، 5- اخلاق، 6- مصلحت اندیشی های عقلایی، 7- استحسانات ذوقی و تخیلی، 8- آداب و شیوه های قومی در جامعه اسلامی. مرجع تأمین ملزومات هنجاری سبک زندگی، فقه اسلامی خواهد بود که به عنوان یک نظام ارزشی جامع، دارای ظرفیت های پایانناپذیر و متضمن احکام اولی و ثانوی در بخش های عبادی، حقوقی و قضائی است. به اعتقاد ما، فقه اسلامی علاوه بر توان لازم برای تشریع و ارائه احکام فردی و اجتماعی متناسب با زمان و مکان، توان مهندسی کلان جامعه و سیاست گذاری و نظام سازی را نیز دارد.
مراحل نیل به الگوهای زیستی با مؤیدات فقهی عبارتند از: بازبینی مواضع دین در خصوص جایگاه انسان در گستره هستی، هدف از خلقت و هدف از زندگی، ارتباط نحوه زیستن، در این جهان با نتایج اخروی آن، شاخص های حیات طیبه، نقش فقه در باید ها و نباید های زندگی، نظام سازی فقهی، موضوع و مسأله شناسی، پاسخ دهی فقهی و تأمین احکام و قواعد مورد نیاز در حوزه های رفتاری فردی و جمعی، اجتهاد و استنباط حکم متناسب برای تک تک مسائل شناخته شده، تعیین وظایف نهادهای تقنینی، زمینه سازی برای جریان یا بی نظام ها، نظارت و کنترل، شناخت موانع و کاستی ها و جرح و تعدیل قواعد متناسب با ضرورت ها و اقتضائات در پرتو اجتهاد پویا.
توصیه ها و تذکارها: پوشش دهی سطوح مختلف زندگی متناسب با سبک های ارزشی و هنجاری مستلزم پیش نیازهایی است که به برخی از آنها اشاره می شود: 1- احساس مسئولیت دولت اسلامی و نهادهای فرهنگی به ضرورت اصلاح، ترمیم و توسعه فرهنگی جامعه ، 2- شناسایی سبک های زندگی رایج در جامعه معاصر ایران، 3-پذیرش وجود تمایز میان سبک های زندگی دینی با سبک های زندگی سکولار، 4- اعتقاد به سبک سازی تعیینی با ترجیحی به جای سبک یابی تعیینی یا تغلیبی، 5- تقد بینشی و ارزشی سبک های زندگی مدرن و سکولار، 6-پذیرش دین اسلام و نظام ارزشی آن به عنوان تنها مرجع و منبع معتبر برای اخذ الگوهای زیستی و ...