جلسه هجدهم 15-9-95
بسم الله الرحمن الرحیم
بحث در اهداف پیام رسانه دینی است و اهداف میانی آن را مورد مطالعه قرار دادیم. یکی دیگر از اهداف میانی بست و گسترش امور معنوی و عبادی در جامعه است. گسترش فضای امور معنوی و عبادی این هم یک هدف دیگری است. یا به تعبیری بگوئیم ایجاد نشاط معنوی و عبادی در جامعه. کلمه نشاط را من ابتداء بکار نبردم چون غالبا در رسانه ها وقتی که سخن از نشاط بیاید به امور شادی پرداخته می شود. حتی طرح های نشاط معنوی که در سازمانهای فرهنگی عنوان گذاری شده است بیشتر شامل برنامه های تفریحی برای کودکان و نوجوانان است و معنا انصراف دارد به معنای غیر ما وضع له و من ابتدا در سرفصل های خودم ایجاد نشاط معنوی و عبادی نوشته بودم ولی بعدا تغییر دادم بخاطر انصراف به معنای شادی. تعبیر را به گسترش فضای معنوی و امور معنوی و عبادی تغییر دادم. قبل از استدلال به چند نکته اشاره کنیم.نکته اول: منظور ما از اینکه یکی از اهداف میانی رسانه دینی گسترش فضای معنوی و عبادی در جامعه است این به معنای مسجد شدن، مصلا شدن و عبادتگاه شدن رسانه دینی نیست؛ بلکه مقصود آن است که رسانه دینی، رسانهای مسجدی پرور باشد و جامعه را به سوی امور معنوی و عبادی سوق دهد. پس لازم نیست به مرکز و معبد عبادی تبدیل شود.
نکته دوم : ما دو واژه داشتیم. یکی گسترش فضای امور معنوی و دیگری عبادی بود. مقصود از امور معنوی و عبادی آن اموری است که با آنها روحیه تعبد، اخلاص و پرستش خداوند در بندگان افزایش یابد. چون در عرف بعضی چیزها را عبادت می دانیم و برخی را عبادت نمی دانیم. در حالی که اینها از لحاظ فقهی قصد قربت می خواهد. امور معنوی از این گونه است. چرا؟ چون عبادت را به یک معنای خاص گرفتیم. عبادت یعنی کرنش در برابر خدا و پرستش او. در حالی که معنای عبادت فقط پرستش نیست. معنای عبادت از عبد گرفته شده به معنای بندگی و عبودیت. مثلا اگر گفته شود این شخص انسان متعبدی است یعنی دارد عبادت می کند یا نه، بلکه یعنی در حال اطاعت و بندگی خداست. یعنی انسان در بست مطیع خداوند باشد. معنای بندگی خدا در آیه «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ» یکی از مصادیق اطاعت معرفی شده است و رسیدن انسان به مرحله عبودیت، هدف و فلسفه خلقت و آفرینش آن است.
پس امور معنوی یعنی پرداختن به عبادیات که علاوه بر داشتن بعد عبادی بعد معنوی هم دارد. بخاطر اهمیت آن، اول گفتیم معنوی و سپس عبادی. مثلا اگر از مردم پرسیده شود که زکات و خمس پرداختن از امور معنوی است یا عبادی؟ عرف نمی گوید شخص در حال عبادت است. در حالی که این موارد از امور تعبدی است و نیاز به قصد قربت دارد. و متعارف عرف غیر از معانی اصطلاحی در فقه و اصول است. به این تعبیر اگر با استفاده از مفاد این کلمات در قرآن مراجعه شود امور معنوی عام است و امور عبادی خاص است.
پس وظیفه رسانه دینی گسترش امور معنوی و عبادی است به ادله قرآن و سنت و روایات. پس رسانه مسجد نیست و معبد نیست.
آیات:
«وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ» (ذاریات/56) از فلسفه های خلقت رسیدن به مقام عبودیت است، پس رسانه دینی هم باید انسان را به مقام عبودیت نزدیک کند و برساند. فلذا یکی دیگر از مصادیق هدف رسانه دینی گسترش امور عبادی و معنوی است.
همچنین واژه شیء در آیه دیگر از سوره اسرا «... إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لکِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبيحَهُمْ....» (اسرا /44)عام بوده و نکره است و تنوین دارد و شامل همه چیز می شود. این است که خداوند هر چیزی را برای حمد و ستایش خود آفریده است و هیچ چیزی وجود ندارد که حمد و ثنای خداوند را نگوید. همه چیز در این عالم یسبح بحمده هستند. اما وقتی به فلسه خلقت انسان و جن می رسد می فرماید الا لیعبدون. پس هدف عبودیت است و رسیدن به این فضای معنوی است و اهداف رسانه دینی باید با اهداف خلقت مطابقت داشته باشد. چرا که اگر رسانه دینی اهدافش با اهداف خلقت مغایرت داشته باشد، با فلسفه اصلی تأسیس رسانه دینی منافات خواهد داشت.
در آیات متعدد از آیات قرآن، هدف انبیا و تعالیم همه انبیا، عبادت و پرستش خداوند بوده است، و هیچ پیامبری نبوده است که بگوید خدا را نپرستید؛ بنی آدم از ابتدای خلقت، پرستیدن خدا جزو پیمانشان بوده است. از این رو آیات گوناگونی در این باره وجود دارد که آیه پنجم سوره مبارکه بینه «وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ»(بینه/5) از جمله آنها است. تعالیم الهی و ماموریت انبیاء امر به پرستش خداوند بوده است.
از دیگر مصادیق هدف رسانه دینی مبنی بر گسترش امور عبادی و معنوی آیات 60 و61 سوره یاسین است؛ أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْکُمْ يا بَني آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبينٌ(60) وَ أَنِ اعْبُدُوني هذا صِراطٌ مُسْتَقيمٌ(61) و خداوند متعال از بنیآدم عهد و پیمان گرفته و فرموده است به دنبال پرستش و عبادت شیطان نباشید بلکه به دنبال عبادت خداوند باشید.
خداوند خطاب به عیسی ع می فرماید: وَ إِذْ قالَ اللَّهُ يا عيسَي ابْنَ مَرْيَمَ أَ أَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُوني وَ أُمِّيَ إِلهَيْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ قالَ سُبْحانَکَ ما يَکُونُ لي أَنْ أَقُولَ ما لَيْسَ لي بِحَقٍّ إِنْ کُنْتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ ما في نَفْسي وَ لا أَعْلَمُ ما في نَفْسِکَ إِنَّکَ أَنْتَ عَلاَّمُ الْغُيُوبِ (مائده / 116) ای عیسی تو به مردم گفتی تو و مادرت را پرستش کنند؟ و عیسی می گوید هرگز چنین نیست. و این را برای این مطلب می گوید که هیچ پیامبری دعوت برای عبودیت به خود نکرده است و فقط برای خدا دعوت به عبودیت کرده و مأموریت رسانه دینی باید همان مأموریت انبیاء الهی باشد؛ زیرا هدف و وظیفه رسانه دینی همان رسالتی است که انبیاء داشتهاند؛ وَ لَقَدْ بَعَثْنا في کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ.... (نحل/36).
و این که گفتیم جزو دستورات همه انبیاء است و همه دستور به عبادت خدا دادند بخاطر این است که عبادت جزو فطرت و سرشت انسان است. اصولا اگر انسان بخشی از زندگیش به امور معنوی نپردازد و به عبادت نپردازد احساس خلاء می کند و دچار مشکلات روحی و روانی می شود. کسانی که خدا را قبول ندارند و پرستشی ندارند و حتی بت پرستی هم ندارند قطعا احساس فطری ارتباط با یک منبع معنوی و یک قدرت بزرگ را ندارند احساس خلاء می کنند و مشکل فکری و روانی و روحی پیدا می کنند. حس تقدیس، نیایش و پرستش در وجود همه انسانها وجود دارد. و لذا حس خداجویی در فطرت انسان هست. و کل مولود یولد علی الفطره و پیامبران را فرستاد تا اینکه بگوید چگونه پرستش کنند تا دچار شرک و بت پرستی نشود. البته ما وقتی می گوئیم روحیه امور معنوی و عبادی یک وقت تصور نشود که داریم یک رسانه ای را با این اهداف درست می کنیم که مخاطب را از جامعه منزوی می کند و مخاطب را فقط به سمت معبد و ریاضت کشیدن. این به این معناست که ما مفاهیم عبادی و امور عبادی اسلام را درست تشخیص ندادیم و امور عبادی اسلام اولا همانطور که گفته شد فقط نماز و روزه نیست. پرداخت زکات و خمس هم عبادت است و از امور تعبدیه است نه توصلی. انفاق هم و صدقه هم و ...از امور عبادی است. حتی خود نماز را هم بیشترین امری که جلوه عبادی دارد نماز است و نمازی را هم که اسلام گفته است. این عبادتت هست اولا بعضی هایش را گفته که باید در جمع خوانده شود مثل نماز جمعه که تنها امکان خواندنش نیست. نماز واجب یومیه را هم می گوید به جماعت بخوان و این حضور است در جامعه و ید الله مع الجماعه. و برای ترقیب به حضور در بین مردم اگر بیش از ده نفر بود دیگر ثوابش قابل احصاء نیست برای ملائکه. و همان نماز در خانه را هم می گوید که حواستان به حقوق دیگران باشد. و نماز من در خانه هم با مسائل اجتماعی و حقوقی و بهداشت در تماس است. ببینید استنشاق و طهارت ظاهری که یک امر مستحب است قبل از نماز و وضو چه مقدار از لحاظ طب و بهداشت موثر است.
قابل ذکر است که در گسترش فضای معنوی و عبادی نباید افراط و تفریط صورت بگیرد. و داستان آن شخص اهل کتاب را از شهید مطری شنیده اید که صبح و ظهر و مغرب و شب به عبادت پرداخت و چون به امور روزمره خود نرسید از اسلام زده شد. ما در زندگی اوقاتی را باید برای عبادت و پرستش خداوند قرار بدهیم. فواصل بین اوقات عبادت در صبح و ظهر و شب یاد می دهد که نه افراط و نه تفریط.
والحمد لله رب العالمین