جلسه سیزدهم 16-8-95
بسم الله الرحمن الرحیم
در جلسه گذشته عرض کردیم که یکی از اهداف رسانه دینی و پیام رسانه، تاسیس سنت های حسنه است. معنا کردیم سنت را و تقسیم کردیم به سنت حسنه و سیئه، و بحث هایی را مطرح کردیم و رسیدیم به این روایت مشهور که مشایخ ثلاث محدثین ما مرحوم کلینی در کافی و مرحوم شیخ در تهذیب و مرحوم صدوق در خصال نقل کرده اند، که از امام صادق ع که حضرت از رسول خدا ص که حضرت فرمودند: « ....مَنْ سَنَّ سُنَّةً حَسَنَةً کَانَ لَهُ أَجْرُهَا وَ أَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ مِنْ غَيْرِ أَنْ يُنْقَصَ مِنْ أُجُورِهِمْ شَيْء »قبل از آن که امام صادق ع به این حدیث رسول خدا استشهاد بفرمایند، خودشان انواع جهادها را بیان می فرمایند: «أَلْجِهادُ عَلی أَرْبَعَةِ أَوْجُه: فَجِهادانِ فَرْضٌ وَ جِهادُ سُنَّةٌ لا يُقامُ إِلاّ مَعَ فَرْض وَ جِهادٌ سُنَّةٌ، فَأَمّا أَحَدُ الْفَرْضَيْنِ فَجِهادُ الرَّجُلِ نَفْسَهُ عَنْ مَعاصِی اللّهِ وَ هُوَ مِنْ أَعْظَمِ الْجِهادِ، وَ مُجاهَدَةُ الَّذينَ مِنَ الكُفّارِ فَرْضٌ.
وَ أَمَّا الْجِهادُ الَّذی هُوَ سُنَّةٌ لا يُقامُ إِلاّ مَعَ فَرْض فَإِنَّ مُجاهَدَةَ الْعَدُوِّ فَرْضٌ عَلی جَميعِ الاُْمَّةِ لَوْ تَرَكُوا الْجِهادَ لاََتاهُمُ الْعَذابُ وَ هُوَ مِنْ عَذابِ الاُْمَّةِ وَ هُوَ سُنَّةٌ عَلَی الاِْمامِ، وَحَدُّهُ أَنْ يَأْتِی مَعَ الاُْمَّةِ فَيُجاهِدَهُمْ. وَ أَمَّا الْجِهادُ الَّذی هُوَ سُنَّةٌ فَكُلُّ سُنَّة أَقامَهُ الرَّجُلُ وَ جاهَدَ فی إِقامَتِها وَ بُلُوغِها وَ إِحْيائِها، فَالْعَمَلُ وَ السَّعْی فيها مِنْ أَفْضَلِ الاَْعْمالِ لاَِنـَّها إِحْياءُ سُنَّة وَ قَدْ قالَ رَسُولُ اللّهِ(صلی الله عليه وآله وسلم): «مَنْ سَنَّ سُنَّةً حَسَنَةً فَلَهُ أَجْرُها وَ أَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِها إِلی يَوْمِ الْقِيمَةِ مِنْ غَيْرِ أَنْ يَنْقُصَ مِنْ أُجُورِهِمْ شَيْئًا.»
و می رسند به این نوع جهاد آن جهادی که سنت است و سنت در این جا به معنای مستحب است و این جهاد شامل احیاء سنت و اقامه سنت می شود و تلاش و مجاهدت بکند در اقامه این سنت و رساندن این سنت، این بلوغ همین کار رسانه است یعنی رساندن پیام و گسترش ان و احیاء سنت و عمل کردن و تلاش در اقامه سنت و احیاء ان از افضل اعمال است. و سپس حضرت استشهاد می کنند به این حدیث نبوی از رسول خدا که ....مَنْ سَنَّ سُنَّةً حَسَنَةً کَانَ لَهُ أَجْرُهَا وَ أَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا ...
همپنین روایت دیگری از امام باقر داریم که شیخ حر عاملی در «وسائل الشيعه»، جلد 11،(20جلدی) صفحه 437 ( جلد 16، (30جلدی) صفحه 174 آل البيت) می آورد که حضرت فرمودند «مَنِ اسْتَنَّ بِسُنَّهِ عَدْل فَاتُّبِعَ کَانَ لَهُ اَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا مِنْ غَیْرِ اَنْ یَنْتَقِصَ مِنْ اُجُورِهِمْ شَیْءٌ وَ مَنِ اسْتَنَّ سُنَّهَ جَوْر فَاتُّبِعَ کَانَ عَلَیْهِ مِثْلُ وِزْرِ مَنْ عَمِلَ بِهِ مِنْ غَیْرِ اَنْ یَنْتَقِصَ مِنْ اَوْزَارِهِمْ شَیْءٌ»؛
بجای تعبیر به سنت حسنه تعبیر به عدل شد که همان معنا را دارد، هرکس بنیان بگذارد یک سنت عدلی و حسنه ای را و دیگران از این سنت پیروی کردند، برای بنیان گذار، اجر عمل افرادی که به این سنت عمل می کنند اجر این عمل هست و بدون اینکه از اجر کسانی که به ان عمل می کنند کم شود.
این روایت بخاطر ادامه و آخر روایت است که حضرت می فرمایند: مَنِ اسْتَنَّ سُنَّهَ جَوْر فَاتُّبِعَ کَانَ عَلَیْهِ مِثْلُ وِزْرِ مَنْ عَمِلَ بِهِ مِنْ غَیْرِ اَنْ یَنْتَقِصَ مِنْ اَوْزَارِهِمْ شَیْءٌ»؛
عدل یعنی وضع الشیء فی موضعه و واژه عدل در تعبیر فارسی یعنی کار بجا و عمل خوب یعنی کار حسن و بجا و کار ناشایست و غیر عدل یعنی کار نابجا.
اصولا همه خوبی ها به حسن و همه بدی ها به قبح بر می گردد. لذا به حکم عقل حسن و قبح عقلی که به ظلم می زنند به این جهت است که به این قانون کلی بر می گردد.
اگر به این سنت بد و جور عمل بشود این برای بنیانگذرا، مثل آن وزر نوشته می شود و مثل آن گناه و اثم برای آن بنیانگذار نوشته می شود. بدون اینکه از آنهایی که آن عمل بد را انجام می دهند گناه کاستی بشود.
اگر آنچه بنیان گذاشته می شود اگر فعل حسن باشد این تاسیس و سنت سازی مستحب و حسن است و اگر کار حرامی را تبدیل به سنت اجتماعی می کند، کارش حرام است و اگر کاری را که مردم فراموش کرده اند و احیاء می کند این هم واجب است. بستگی دارد که متعلق آن سنت چه چیز باشد.
عرض شد که ممکن است ما یک حد فاصلی بین سنت سیئه و حسنه در نظر بگیریم و یک چیزی را که نه خوب است نه بد و جایز است که انجامش نه صواب دارد و نه عقاب دارد. جواز بالمعنی الاعم این نه ثواب دارد نه عقاب. مثل جشنهای ملی که نه حسن دارد و نه عقاب.
با توجه به معنای سنت که شد نکته ای لازم است و آن اینکه آیا این روایت در تضاد با آیه 164 سوره انعام که خداوند می فرماید: وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْري.
گناه هیچ کسی پای دیگری نوشته نمی شود. هیچ کسی بار گناه دیگری را به دوش نمی گیرد. در روایات قبلی رسول خدا فرمودند درباره با اجر تفضل الهی است که هر قومی را که بعد از سنت حسنه که بنا شده است را عمل کنند خداوند ثواب داده به بنیانگذار و از ثواب آنها کاسته نمی شود. اما در ذیل روایت امام باقر (ع) وزر و وبال گناه دیگری بر فردی که گناهی را و سنت سیئه ای را بنیان نهاده نوشته می شود. مَنِ اسْتَنَّ سُنَّهَ جَوْر فَاتُّبِعَ کَانَ عَلَیْهِ مِثْلُ وِزْرِ مَنْ عَمِلَ بِهِ مِنْ غَیْرِ اَنْ یَنْتَقِصَ مِنْ اَوْزَارِهِمْ شَیْءٌ»؛ وزر و وبال گناه کننده به سنت سیئه به نام شخصی که آن را بنیان نهاده نیز نوشته می شود.
پاسخ روشن است. خیر منافاتی با هم ندارد. منافات وقتی داشت که گناه آنها بر چیده شود و گناه از عمل کننده به این سنت سیئه برداشته شده و در نامه عمل شخصی که بنیانگذار کرده فقط نوشته شود آنها گناه کردندد و وزرو وبال بر خودشان هست و بر این فرد بنیانگذار فقط گناه نوشته شده چون خود همین گناه کردن بنای بر سیئه باعث می شود که عقاب ببرد. لذا هرچه دیگران به این گناه سیئه عمل کنند باعث آن فرد بوده و این گناه خودش و وزر خودش می باشد مثل شرکتهای هرمی که هر چقدر افراد وارد آن بشوند آن طبقه بالاتر سود و یا زیان بیشتری را می بیند.
آن وزر و گناه و عقاب خودش را دارد و مجازات خودش را دارد و عمل کرده به عمل سیئه و بنیان گذار که گناه دیگری را بنیانگذرای کرده و لذا این وزر برای خودش هست و لذا هر چه دیگران به کاری که این تاسیس کرده عمل کنند گناه آن فرد بانی بیشتر می شود.
از اهداف رسانه دینی سنت سازی بود و مناسک سازی که تعبیر بعض از اصحاب رسانه هست و بنده نمی پسندم این تعبیر را. تعبیر سنت سازی بهتر از مناسک سازی است. مناسک سازی خیلی مرز تنگاتنگی با بدعت دارد چون مناسک آن چیزی است که در دین است و اگر ما مناسک سازی کنیم شاید چیزی که در دین نباشد وارد در دین بشود فلذا تعبیر خوب و جامعی نیست. یکی از اهداف میانی تاسیس رسانه دینی ایجاد سنتهای حسن است و اتفاقا رسانه ها نقش بسزایی در این زمینه می توانند داشته باشند البته با دقتی که عرض شد که باید سنت حسنه بنیان نهاده بشود و نه سنت سیئه و سنت جایز. خیلی از چیزهایی که در این ده های اخیر در جامعه پیاده شد اینها اموری است که رسانه ملی انها را سنت حسنه قرار داده است و با تلاش و یکپارچگی موفق اموری را سنت حسنه کردند. مثل تلاوت دسته جمعی یک جزء قران کریم در هر روز رمضان که به صورت دستههای چند صد هزار نفری برپا می شود و حتی الان نیز این امر در بعضی از کشورهای همسایه ما این سنت حسنه را تبعیت کرده و انجام می دهند. در گذشته مردم هر روز یک جزء از قرآن کریم را به صورت فُرادا قرائت میکردند اما از زمانی که رسانههای ایران، قرائت دسته جمعی قرآن کریم را رواج دادند، این نوع قرائت تبدیل به یک سنت حسنه شد به گونهای که اکنون در جایجای جهان به صورت گستردهای شاهد برگزاری این سنت حسنه هستیم.
رسانه ملی ما نیز علاوه بر این سنتهای حسنه مواردی را به عنوان سنتهای غیر حسنه و سیئه را احیا کرد و یا سنت سیئه را برخورد نکرد مثل سنت غیر حسنه سیزدهم فروردین را که ترویج داده و امر به خروج از منزل می کند که در رفتن به طبیعت و بیرون از شهر را و مسافرت را تشویق می کند. رسانه این سیزدهم را به عنوان یک سنت کهن نمایش می دهد. نمرودیان این روز را 13 فروردین را از ایام نحث می دانستند بیرون می رفتند و در همان روز حضرت ابراهیم بتهای بتکده را شکست الا بت بزرگ را. مردم شهر که از بیرون آمدند گفتند نحثی امروز به بتهای ما خورد و گفتند این نحثی را در شهر چه کسی به وجود آورد و گفتند یک نفر مخالف با این سنت کهن ماست و آن ابراهیم است و حضرت را مجازات سوزاندن را برایش معین کردند. و رسانه امروز در حال ترویج آن است. و این مربوط به نظام نیست و رسانه می توانست از روز اول به ان جهت صحیح بده و نداد.
پس اگر به این اعتقاد برویم بیرون، می شود سیئه و اگر به دین منتسب کنید بدعت ممکن است رخ بدهد و مردم ما قبل از انقلاب به سیزدهم فروردین خیلی اعتقاد عجیبی داشتند. حتی پلاک منازل 12+ 1 بود.
بدعت نوآوری هایی است که به نام دین و در دین داخل کنند. ادخالُ ما لیسَ من الدّین فی الدین و بدعت لغوی همان نوآوری و نو بودن است و در باره خداوند قران می گوید: بدیع السموات و الارض... یک از اسامی خداوند بدیع است. بدعت را اگر در مقابل سنت بکار بردیم آن وقت سنت به این معنای مورد بحث ما نیست.
دیروز عرض شد یکی از معانی سنت قول و فعل و سیره رسول خداست. اگر بدعت در مقابل سنت بکار برد سنت رسول خدا منظور می شود. عاص ابن حمید می گوید شخصی خدمت علی ع معنای 4 کلمه را پرسید. سنت، بدعت، جماعه و فرقه.
حضرت فرمودند: سنت یعنی راه و روش پیامبر ( قول و فعل) را گویند. و بدعت روشی است که بعد از رسول خدا پیاده شده و در دین وارد نمودند و از دین خواندند. همچنین جماعه آنهایی هستند که به حق معتقدند اگرچه اندک باشند.
ید الله مع الجماعه که روایت می کنند اهل سنت و یا اینکه مبنای خلافت را لاتجتمع امتی علی الخطاء می دانند این جماعت، حضرت می فرمایند انهایی که به حق معتقدند و اگر چه اندک باشند و فرقه پیروان باطل اند اگر چه اکثر باشند. این واژه ها را حضرت اینگونه معنا می کنند. لذا این ید الله مع الجماعه یعنی اینکه خدا با گروهی است که حق باشند، ید الله مع الحق. فرقه فلان یعنی اینها باطل هستند. اگر بیرون رفتن در روز 13 نوروز یک آئین شود و منشا اعتقادی پیدا کند سنت ناثواب و سیئه می شود. مبنای اعتقادی مهم است.
مثلا سنت چهارشنبه سوری منشأش هم آتش پرستی بود که کنار آتش و پریدن از آتش را یک عمل لازم و خوب می دانستند. اسلام شدیدا با آئین هایی که مربوط به بت پرستان هست به هر نحوی که باشد چون ریشه در بت پرستی دارد مبارزه کرده و می کند و لذا اگر بتی الان پرستش هم نمی شود اگر به عنوان دکور و زینتی هم معامله شود و به عنوان بت خرید وفروش شود اکثر علماء جایز نمی دانند و اگر به عنوان طلا مثلا می فروشد، بشکند و سپس بفروشد. اسلام می خواهد عنوان و سنبل نماند و لو اینکه در معامله قصد بت پرستی نیست. رسانه همانطور که در بحث امر به معروف گفتیم باید به سراغ زدودن منکر از جامعه برود و اگر می خواهد سنت حسنه را بنیان گذارد باید سنت سیئه را نیز بزداید. مجسمه کامل ساختش به نظر اکثر علماء اشکال دارد ولی معامله اش را و خرید و فروشش را اشکال ندانستند. البته مجسمه اگر ناقص باشد مثلا یک سر و یا یک طرف بدن باشد اشکال ندارد. البته بعضی معامله آن را چون اعانه بر ساختن می دانند اشکال می دانند و فتوا مختلف است. مثلا صلیب چون آرم مسیحیت است اما چون اعتقاد باطل است و چوب فروش اگر چوب به کارگاه صلیب سازی بفروشد پولش حرام است و اشکال دارد. اسلام مبارزه اش با مظاهر گناه جدی است چون سرچشمه آن را بدعت می داند. چهارشنبه سوری چون مظهر بت پرستی بوده است و پایه اش بر اساس آتش پرستی بوده دچار اشکال است و سیئه می شود.