معاونت پژوهش
مصاحبه با استاد شیخ محمد جعفر مروجی طبسی ـ جلسه دوم
در مصاحبه اول، به بررسی سه تأليف از تالیفات استاد محترم جناب حجت الاسلام و المسلمین طبسی پرداخته شد و در این جلسه به معرفي ساير تاليفات ايشان پرداخته شده است.

حجت الاسلام والمسلمین جعفر مروجی طبسی

مصاحبه با استاد شیخ محمد جعفر مروجی طبسی ـ جلسه دوم


ـ بسم الله الرحمن الرحیم،  در خدمت استاد محترم حضرت حجت الاسلام و المسلمین شیخ محمدجعفر مروجی طبسی هستیم، در جلسه اول که خدمت ایشان بودیم، سه کتاب از آثار ارزشمندشان در مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) را معرفی نمودند. اکنون معرفي ساير کتب‌ و آثاری که در مجموعه مرکز فقهی داشته‌‌اند را از ايشان پي‌‌جو مي‌ شويم.



بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین؛

سه کتاب عمده‌ی حقیر در جلسه قبل بیان شد، مسند، تمسک العترة بالقرآن الکریم و رجال الشیعه.

پاسخ به دو شبهه پیرامون غدیر؛ می‌دانید از دوران پیامبر اکرم(ص) با غدیر مبارزه شد و بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) مبارزه با غدیر با شیوه‌های گوناگون تا امروز ادامه دارد، یکی از شبهه‌هایی که الآن مطرح می‌کنند اینست که اصلاً امیرالمؤمنین(ع) در غدیر حضور نداشته و ایشان در یمن بوده. این را ما تحت عنوان پاسخ به دو شبهه جواب دادیم، قبل از غدیر پیامبر اکرم(ص) ایشان را به یمن فرستادند اما در یمن که نماندند، پس از پایان مأموریت، ایشان برگشتند و به پیامبر(ص) در حجة الوداع ملحق شدند، بعضی از این معاندین رفتنِ حضرت(ع) را نقل می‌کنند ولی برگشت ایشان را نقل نمی‌کنند، این را من در این کتاب آوردم، این یک شبهه.

شبهه‌‌ی دوم که این هم از هزار سال قبل مطرح بوده و آن اینکه آنچه را که پیامبر(ص) در غدیر فرمودند این بود «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» اما نفرمود «اللهم وال من والا» ، علما این را به حدیث اضافه کردند! ابن عدی در کتابش الکامل می‌گوید این را دروغگویان در کوفه به این حدیث اضافه کردند که در پاسخ به این شبهه مفصل بیان شد که این زیادی نه زیادیِ علماست و نه زیادیِ دروغ پردازهاست، ثابت کرده‌ام، شاید از حدود 400 نفر از بزرگان اهل‌سنت که اینها می‌گویند این زیادی جزء حدیث است.

بعد اینجا یک تحلیل کوتاه داشتیم که چرا این آقایان اینقدر اصرار دارند که این زیادی از پیامبر اکرم(ص) نیست؟! بعد گفتم اینهایی که می‌گویند اللهم وال من والاه حرف پیامبر(ص) نیست می‌خواهند به این وسیله ساحت صحابه‌ای که با حضرت امیر(ع) جنگیدند را تبرئه کنند، چون پیامبر(ص) فرمود «اللهم وال من والاه و عاد من عاداه»، یک کبرای کلی است، از طرف دیگر عاد من عاداه صغراهای متعدد دارد که یکی از آن صغر ها معاویه و دیگری، طلحه و زبیر است، و نیز ام‌المؤمنین عایشه است، اینها کسانی هستند که در صفین و در جمل با حضرت امیر(ع) جنگیدند، از آن طرف اگر ما بگوئیم «اللهم وال من والاه و عاد من عاداه» درست است این مصادیق هم بر این کبری منطبق می‌شود، پس اینها کسانی هستند که عداوت کردند با امیرالمؤمنین(ع) تحلیل من این بود، اینهایی که می‌گویند دروغ است و از زیادی علماست می‌خواهند به شکلی کارهای صحابه را تبرئه کنند.

این کتاب هم عربی‌اش اینجا چاپ شد تحت عنوان "اللهم وال من والاه"  کلام الرسول لا من زیادة الناس، اشاره به حرف ابن عدی داشته، یکی از دوستان، این دو شبهه را که عربی بود و این جا هم چاپ شده به فارسی ترجمه کردند، شد "پاسخ به دو شبهه پیرامون غدیر". پس پاسخ به دو شبهه در واقع کتاب مستقلی نیست! همان دو شبهه‌ای است که ما قبلاً اشاره کردیم در یک جا ترجمه شده، این هم یک نکته.

نکته دیگر یک سری، کتابها و کتابچه‌هایی از ما در سوریه پخش شد که وضعیت سوریه خودش نیاز به یک نشست مجدد و مجزا دارد، اجمالاً عرض می‌کنم خدا رحمت کند مرحوم استاد ما آیت الله العظمی فاضل را، بعد از آنکه آقازاده‌ی معظم ایشان آیت الله حاج شیخ محمدجواد به بنده پیشنهاد کردند برای اینکه در سوریه دفتر باز شود، الحمدلله ما شروع کردیم به تربیت شاگرد، در کنار آن هم شروع به چاپ کتاب کردیم، مثلاً بعضی کتابهای مرحوم آقای فاضل را آنجا چاپ کردیم، "الاحکام الطبیه" که می‌شود ترجمه‌ی "احکام پزشکان"، یا یک سری از کتاب‌های آقازاده‌ی ایشان را چاپ و ترجمه کردیم، در کنارش هم یک سری چیزهایی که صلاح می‌دانستیم مفید برای مردم باشد از خودمان چاپ کردیم، از جمله این دو کتاب است: "اثبات الوصیه فی صحیح السنّة النبوّیه"، به دو حدیث معروف، مشهور و صحیح اشاره شد یک: حدیث طیر مشوی که معروف است برای حضرت(ص) مرغ بریان شده‌ای آوردند که حضرت(ص) میل نفرمودند و دست به دعا دراز کردند و فرمودند نزدیکترین انسان نزد خود را برای من بفرست، که قضیه‌اش مفصل است، حضرت سه مرتبه آمدند دربِ خانه را زدند متأسفانه أنس (که دربان خانه‌ی پیغمبر بود) هر سه مرتبه به دروغ به علی(ع) گفت پیامبر(ص) کار دارد! در دفعه‌ی چهارم پیامبر اکرم(ص) به أنس رو کردند و فرمودند چه چیز مانع شده از اینکه اجازه بدهی علی(ع) بر من وارد شود؟

ما آمدیم از این کلمه‌ی «اللهم أتنی بأحبّ الخلق إلیک، چند چیز را ثابت کردیم:

1) افضلیت علی بن ابیطالب(ع) را، حضرت(ص) فرمود خدایا کسی را بفرست با من هم‌غذا شود که از همه افضل باشد، دعای حضرت(ص) هم که الحمدلله در حقّ علی(ع) مستجاب شد پس نتیجه گرفتم امیرالمؤمنین صلوات الله و سلامه علیه احبّ الخلق إلی الله است، از طرف دیگر اگر شد «احبّ الخلق» این ملازمه است با خلافت.

حدیث دوم حدیث منزلت است که این حدیث از احادیث متواتره است نزد همه‌ی مسلمان‌ها، هم بخاری و هم مسلم این حدیث را نقل کردند که الآن وقت توضیح بیشتر را نداریم.

کتاب دوم، برخی‌ها شبهه کردند اینکه بعضی می‌گویند امیرالمؤمنین(ع) را بر روی منبرها سب و لعن می‌کردند دروغ است و در تاریخ ثابت نیست! ما آمدیم از برکت حضرت زینب سلام الله علیها دانه درشتها را جمع کردیم از قبیل معاویه، سعد بن ابی وقاص، اینها هر دو از صحابه‌ی پیامبر اکرم(ص) بودند. شاید ده پانزده نفر الی بیست نفر را در این کتاب آورده‌ام تحت عنوان "الامام امیرالمؤمنین و مناوئوه" (یعنی دشمنانش)، بعد ثابت کردم اینطور که بعضی‌ها القاء می‌کنند نیست، آقا امیرالمؤمنین(ع) به مدت 30 یا 40 و بعضی می‌گویند 60 سال بر روی منبر ها اهانت می شد، این را ابن حجر می‌گوید که 60 سال امیرالمؤمنین(ع) روی منبرها سبّ و لعن می‌شد، اینها را بنده آوردم. بعد روایاتی را از خود اهل سنت آوردم که سبّ علی(ع)، شتم علی(ع)، لعن علی(ع)، سب و شتم و لعن پیامبر اکرم(ص) است، و بعد نتیجه گرفتم اگر سب علی(ع) شد سبّ پیغمبر(ص) از طرف دیگر بدون تردید سبّ پیغمبر(ص) هم سب خداست! این را هیچ کسی در آن خدشه نمی‌کند، بعد نتیجه گرفتم پس کسانی که امیرالمؤمنین(ع) را دشنام می‌دادند در واقع خدا را دشنام می‌دادند، چرا؟ چون دشنام علی(ع) دشنام پیامبر(ص) است، از آن طرف دشنام و اسائه‌ی ادب به پیغمبر(ص) به خدا برمی‌گردد پس هر کس علی(ع) را دشنام داد خدا را دشنام داد، این را در یک جزوه‌ی 50 صفحه‌ای در سوریه چاپ و پخش کردیم.

ـ به فارسی ترجمه نشده؟

متأسفانه نه. این چند تا از کارهای مرکز فقهی قم و سوریه.

ـ در مرکز فقهی آیا علاوه بر کارهای پژوهشی، فعالیت‌های آموزشی و تدریس هم داشتید؟

بله از همان روزهای اولی که مرکز فقهی از چهارراه بیمارستان به اینجا منتقل شد بالأخره عنایت دوستان و رفقا، مخصوصاً حاج آقاجواد حفظه الله بر این بود که ما در بخش تربیت محقق هم همکاری داشته باشیم و الحمدلله از آن روز تا الآن ما سعی کردیم لااقل هفته‌ای یک درس را داشته باشیم. البته آقایان اصرار داشتند که هفته‌ای دو درس باشد ولی بنده هفته‌ای یک درس و این موضوعات را بحث کردم:

1) منابع فقهی شیعه از قرن سوم تا قرن حاضر. ما آمدیم منابع شیعی را به دو دسته تقسیم کردیم، منابع فقهی شیعی استدلالی و منابع فقهی شیعی غیراستدلالی، مثلاً شیخ طوسی: ایشان کتاب فقه استدلالی‌اش مانند خلاف است و کتاب فقهی غیر استدلالی‌ یا بشود گفت نیمه استدلالی‌اش مبسوط است. یا مثلاً مرحوم علامه‌ حلی متوفای 726 ایشان دو دسته کتاب فقهی دارند، یک تبصرة المتعلمین دارد و یک تذکرة الفقهاء نوشته. تبصره را برای مبتدئین نوشت که چقدر این کتاب شرح خورده و تذکرة الفقهاء را برای علما و فقها نوشت، اینها را ما از هم جدا و دسته‌بندی کردیم و الحمدلله در یک ترم تدریس گردید.

موضوع دیگر، بحثی تحت عنوان فقه مقارن و متأسفانه این در حوزه خیلی کم است، این یکی از نواقص حوزه است، الآن ما درس خارج کم داریم که نظر به فقه مقارن داشته باشد که هر مسئله‌ی فقهی را که فقیه بیان می‌کند در کنارش هم آراء مذاهب اربعه را هم بیاورد. می‌گویند مرحوم آقای بروجردی فرموده بود اصلاً اجتهاد کامل نمی‌شود، حرف درستی است مگر اینکه یک مجتهد در کنار آراء خودمان آراء آنها را هم بداند و این خیلی مهم است. مجتهد وقتی می‌خواهد در یک مسئله‌ای فتوا بدهد باید بر فتوای همه‌ی مذاهب آگاه باشد. در این زمینه حنفی چی گفت، مالکی چه گفت و حنبلی چی گفت، شافعی چی گفت؟ احاطه داشته نظر من بیان مذاهب اربعه در کنار مذهب اهل‌بیت(ع) فایده‌اش این است که می‌رساند که فقه مذهب اهل‌بیت(ع) از فقه آن چهارتا قوی‌تر است و این مهم است. در مصاحبه قبل محضر شریف‌تان عرض کردیم مرحوم آیت الله فاضل استاد ما رضوان الله تعالی علیه می‌فرمود اصلاً فقه شیعه غنی‌ترین فقه دنیاست.

ما آمدیم یک سری مسائلی که الآن محل خلاف است میان ما و اهل‌سنت، مثلاً تکتف، دست بسته نماز خواندن مسئله‌ای است که میان ما و اهل‌سنت محل خلاف است که آنها دست بسته نماز می‌خوانند و ما این را جایز نمی‌دانیم و مبطل صلاة می‌دانیم. چه اشکال دارد فقیه بیاید این مسئله را ریشه‌ای بحث کند ببیند واقعاً دست بسته نماز خواندن، سنت نبوی است یا سنت عمری است؟ این که به وحدت هم لطمه‌ای وارد نمی‌کند! ما بیائیم ادله‌ی آنها را بررسی کنیم و ادله‌ی خودمان را هم بررسی کنیم ببینیم واقعاً به نتیجه  میرسیم، و من وقتی که این بحث را برای طلاب مرکز بیان کردم همه قانع شدند که دست بسته نماز خواندن ریشه در سنّت پیامبر(ص) ندارد.

بحث دوم که محل خلاف میان و ما اهل‌سنت است، گفته‌ی الصلاة خیرٌ من النوم است، این را بدون تردید خلیفه‌ی دوم در اذان نماز صبح وارد کرد، ادله‌اش را هم آوردیم و بعد هم نظریه‌ی اهل‌بیت(ع) را گفتیم که اهل‌بیت(ع) نسبت به این مسئله نظرشان منفی است، نظرشان مثبت نیست! بعد هم جمع‌بندی کردیم. این دو موضوع.

موضوع سوم موضوع ازدواج موقت است؛ می‌دانید شیعه را متهم می‌کنند به چیزهای ناسزا، که اینها با جواز ازدواج موقت بدعتی را در دین وارد کردند و حتی متأسفانه بعضی از بزرگان اینها همان گونه که در کتاب الاحکام السلطانیه ماوردی آمده به نقل از یکی از علمای بزرگ حنبلی مذهب، می‌گوید شیعه به چهار دلیل زنازاده است: یک: چون متعه و ازدواج موقت را جایز می‌داند، ما آمدیم این مسئله را از نظر قرآن بحث کردیم وهم از نظر سنت قطعی نبوی بحث کردیم که آیا این مسئله تا آخر روزهای عمر مبارک پیامبر اکرم(ص) نسخ شد یا خیر؟
ثابت کردیم هم در دوران پیامبر اکرم(ص) بوده و ما در مقام اثبات یک چیز در این مسئله بودیم و آن اینکه به حکم الله برسیم که واقعاً حکم الله حرمت است یا  حلیّت و جواز است؟ و از خلال روایات و نصوص معتبر به این نتیجه رسیدیم که نخیر این کار یعنی ازدواج موقت سنّتی نبوی است و بعد از پیامبر اکرم(ص) تا شاید صد یا دویست سال ادامه داشت و ثابت کردند تنها کسی که با این سنّت مبارزه کرد خلیفه دوم بود، چرا؟ چون در دوران خلیفه‌ی اول صحبتی از حرمت نبود! از زمان ایشان شروع شده و کذلک در دوران خلیفه‌ی سوم هم بحث از حرمت نبوده.

بحث سوم امامت خاصه‌ی امیرالمؤمنین(ع) است با محوریّت قرآن، بعبارت دیگر آیات الولایه، که الحمدلله آیه به آیه در حال ترجمه است و امیدواریم در آینده نزدیک چاپ شود.

ـ قطعاً حضرتعالی خارج از مرکز هم فعالیت‌های آموزشی و پژوهشی داشتید، اگر در این زمینه هم اشاره بفرمائید ممنون می‌شوم.

 یکی از الطاف خفیه‌ی الهی نسبت به این حقیر تحقیق بعضی از کتب است:

1) "مسالک الافهام شهید ثانی"، یادم نمی‌رود وقتی که جلد اول این کتاب تحقیق شد قبل از مرجعیت آیت الله فاضل بود، جلد اول را خدمت ایشان بردم، ایشان به ما و ابوی بی‌نهایت لطف داشتند، کتاب را که محضرشان دادم فرمود فلانی به این مضمون که این کتاب به قدری مهم است و دارای فروعات زیاد است که اگر من یک روزی در حوزه مبسوط الید شوم لمعه را برمی‌دارم و این را جای لمعه می‌گذارم. این خاطره را هم بد نیست عرض کنم، به ایشان عرض کردم برای فلان جا از ما خواستند به عنوان امام جمعه باشم قبول کنم؟ فرمود نه، بعد علّتش را بیان کرد که فلانی این کارهایی که انجام می‌دهی از عهده‌ی دیگران برنمی‌آید ولی امامت جمعه و جماعت از عهده‌ی دیگران برمی‌آید لذا به این فضاها وارد نشو، در همین فضا باش و این کارها را ادامه بده که ما هم به حرف ایشان گوش دادیم، این یک کتاب که الحمدلله 16 جلد چاپ شده که تنها چهار جلد آن کار بنده است تا کتاب "المضاربه" که می‌شود تقریباً چهار جلد.

ـ یعنی کار جمعی است؟

 مابقی‌‌اش را دیدم از عهده‌اش برنمی‌آیم، از کتاب الطهاره تا کتاب المضاربه‌اش کار بنده است اما تا پایان دیات دیگر کار بنده نیست، این را سپردم به بنیاد معارف آنها چاپ کردند و در 16 جلد الحمدلله چاپ شده و واقعاً این کتاب از کتاب‌های بسیار ارزشمند شیعه است که یکی از امتیازهای این کتاب اینست که کامل است، شرح شرایع محقق حلّی است.

2) کتاب دوم که به طور جمعی کار کردیم در بیش از 20 سال قبل، "معجم احادیث الامام المهدی(عج)" است، آمدیم تمام روایاتی که از پیامبر(ص) و از اهل‌بیتش(ع) در رابطه‌ی با حضرت(عج) وارد شده را جمع کردیم، حالا در ماه مبارک رمضان هستیم این را هم عرض کنم که یادم نمی‌رود برای تألیف معجم دو سال تبلیغ نرفتم! در قم ماندم تا روند کار پیش برود و الحمدلله کتاب چندین بار هم کتاب سال شناخته شده و الآن در هشت جلد در اختیار محققین قرار گرفته.

در میان تألیفات تحقیقی هم نسبت به واقعه کربلا دارم چاپ شده تحت عنوان "عاشورا و ما تلاها"، یعنی واقعه‌ی عاشورا و حوادثی که بعد از واقعه‌ی عاشورا اتفاق افتاد، این هم در موسوعه‌ی مع الرکب الحسینی (که 6 جلد است) چاپ شد و هم جداگانه چاپ شد. شنیدم تا الآن شش بار ایران و لبنان و عراق این کتاب را چاپ کردند، یکی از محققین اهل منبر به من می‌گفت در عربستان سعودی خطبا فقط به این کتاب مراجعه می‌کنند به لحاظ جامعیّت این کتاب، و این کتاب هم به زبان فارسی ترجمه شده تحت عنوان "از مدینه تا مدینه".

"گلشن ابرار" هم چهار پنج سالی است که عضو هیئت علمی این مجموعه و هم استاد ارزیاب آن هستم، یعنی الآن مقالاتی که می‌خواهد در اینجا چاپ شود را خدمت حقیر می‌فرستند، بنده اصلاح می‌کنم و تا الآن ده جلد آن چاپ شده و جلد یازدهم زیر چاپ است و احتمالاً به 20 جلد برسد، شرح حال علما و اندیشمندان شیعه از قرون مختلف، این هم یکی از کارهای علمی حقیر است.
البته از جلد 9 به بعد زیر نظر بنده است.

ـ به عنوان محور بعدی؛ حضرتعالی در زمینه همکاری یا فعالیت در مراکز یا شبکه‌های مختلف اجتماعی مثل ماهواره و شبکه‌های مجازی اگر فعالیتی داشتید گزارشی بفرمائید.

می‌دانید امروز شبکه‌های تکفیری و وهابی‌ها به شدت علیه شیعه تبلیغات می‌کنند و من دقت کردم در هر فصلی از زمان اینها طبق آن زمان حرف می‌زنند، الآن که مثلاً ماه رمضان است یک سری فتواهای نادر و غیر مشهور را بزرگ می‌کنند، محرّم هم که واضح است می‌آیند اصل عزاداری را زیر سؤال می‌برند تحت عنوان اینکه شیعه برای حسین(ع) گریه می‌کند و این برخلاف سنّت پیامبر(ص) است، برخلاف سنّت اهل‌بیتی(ع) است که آنها قبول دارند و شبهات دیگر. فصل فاطمیه که می‌رسد که اینها تمام توان خودشان را به کار می‌بندند که این مطلب را به عموم مردم تفهیم کنند که میان خلفا و بنی‌هاشم هیچ گونه اختلاف و دعوایی وجود نداشته باشد.

ما بحمدالله هم در محرّم و صفر و هم در ایام فاطمیه با این شبکه‌ها، مخصوصاً با شبکه‌ی جهانی الولایة که زیر نظر مرجعیت اداره می‌شود بحمدالله برنامه‌های گونا گون دارم. یکی از برنامه‌های هفتگی که از این شبکه پخش می‌شود بحثی است تحت عنوان اصحاب پیغمبر(ص) که بعد از رحلت ایشان در کنار علی(ع) بودند، حدود 40 قسمت از ما ضبط کردند که ظاهراً شب‌های چهارشنبه پخش می‌شود.

یک بحثی در این شبکه داشتم که تقریباً دو سال ادامه داشت تحت عنوان آیات الولایه، ما آمدیم آیاتی که مربوط به آقا امیرالمؤمنین(ع) و خلافت بلا فصل آن حضرت(ع) هست بیان کردیم و در این سفر اخیری که به عراق مشرف شدم هم کربلا و هم نجف، عده‌ای مراجعه می‌کردند که من اصلاً آنها را نمی شناختم و از این برنامه‌ها تشکر می‌کردند و می‌گفتند ما در بصره (بصره یک منطقه‌ی شیعه نشین است) و شهرهای دیگر برنامه‌های شما را هر هفته دنبال می‌کنیم و شبکه‌ای است مربوط به حزب الله لبنان به نام شبکه صراط که یکی از شبکه‌های شیعی است که معتدل است، کم و بیش با این شبکه هم همکاری داریم و الآن یک برنامه‌ایست قبل از رجب از ما ضبط شد و الآن پخش می‌شود و این برنامه‌ها در رابطه با حضرت حجّت علیه الصلاة و السلام است و با شبکه‌های دیگر مانند شبکه الکوثر و گاهی با شبکه جام‌جم و با مراکز دیگر.

ـ واقعاً جا دارد فرصتی باشد بیشتر راجع به تک تک اینها مفصل صحبت کنیم در این برنامه‌ی محدود نمی‌گنجد.کارهایی که در برنامه‌ی آتی دارید، چه در مرکز و چه در غیر مرکز فقهی، اگر صلاح می‌دانید اشاره بفرمایید.

اجازه بدهید مرکز را بر غیر مرکز مقدّم بداریم؛ یکی از کارهایی که یک وقت خدمت حاج آقا جواد حفظه الله عرض کردم و ایشان فرمود حتماً این کار را ادامه بده این بحث است: "الراون من اهل السنة عن ائمة اهل البیت"، این عنوان کتاب است، ما آمدیم در این کتاب راویان از اهل سنتی که از ائمه(ع) ما نقل حدیث کردند را جمع کردیم، این کار می‌رساند که هم ائمه(ع) با اینها در ارتباط بودند و هم اینها با ائمه(ع) در ارتباط بودند، و فکر می‌کنم نوشتن این کتاب خوب به درد تقریبی‌ها  بخورد.

جالب اینجاست، ما آمدیم از امیرالمؤمنین(ع) شروع کردیم، اول راوی‌ای که از حضرت امیر(ع) نقل روایت کرده را برای خواننده تعریف می‌کنیم که این راوی کیست و این راوی از نظر اهل سنت چقدر جایگاه و اعتبار دارد و این را هم آوردیم، نسبت به امیرالمؤمنین(ع) ما در حدود هزار راوی برخورد کردیم که این مهم است، یعنی هزار نفر از رُوات معتبر و دست اوّل اهل سنت، اینها از علی(ع) مستقیماً نقل حدیث می‌کنند. بعد آمدیم یک کار دیگری هم انجام دادیم، رفتیم آن روایاتی که مربوط به خود اهل‌بیت(ع) است را آوردیم یعنی در پایان هر راوی گشتیم دیدیم آیا ایشان روایتی در رابطه با فضایل و مناقب علی(ع) یا اهل‌بیت(ع) دارد یا خیر، اگر بوده در پاورقی آوردیم، این امام اول.


امام حسن مجتبی(ع): راویان اهل‌سنتی که از ایشان نقل حدیث کردند را آوردیم که متأسفانه کم است، امام حسین(ع) و امام زین العابدین(ع) هم خیلی کم است. می‌رسیم به امام محمدباقر و امام جعفر صادقین علیهما السلام که می‌بینیم ما شاء‌الله چقدر راویان اهل‌سنت درِ خانه‌ی صادقین(ع) می‌آمدند و این مهم است و می‌رساند که امام جعفر صادق و امام محمد باقر علیهما السلام چه تلاش‌های زیادی می‌کردند برای آنکه سنّت را به اینها منتقل کنند.

مسلم در صحیحش یک مطلبی دارد که خیلی مهم است، جلد اول در مقدمه‌اش، می‌گوید جابر بن یزید جُعفی به تنهایی روی عن أبی جعفر(ع) سبعون ألف حدیثٍ، این حرف تکان دهنده است، مهم‌تر اینجاست که مسلم می‌گوید جابر بن یزید جعفی از ابی جعفر که امام باقر(ع) باشد، هفتاد هزار حدیث نقل کرده و همه‌ی این احادیث از پیامبر اکرم(ص) است، کلّها عن النبی(ص)، این یعنی چه؟‌ این یعنی امام باقر(ع) احیاگر سنّت پیامبر(ص) بوده. بعد این آدم‌های لجوج وهابی برداشتند قبر چنین امامی را خراب کردند، هفتاد هزار حدیث را فقط به جابر فرموده آن هم از پیامبر اکرم صلوات الله علیه. دوران امام باقر و امام صادق علیهما السلام واقعاً دوران شکوفایی حدیث بوده.

امام جعفر صادق(ع) حوزه‌ای تشکیل دادند که معروف است، چهارهزار راوی در حوزه ی امام جعفر صادق(ع) شرکت می‌کردند و این بحث خیلی مفصلی است که وارد آن نمی‌شوم، همینقدر اجمالاً محضر شریفتان عرض کنم که نود درصد از روایات فقهی ما از این دو بزرگوار است و من وقتی که داشتم این کتاب را تدوین می‌کردم، به این نتیجه رسیدم که پایه‌ی فقه ما برمی‌گردد به قال الباقر یا قال الصادق علیهما السلام، بعد شما نگاه کنید اینها با این عمر کوتاه، با آن فشارهایی که علیه این دو امام بود، در عین حال راویان بسیاری هم از امام محمدباقر(ع) و هم از امام جعفر صادق(ع) نقل حدیث کردند که الآن نمی‌خواهم تعداد اینها را محضرتان عرض کنم.

می‌رسیم به دوران موسی بن جعفر، می‌بینیم باز اُفت می‌کند، دوران صادقین(ع) خیلی احادیث زیاد می‌شود و دوران موسی بن جعفر(ع) خیلی اُفت می‌کند جهتش هم واضح است که ایشان در زندان بودند، حکّام وقت اجازه‌ی اینکه کسی با ایشان در تماس باشد را نمی‌دادند، می‌رسیم به دوران امام رضا(ع) باز یک فُرجه‌ای برای ایشان می‌شود لذا راویان زیادی از اهل‌سنت از امام رضا(ع) نقل حدیث می‌کنند که ما همه‌ی اینها را اینجا آوردیم. بعد از امام رضا(ع) می‌رسیم به دوران امام محمدجواد(ع)، امام علی الهادی(ع) و امام حسن عسکری(ع)، این سه امام را شاید برایشان 20 حدیث هم پیدا نکردیم، مخصوصاً امام حسن عسکری که شاید ما برای ایشان یک یا دو مورد پیدا کردیم، این می‌رساند که حکّام اجازه‌ نمی‌دادند مردم و راوی‌ها با ائمه‌ علیهم السلام ارتباط برقرار کنند و واقعاً می‌ترسیدند، این را بحمدالله در اینجا انجام دادیم و می‌شود گفت 80 درصد این کار کامل است.

کار دوم ما "تمسّک فقها و علما در فقه به قرآن" است، فکر می‌کنم این کار در حوزه اصلاً نشده، کما اینکه کار تمسّک بنا به گفته‌ی بعضی از اساتید که خودشان هم در حوزه درس خارج دارند به من می‌گفتند که فلانی این کار تو جایگاهش در حوزه خالی بود، فایده‌ی این کار چیست؟

اگر ما بتوانیم در پایان بحث به خواننده بگوئیم فقه از طهارت تا دیات بیش از دو سه هزار مورد فقهای ما برای اثبات یک حکم فقهی به قرآن رو آوردند و من امیدوارم عُمر به من اجازه بدهد که این کار را به جایی برسانم. فایده‌ی این کار اینست که ما بتوانیم لااقل این شبهه را از دامن فقهای گذشته و حال بزداییم که فقها در فقه به قرآن توجه ندارند و این اشتباه است، این صحیح نیست، در آن نشست محضرتان عرض کردم بنده یک وقت الخلاف شیخ طوسی را به این دید مراجعه کردم، دیدم ایشان حدود 400 مورد و شاید هم بیشتر در فقه به قرآن تمسک می‌کند، این چه کم‌لطفی است به بزرگان ما که اینها به قرآن توجه ندارند.

البته آنطوری که باید و شاید به قرآن توجه نمی‌شود، این را ما منکر نیستیم ولی به این معنی نیست که اصلاً فقها به قرآن توجه نمی‌کنند، یا بنا به گفته‌ی بعضی‌ها که متأسفانه می‌گفتند فقها در اصول گاهی به قرآن مراجعه می‌کنند، این یعنی چه؟ یعنی فقها در فقه به قرآن مراجعه نمی‌کنند؟!

این نکته را هم عرض کنم که بنده یک وقت از زبان آیت الله شیخ محمدجواد فاضل شنیدم که فرمود فلانی مرحوم آقا در آیه‌ی والتّموا الحج و العمرة لله 150 حکم فقهی را استنباط کردند، حالا ما 150 نگوئیم، صد حکم فقهی. این فقیه از یک آیه این همه حکم فقهی را استخراج می‌کند، این کار را حقیر به این هدف انشاء الله می‌خواهم شروع کنم که معلوم باشد فقهای سلف و فقهای فعلی به قرآن در فقه خیلی توجه دارند، این هم یکی از کارهایی که مشغول آن هستم.

کار سوم که شاید بتوانم بگویم یکی از عللی که امسال ماه رمضان بنده جایی نرفتم و چندین جا به من پیشنهاد شد و به این علّت در قم ماندم که این کار "آیات الولایه" را تمام کنم، آیات الولایه‌ای که الآن در حال ترجمه است تحت عنوان امامت و خلافت اهل‌بیت در قرآن، این آیات را شاید بنده تا الآن حدود 50 بار تدریس کردم، هم در قم و هم در مرکز فقهی، هم در معاونت تبلیغ و هم در مرکز تخصصی کرج و هم اخیراً توفیق پیدا کردم در مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) کابل برای یکصد نفر از طلبه‌های ممتاز فقط سه آیه را در ظرف یک هفته عنوان کردم، در این کتاب بیش 50 آیه را بررسی می‌کنیم که تا الآن حدود 200 صفحه‌ی آن آماده است که این صفحات شاید هفت آیه نشود، چون ما سعی می‌کنیم وقتی آیات را مطرح می‌کنیم شبهات وارده ذیل آن آیه را هم مطرح کنیم، مثلاً آیه‌ی شریفه‌‌ی سوره مبارکه مائده «إنما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاة و یؤتون الزکاة و هم راکعون» ما ذیل این آیه سعی کردیم بعد از آنکه ثابت کنیم «الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاة و یؤتون الزکاة» یک نفر است و آن آقا امیرالمؤمنین(ع) است و این را با شواهدی از کتاب‌های عمده‌ی اهل‌سنت ثابت کردم. در پایان به چهارده شبهه هم جواب داده شده که عمده‌ی این شبهات تاریخش شاید به یکهزار سال قبل برمی‌گردد یعنی زمان سید مرتضی و زمان مرحوم شیخ طوسی، متوفای 460. ما آمدیم از میان این شبهات چهارده شبهه را مستدل و مستند در این کتاب جواب دادیم.

کار دیگری که اخیراً به تنهایی شروع کردم، البته همه‌ی کارها به تنهایی است و جز لطف و عنایت خدا و آقاامام زمان(عج) چیز دیگری ما را تا الآن یاری نکرده.

آمدیم گریه‌های پیامبر(ص) بر اهل‌بیت(ع) را جمع کردیم، یا به عبارت دیگر آمدیم گریه‌های پیامبر(ص) را جمع کردیم که در کجاها گریه کردند، چرا گریه کردند. عمده‌ی کار من این است که بروم دنبال گریه‌های پیامبر(ص) بر اهل‌بیتش(ع)، موارد متعددی را پیدا کردم که وجود نازنین پیامبر اکرم(ص) چقدر برای علی(ع) گریه می‌کردند، حالا یک نمونه اش را خیلی خلاصه عرض می‌کنم، این را احمد بن حنبل نوشته، یک روزی آقا امیرالمؤمنین(ع) به همراه پیامبر اکرم(ص) در مدینه راه می‌رفتند و به یک باغی رسیدند، علی(ع) رو کرد به رسول الله(ص) و عرض کردند: «ما احسنها؟»، پیامبر(ص) فرمودند: «و لک احسنٌ من هذا فی الجنة»، اینها چیزی نیست تو بهتر از اینها را در بهشت داری، روایت دارد هفت یا هشت بار این قضیه تکرار شد، در هر یک مرتبه پیامبر اکرم(ص) به امیرالمؤمنین(ع) نوید باغ بهتر از این باغ را در آخرت می‌دادند، بعد روایت دارد که در آخرین باغی که با هم رسیدند، پیامبر اکرم(ص) گریه کردند، آقا امیرالمؤمنین(ع) علت گریه را پرسیدند که چرا گریه می‌کنید؟

حضرت فرمودند که گریه می‌کنم برای بعد از خودم، به آن ظلم‌هایی که به تو خواهند کرد. جواب علی(ع) خیلی مهم است، آقا فرمود یا رسول الله این ظلم‌هایی که بعد از شما به من می‌شود آیا در رابطه‌ی با دین من است، او فی سلامةٍ من ذلک فی دینی؟ آیا دین من سالم می‌ماند؟ آقا فرمود بله، این خیلی مهم است که امیرالمؤمنین(ع) در لیلة المبیت هم چنین حرفی به پیامبر(ص) زدند، وقتی که دستور از خدا آمد که ایشان باید جای پیامبر(ص) بخوابند، اول سؤال علی(ع) این بود که من اگر در بستر شما بخوابم جان شما سالم می‌ماند؟ آقا فرمود: بله.

در حدیثی دارد که علی(ع) عرض کردند: «یا رسول الله دینم، نه خودم! سالم می‌ماند یا نه؟» آقا(ص) فرمودند:«بله»، اینجا هم همین طور است. این معلوم می‌شود چیزی که برای حضرت(ع) مهم بوده دین است و خودش برایش مهم نبوده، اول چیزی که برای علی(ع) مهم بوده پیامبر(ص) است و دومین چیز اسلام است. ما آمدیم گریه های پیامبر(ص) را جمع می‌کنیم، امیدوارم بتوانم این را به یک جایی برسانم. این هم یک کاری است که مدتی است شروع کردیم، این اجمال کارهای حقیر.

الآن با توجه به اینکه الحمدلله نظام یک نظام مشروع است، جمهوری اسلامی ایران، چیزی که نتیجه‌ی زحمات مرحوم امام(ره) است و نتیجه‌ی ریخته شدن خون شهداست، این یک امانتی است دست من و شما. حالا فقیه واقعاً در این زمان یک مسئولیت مضاعفی دارد، این زمینه‌هایی که الآن فراهم شده برای قبلی‌ها واقعاً فراهم نبود، الآن یکی از مسائلی که فقها باید بیشتر به آن بپردازند، نمی‌خواهم برای آنها تعیین تکلیف کنم، مسئله‌ی آئین بانکداری است، الآن متأسفانه بانک ما منهای ربا نیست و می‌دانید طبق آیه قرآن ربا جنگ با خداست، اگر ما بنشینیم واقعاً یک دستورالعمل‌هایی درست کنیم در رابطه‌ی با بانکداری اسلامی، این خیلی مهم است اگر بتوانیم بعد از سی و اندی که از انقلاب اسلامی ایران می‌گذرد به نظام بانکداری‌مان سر و سامان بدهیم، این خیلی مهم است، این یک نکته.

نکته‌ی دوم که مسئله‌ی روز است و آن اسلحه‌ی کشتار جمعی است، واقعاً بیائیم نظر اسلام را در این زمینه درست بیان کنیم، نظر فقها را بیان کنیم، فقهای متقدم و متأخر را بیان کنیم، ما هنوز نتوانستیم برای غرب این نکته را به اثبات برسانیم که اصلاً ما نیازی به سلاح‌های هسته‌ای نداریم، چرا که فقه ما و اسلام ما اجازه‌ی ساخت و ساز آن را نمی‌دهد، ما بیائیم این را واقعاً در سطح وسیعی با ادله‌ی متقنی برای مردم بیان کنیم، این هم یک نکته.

نکته‌ی سومی که الآن هم بورس است و باید روی آن اطلاع رسانی کرد مسئله‌ی افزایش جمعیت است، خدا حفظ کند مقام معظم رهبری حفظه الله را که به این مسئله سال گذشته به طور واضح و شفاف اشاره کردند و فرمودند:«ما اشتباه کردیم، مسئله‌ی کنترل جمعیت مهم است ما اگر با این شیوه خواسته باشیم کشور را اداره کنیم، باور کنید تا ده‌ پانزده سال دیگر جوان در این کشور پیدا نمی‌شود، همه 50 و 60 و 70 ساله هستند و این برای جمهوری اسلامی ایران فاجعه است»، این هم نکته ای دیگر.

نکته دیگر از طرف دیگر ما برای اهل‌سنت احترام قائلیم، ولی نظام نظامِ شیعی است، قانون اساسی هم به این نقطه اشاره کرده که مذهب حقّه‌ی شیعی، این را همه‌ی نمایندگان هم تصویب کردند. پس ما با توجه به اینکه به همه‌ی گروه‌ها، مخصوصاً به اهل‌سنت در ایران احترام قائلیم ولی از طرف دیگر باید متوجه این نکته باشیم که کشور کشورِ شیعی است، کشور شیعی باید در راستای شیعه بودن گام بردارد، کنترل جمعیت از آن طرف آنها عدم کنترل را پیش گرفتند این را اگر خواسته باشید خوب تحلیل کنید ما در پانزده سال دیگر نمی‌توانیم ادعا کنیم کشور یک کشور شیعی است!

به عبارت دیگر توازن بهم می‌خورد و بهم خوردن توازن که الآن در بعضی از شهرها اطلاع دقیق دارم متأسفانه توازن بهم خورده این خطرناک است، این نکته بیاید برای مردم اطلاع‌رسانی شود یعنی مردم متوجه شوند که خطرات آن چیست، کم هم نبود و حدود 30 سال طول کشید، الآن چند سال باید کار کنیم که خلاصه به این جوان بفهمانیم که ازدیاد جمعیت لازم است، واقعاً طول می‌کشد، با توجه به مشکلاتی که الآن هست. اما اصل مطلب به نظر حقیر باید اطلاع‌رسانی شود و هم از نظر فقهی ما چندین روایت از پیامبر اکرم(ص) داریم راجع به ازدیاد جمعیت داریم، برای نمونه حضرت(ص) فرمودند:«إنّی اباهی بکم الامم حتی السقط منکم»، حتی به بچه‌های سقط شده‌ی شما هم افتخارمی‌کنم، این هم نکته‌ی سومی است که به نظر من باید در حوزه‌ها باشد.

امیدوارم که انشاء الله خداوند شما را حفظ و تأیید کند.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته




آخرین اخبار

معرفی کتاب «درآمدی بر فقه اجتماعی»

کتاب «درآمدی بر فقه اجتماعی» اثر آقای محمدباقر ربانی؛ مدیر گروه فقه اجتماعی مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) می‌‌باشد. ... ادامه مطلب ...

دکتر محسن قمرزاده: به دنبال مرجعیّت بخشی حقیقی قرآن در تمامی ابعاد فقهی هستیم

مدیر گروه پژوهشی فقه قرآن و حدیث مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم‌السلام) دکتر محسن قمرزاده در گفتگوی با خبرگزاری حوزه در راستای آشنایی هرچه بیشتر با این گروه پژوهشی 8 اردیبهشت 1400 گفت و گویی انجام داده است. ... ادامه مطلب ...

جلسه شورای علمی گروه فقه اجتماعی با حضرت آیت الله فاضل‌لنکرانی(دامت‌برکاته)

جلسه‌ی شورای علمی گروه فقه اجتماعی متشکل از اساتید محترم حجج اسلام دکتر خیری، دکتر غفاری‌فر، دکتر ضمیری و دکتر ربانی با حضور رئیس معظم مرکز فقهی ائمه اطهار علیهم السلام حضرت آیت الله حاج شیخ محمدجواد فاضل لنکرانی(دامت‌برکاته) در تاریخ 99/10/29 برگزار گردید. ... ادامه مطلب ...

مراسم تقدیر از برگزیدگان یازدهمین جشنواره پژوهشگران برتر سال 1399

مراسم تقدیر از برگزیدگان یازدهمین جشنواره پژوهشگران برتر سال 1399 روز چهارشنبه 13 بهمن ماه 1399 در مسجد مرکز فقهی ائمه اطهار علیهم السلام با حضور رئیس معظم مرکز آیت الله حاج شیخ محمد جواد فاضل لنکرانی دامت برکاته و مدیریت محترم مرکز و معاونت پژوهش مرکز فقهی(با رعایت دستورالعمل‌های بهداشتی ایام کرونا) برگزار شد. ... ادامه مطلب ...

نشست هم‌اندیشی «مدیران مؤسسات و گروه‌های آموزشی و پژوهشی فقه سیاسی»

نشست هم‌اندیشی مدیران مؤسسات و گروه‌های آموزشی و پژوهشی فقه سیاسی با مشارکت گروه فقه سیاسی مرکز فقهی ائمّه اطهار (علیهم السلام) و همکاری مراکز حوزوی و دانشگاهی برگزار می‌شود. زمان: پنج‌شنبه 14 اسفندماه 1399 ساعت 13 تا 17
مکان:‌ قم دانشگاه باقر العلوم(علیه‌السلام)


... ادامه مطلب ...

دسته بندی اخبار
اخبار (36)

کرسی‌های علمی ترویجی

نشستهای علمی (1)
هفتاد و دو) بررسی فقهی قرارداد آتی (1)
هفتاد و یک) تلقیح مصنوعی (1)
هفتاد) فقه القرآن و عرصه‌های پژوهش (1)
شصت و نه) فقه اجتماعی در اندیشه فقهای شیعه (1)
شصت و هشت) مذاق شریعت در موضوعات مستحدثه با محوریت فقه پزشکی (1)
شصت و هفت) قواعد خاص تفسیر تنزیلی موضوعی (1)
شصت و شش) مراحل جنین از منظر متون دینی و پزشکی (1)
شصت و پنج) تغییر جنسیت و مسائل نوپیدا (1)
شصت و چهار) فقه اطلاعات و شیوه‌های اطلاعاتی مستحدثه (1)
شصت و سه) بررسی نظریه فهم اجتماعی نص در فقه اجتماعی (1)
شصت و دو) موضوع شناسی ارزهای رمزپایه (بیت کوین) (1)
شصت و یک) افشاگری رسانه‌ای 2 - مفسدان اقتصادی (2)
شصتم) وحدت حوزه و دانشگاه؛ تبیین دیدگاه امام خمینی(قدس‌سره) (2)
پنجاه و نه) مبانی فقهی نفوذ حکم قاضی مأذون (1)
پنجاه و هفت) موضوع شناسی پول و چالش های فقهی آن (1)
پنجاه و هشت) بررسی ابعاد فقهی حقوقی افشاگری رسانه‌ای (1)
پنجاه و پنجم) ظرفیت شناسی اصول فقه موجود در فقه اجتماعی (1)
پنجاه و چهارم) نشست تأملی در مفهوم عدالت جنسیتی در احکام اسلامی (1)
پنجاه وسوم) نشست فقه اجتماعی (2)
پنجاه ودوم) ضرورت و اهمیت فقه رسانه (2)
پنجاه ویکم) فقه و امنیت (2)
پنجاهم)نظام پولی و بانکی در اقتصاد (2)
چهل و نهم) چیستی فقه رسانه (3)
چهل و هشتم)ماهیت شناسی فقه اجتماعی (2)
چهل و شش) فقه النیروز (1)
چهل و پنجم) فقه النیروز (1)
چهل و چهار) نشست ویژگی مکاتب اصولی حوزه (4)

چهل و سوم) نشست کاستی ها و راهکار ها

چهل و دو) نقدی بر کتاب امر به معروف در... (1)
یک)سخنرانی آیت الله مومن درمورد مرکز (2)
چهل و یک) فقه و سبک زندگی 3 (1)
سی و چهار) فقه و سبک زندگی 2 (1)

سی) فقه و سبک زندگی 1

نشست بررسی فقهی نسب و آثار آن در باروری‌‌های مصنوعی (4)

سلسله نشست مقاصد الشریعه

نشست علمی سقط جنین از منظر فقه و حقوق با رویکرد به مسائل نوظهور (1)
نشست علمی تخصصی با عنوان مسئولیت مدنی تخریب محیط زیست از منظر فقه اسلامی (1)
نشست منطقه الفراغ و قانون گذاری (1)
نشست حکم حکومتی و قانون (1)

نشست مرگ مغزی

نشست فقه امنیت

نشست چالش های فقه سیاسی (1)
نشست بررسی فرزند خواندگی در فقه و حقوق (1)
کاربردهای قواعد فقه در سیاست و حکومت (1)
نشست ماهیت فقه سیاسی (1)

چیستی وماهیت فقه رسانه

همایش ها

جشنواره ها

مصاحبه های علمی (3)
کارگاه و دوره آموزشی (1)
سلسله نشست فقه اجتماعی (2)

جلسه اول

جلسه دوم

جلسه سوم

جلسه چهارم

دفاتر

دفتر معاونت پژوهش (1)

دفتر امور پژوهشی

پژوهشگران برتر

شورای پژوهش

دفتر همکاری های علمی و پژوهشی

دفتر شبهه شناسی

خبر

پرسش و پاسخ

معرفي (2)

شوراها

گروه ها (1)
فقه اجتماعی (2)
فقه و حقوق (1)

فقه اقتصادی

فقه هنر و رسانه

اصول فقه

فقه پزشکی

فقه قرآن و حدیث

فقه سیاسی

قواعد فقهی

فقه الثقلین

مجله فقه و اجتهاد

کتابخانه

تقریرات

پشتیبانی سایت

دفتر همکاري‌‌هاي علمي و بين المللي

معرفي دفتر

اخبار (1)

نشست‌‌ها

آخرین کتاب ها