السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا حَبِيبَ اللهِ، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا صَفْوَةَ اللهِ، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا خِيَرَةَ اللهِ،
السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَحْمَدُ، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مُحَمَّدُ، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا الْقَاسِمِ.
يَا أَبَا مُحَمَّدٍ يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ أَيُّهَا الْمُجْتَبَى يَا ابْنَ رَسُولِ اللهِ يَا حُجَّةَ اللهِ عَلَى خَلْقِهِ
يَا سَيِّدَنَا وَ مَوْلَانَا إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِكَ إِلَى اللهِ
وَ قَدَّمْنَاكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنَا يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللهِ اشْفَعْ لَنَا عِنْدَ الله.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الرَّضِيِّ الْمُرْتَضَى عَبْدِكَ وَ وَلِيِّ دِينِكَ الْقَائِمِ بِعَدْلِكَ
وَ الدَّاعِي إِلَى دِينِكَ وَ دِينِ آبَائِهِ الصَّادِقِينَ صَلَاةً لَا يَقْدِرُ عَلَى إِحْصَائِهَا غَيْرُكَ.
و شهادت جانگداز و مظلومانه سبط اکبرش؛ امام حسن مجتبی(علیه السّلام)
و شهادت جانسوز و غریبانه ثامن الحجج علی بن موسی الرضا(علیه السلام)
بر حجة بن الحسن المهدی(علیه السلام) و تمام محبّان و شیعیان اهلبیت(ع) تسلیت و تعزیت باد.
ثُمَّ قَالَ أَ لَا أُنَبِّئُكُمْ بِشِرَارِ النَّاسِ؟
قَالُوا بَلَى يَا رَسُولَ اللهِ.
قَالَ مَنْ نَزَلَ وَحْدَهُ وَ مَنَعَ رِفْدَهُ وَ جَلَدَ عَبْدَهُ.
أَ لَا أُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذَلِكَ؟ قَالُوا بَلَى يَا رَسُولَ اللهِ.
قَالَ مَنْ لَا يُقِيلُ عَثْرَةً وَ لَا يَقْبَلُ مَعْذِرَةً.
ثُمَّ قَالَ أَ لَا أُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذَلِكَ؟
قَالُوا بَلَى يَا رَسُولَ اللهِ.
قَالَ مَنْ لَا يُرْجَى خَيْرُهُ وَ لَا يُؤْمَنُ شَرُّهُ.
ثُمَّ قَالَ أَ لَا أُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذَلِكَ؟ قَالُوا بَلَى يَا رَسُولَ اللهِ.
قَالَ مَنْ يُبْغِضُ النَّاسَ وَ يُبْغِضُونَه»؛ (تحف العقول: 27)
رسول خدا(ص) فرمود:
به راستى براى هر چيزى شرافتى است و شرافت مجالس رو به قبله بودن آنهاست.
آن كه دوست دارد عزيزترين مردم باشد بايد تقوا داشته باشد و هر كه میخواهد نيرومندترين مردم باشد بايد بر خدا توكّل كند و هر كه میخواهد توانگرترين و بینیازترین مردم باشد بايد به آنچه نزد خداست اعتمادش بيشتر باشد از آنچه خود دارد.
سپس فرمود: آيا بدترين مردم را به شما معرفى نكنم؟
گفتند: آرى، اى رسول خدا(ص) معرفى فرما.
حضرت فرمود: آن كس كه تنها منزل گيرد، از هديه و بخشش دريغ نمايد و بنده خويش را تازيانه زند.
آنگاه فرمود: آيا به بدتر از اين آگاهتان نسازم؟
عرض كردند: چرا، اى پيامبرخدا(ص).
حضرت فرمود: كسى است كه خطائى را نبخشد و عذر و پوزشى نپذيرد.
سپس فرمود: آيا به بدتر از اين شما را آگاه نكنم؟
عرض كردند: چرا، اى رسول خدا(ص).
حضرت فرمود: كسى است كه به خيرش اميد نيست و از شرّش امانی نيست.
باز فرمود: به بدتر از اين شما را خبردار نسازم؟
گفتند: چرا، اى رسول خدا(ص).
حضرت فرمود: كسى است كه با مردم دشمنی کند و مردم با او دشمنی کنند.
امام حسن مجتبی(ع) فرمود:
بدانيد كه همانا خدايتان شما را بيهوده نيافريده، و سرخود رها نكرده است. مدّت عمر شما را نوشته و روزى شما را ميانتان قسمت كرده تا هر خردمندى جايگاه خود را بشناسد و بداند آنچه براى او مقدّر و معيّن شده، نصيب او خواهد شد و آنچه از آن او نيست نصيبش نخواهد شد.
خداوند هزينه دنيایتان را به عهده گرفته و شما را براى عبادت خويش فراغت ارزانى داشته و به سپاسگزارى تشويق فرموده و نماز را بر شما واجب نموده و به تقوى سفارش كرده و تقوى را نهايت رضایت و خرسندى خويش قرار داده است.
تقوى درب هر توبه و رأس هر حكمت و مايه شرافت هر رفتارى است.
هر كه به كاميابی واقعی نائل گرديده در اثر تقوى بوده است.
سَأَلَهُ(أَبِاالْحَسَنِ الرِّضَا"ع") رَجُلٌ عَنْ قَوْلِ اللهِ «وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللهِ فَهُوَ حَسْبُهُ»؟
فَقَالَ(ع): «التَّوَكُّلُ دَرَجَاتٌ مِنْهَا أَنْ تَثِقَ بِهِ فِي أَمْرِكَ كُلِّهِ فِيمَا فَعَلَ بِكَ فَمَا فَعَلَ بِكَ كُنْتَ رَاضِياً وَ تَعْلَمَ أَنَّهُ لَمْ يَأْلُكَ خَيْراً وَ نَظَراً وَ تَعْلَمَ أَنَّ الْحُكْمَ فِي ذَلِكَ لَهُ فَتَتَوَكَّلَ عَلَيْهِ بِتَفْوِيضِ ذَلِكَ إِلَيْهِ وَ مِنْ ذَلِكَ الْإِيمَانُ بِغُيُوبِ اللهِ الَّتِي لَمْ يُحِطْ عِلْمُكَ بِهَا فَوَكَلْتَ عِلْمَهَا إِلَيْهِ وَ إِلَى أُمَنَائِهِ عَلَيْهَا وَ وَثِقْتَ بِهِ فِيهَا وَ فِي غَيْرِهَا»؛(تحف العقول: 443)
مردى از امام رضا(عليه السّلام) درباره معنای اين سخن خداوند پرسيد كه: «و هر كه بر خدا اعتماد كند او براى وى بس است».[طلاق، آيه:3].
امام(عليه السّلام) فرمود: توكل مراتبى دارد:
يكى از مراتب اين است كه در همه كار خويش در آنچه با تو كند به او اطمينان كنى و هر كارى كه انجام دهد خرسند باشى و بدانى كه او در نيكى و رعايت حال تو كوتاهى نفرموده و بدانى كه دستور دهى در اين كار، از آن اوست، پس با وانهادن همه كارهايت به خداوند، به وى توكل نمايى.
يكى ديگر از مراتب اين باشد كه به امور غيبى خداوند كه دانش تو آن امور را در برنگيرد باور داشته باشى، پس آگاهى از امور غيبى را به خداوند و امناء او وانهى و به خداوند در آن و در غير آن اعتماد داشته باشى.