در آستانه شهادت ششمین پیشوای مذهب امام صادق(ع) هستیم، ضمن عرض تعزیت و تسلیت به محضر نورانی امام زمان(عج) و همهی مسلمانان و شیعیان و شما حضار محترم، طلاب عزیزی که میخواهند افتخار پیدا کنند که در این سلک و در این خیمهی امام صادق(ع) حضور پیدا کنند و إن شاء الله جزء مبلغان این مذهب و محققان این مذهب بشوند.
از روح مطهر امام صادق(ع) استمداد میکنیم که همانطور که این مجموعه تا به حال در قدمهایی که برداشته موفق بوده، در گام مبارکی که اکنون این جلسه برای آن تشکیل شده إن شاء الله عنایت بفرمایند و دعا کنند و ما را در این مسیر یاری بفرمایند.
جناب آقای عظیمی نکات مهمی را فرمودند و مباحث مربوط به آغاز طلبگی یک مباحث بسیار مهمی است و من همین جا تقاضا دارم که اساساً در این هفتههای اول، جلسات مستمری بین ایشان و طلاب محترم باشد. آغاز طلبگی بسیار بسیار مهم است. اگر دانش پژوه و دانشجو و دانشآموز با چشم باز و با یک باور عمیق وارد این میدان نشود، تا آخر متزلزل خواهد بود.
بعضی از نکات خیلی خوب را فرمودند و من تقاضایم اینست که در همین ماههای اول این جلسات و این نکات، یا توسط خود ایشان و یا دوستان ایشان که واقعاً من خوشحالم که مجموعهی کادر ایشان از فضلای برجستهی همین مرکز هستند که خودشان این راهها را با دقّت و حوصله طی کردند و به یک نتایج خوبی رسیدند، این مجموعه امروز در اختیار شما عزیزانی است که وارد این آموزش علمی حوزوی میشوید.
من هم به سهم خودم چند نکته را عرض میکنم و یکی دو روایت هم میخوانم که تیمّن و تبرکی برای سخنان ما باشد.
اولین نکته اینست که هر چه زمان پیش میرود نیاز جامعهی بشری به طلبه بیشتر میشود. نمیگویم نیاز قم و مردم قم، نیاز ایران و مردم ایران، نیاز شیعیان و کل شیعه در عالم، نیاز مسلمانان، بالاتر از اینها میخواهم عرض کنم. امروز جامعهی بشری نیاز به یک طلاب قوی، محقق و ارزنده دارد. امروزه موضوعاتی در جامعهی جهانی مطرح است که طلبه میتواند حلّال اصلی این موضوعات باشد و از عهدهی دیگری برنمیآید.
این البته یک مطلب خیلی مهمی است اگر بخواهیم راجع به آن بحث کنیم و استدلال بیاوریم ساعتها باید بحث کنیم، اما فقط شما این نکته را دقت کنید، این نظامی که امروز برای حقوق بشر تنظیم میشود، نظامی که برای حقوق زن تنظیم میشود، نظامی که برای حقوق کودک تنظیم میشود، همینطور برویم در اقشار مختلف، قویترین و عمیقترین مطالب در این میدانها را یک روحانی مسلّط خبیر میتواند بیان کند. بهترین مواد قانونی این منشورهای حقوقی را یک روحانی قوی میتواند مطرح کند، امروز قویترین نقدها و اشکالات بر حقوق بشر، از همین حوزهی علمیه قم مطرح شده است.
حقوق بشر چیست؟ در سازمان ملل عقلای عالم را جمع کردهاند که این انسان چه حقّی دارد؟ در زندگی، در آزادی، در زاد و ولد، در آموزش، در بهداشت، این چه حقّی دارد. یک چیزهایی را کنار هم قرار دادند، خیلی هم با طمطراق میگویند نظام حقوق بشر را ما تدوین کردیم. آنکه میتواند بگوید این درست است یا درست نیست، به نظر من یک روحانیِ قوی است، حتّی یک استاد حقوق، یک دکترای حقوق دانشگاه هم نمیتواند بیاید این چنین که در این حوزهها عالمانه و محقّقانه راجع به این حقوق بشر پرداخته میشود بتواند بپردازد.
امروز بشر نیاز به یک معنویّت دارد، شما خودتان شنیدید این روزها یکی از محصولاتی که از سازمانهای امنیتی خارج وارد کشورهای جهان سوم میشود عرفانهای کاذب است. حالا اسم خیلی دهان پرکنی است! اینکه چطور دعا کنیم، قرآن و روایات به ما یاد داده و ما خیلی مطالب غنی داریم که برای دعا کردن چکار کنیم؟ ولی اینها اینکه چه کسی را بخوانیم، چطور بخوانیم، چطور دعا کنیم.
من اگر نکتهای را به شما بگویم ـ باورش برایتان مشکل است ـ که یک کتابی راجع به دعا، یک زن آمریکایی غیرمعتقد به خدا نوشته، که تا به حال در ایران 12 ترجمهی فارسی از آن شده است. البته اینها یک پشتیبانها و اسپانسرهایی دارند که کار آنها را دنبال میکنند.
این را برای این میگویم برای اینکه نیاز به معنویت است؛ حالا بیائیم این سؤال را مطرح کنیم که چه کسی با چه علمی میتواند مسئلهی معنویّت بشر را پاسخگو باشد، آیا غیر از أنبیاء و أئمه واقعاً ما کسی را داریم که بتواند معنویت بشر را پاسخگو باشد؟ خیر.
طلبگی ادامهی راه انبیاست، ادعای ما این است که وارثان أنبیاء هستیم، وارث آنها هستیم در علم، در معنویّت، یعنی این بُعد معنوی را ما باید پاسخ بگوییم. پس این هم یک مثال دوم.
من این مطالب را که عرض میکنم چون ممکن است طلبه در فامیل خودش، در ذهن خودش، اطرافیان او، گاهی اوقات این وسوسه ایجاد میشود که این چه علمی است و شما به چه دردی میخوری که وارد طلبگی میشوی؟
قبل از انقلاب، به طلبگی میگفتند علوم قدیمه، اصلاً عمداً دولت طاغوت این اسم را رویش گذاشته بود که بگویند این علوم کهنه شده و به درد نخور است. امروز اساسیترین مسائل بشری در گرو یک طلبهی قوی و یک طلبهی عالم مهذّب با تقواست.
مرحوم والد ما(رضوان الله علیه) میفرمود طلبگی دو ویژگی دارد، یکی علم است و دیگری تقوا. میفرمودند هر جای عالم بروی، پیش هر کسی بروی، کسی که با علم مخالف باشد شما پیدا نمیکنید، همه هم محتاج به علم هستند، هر جای عالم بروی، کسی با تقوا مخالف نیست. تقوا یعنی پاک بودن، خودداری از گناه، خودداری از لغزش، مراقبت بر اعضا و جوارح، مراقبت بر قلب. چه کسی با این مخالف است؟ حتّی آن آدمی که خودش گناه میکند، میداند که آن کسی که گناه نمیکند بر او ارزش و برتری دارد، این را میداند.
پس این دو ویژگی، دو ویژگیای است که ارزشهای دائمی دارند، ارزشهایشان محدود به یک زمان و مکان و یک جا نیست. نگویند طلبگی فقط مربوط به فیضیه و حوزهی قم است. از قم که بیرون بیائی این علوم به درد شما نمیخورد. ابدا! هرگز چنین نیست، این علوم، علومی است که ارزش دارد. برای همهی جا و همهی مکانها، شما در هر قشری بخواهید حضور پیدا کنید اگر مجهّز باشید، اگر واقعاً خوب درس بخوانید، همین که اشاره فرمودند باید واقعاً همّ و غمّتان درس باشد.
این را شما در زندگی امام(قده) شنیدید یا خواندید، یکی از نوادگان امام در همین سن و سال شما میخواسته به حوزه قم بیاید و طلبه شود. به امام عرض کرده من که میخواهم به قم بروم، چقدر باید درس بخوانم؟ پنج سال،ده سال؟ امام(رض) فرمود لااقل 80 سال.
آنکه در قلهی بلند علم نشسته میداند که علم یعنی چه؟ الآن نگوئید که سه چهار سال مقدمات تمام شد، برای ما بس است! نه. این یک راه و اقیانوسی است که ساحل ندارد، باید بروید، باید به اعماقش برویم.
در روایات داریم که اول باید دنبال فهمیدن بود، وقتی به فهمیدن رسیدید ابتدای راه است. در روایات دارد باید تازه علم را غور کنید، در علم غواصی کنید، اعماق علم را بیرون بیاورید. پس یک آمادگی محکم، یک عزم جدّی برای خودتان داشته باشید. بدانید راه طولانی است و خیلی آثار دارد که کمکم إن شاء الله در مسیر و در ادامه کار برای شما بیان خواهند کرد.
پس علم طلبگی، بسیار باارزش است. حالا برای خودمان، برای شیعه، برای مسلمانها که جای خودش.
شما ببینید در مسیحیّت گاهی اوقات یک افرادی را تربیت میکنند، کار این آدم این است که هفتهای یک بار از محل کار خودش میرود در یک خانهای و پیش خانوادهای دو سه تا دعا میخواند و برمیگردد! کارش فقط همین است. ما معتقدیم که «أوا أنفسکم و أهلیکم»، خودمان را باید تربیت کنیم، خانواده و بستگانمان را، جامعهمان را، «کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته»، اینها همه سر جای خودش هست.
یعنی اگر به قلهی علم هم نرسیم، لااقل میتوانیم یک مؤلف، محقق، موعظهگر یا امام جماعتی بشویم که اینها خودش خیلی ارزش دارد. ولی میخواهم بگویم به اینها محدود نیست، فوائد و آثار طلبگی بیش از اینهاست.
من یکی از پیشنهاداتم خدمت جناب آقای عظیمی این است، به خود شما فضلا هم همین را عرض میکنم، یک برنامهی مطالعاتی ـ البته به صورت منظم ـ روایاتی که در باب علم، تعلم، عالم و متعلّم است را یک دور ببینید. قاعدتاً در برنامهتان باید باشد.
چقدر نُکات مهمی در این روایات داریم. همین که من عرض کردم، علم طلبگی نیاز دارد به اینکه یک مقدار زمان طولانی باشد. در غرر الحکم از امیرالمؤمنین(علیه السلام) نقل میکند که فرمود: «لَا يُحْرِزُ الْعِلْمَ إِلَّا مَنْ يُطِيلُ دَرْسَه»، علم به این نیست که یک کتابی، دو سه تا قاعده انسان در ذهنش قرار بدهد و بگوئیم این شد علم. این تازه مقدمهی علم است. حالا بعد باید روی آن فکر کند، دنبال کند. «مَن یُطِیلُ دَرسَه»؛ طولانی شود و درس خودش را اطاله بدهد.
باز حضرت فرمود «عَلَى الْمُتَعَلِّمِ أَنْ يَدْأَبَ نَفْسَهُ فِي طَلَبِ الْعِلْمِ وَ لَا يَمَلَّ مِنْ تَعَلُّمِهِ وَ لَا يَسْتَكْثِرَ مَا عَلِمَ»؛ آن کسی که میخواهد چیزی یاد بگیرد، باید نفس خودش را به طلب علم عادت بدهد.
من تقاضا میکنم این نکته را خوب دقت کنید، یکی از فرقهای بین علوم حوزوی و علوم دانشگاهی همین است، آنجا یک متونی وجود دارد، یک واحدهایی وجود دارد، این واحدها را پاس میکنند و تمام میشود، لیسانس و فوق لیسانس میگیرند. حالا برخیشان هم یک مقداری ادامه میدهند ولی آنکه دکترایش را گرفت میگوید کار من تمام شد.
اما در علوم حوزوی، طلبه باید با علم مأنوس و محشور باشد. خوی او باید خوی طلبگی باشد. یعنی چه؟ یعنی دائماً دنبال تحصیل علم باشد. اساساً طلبه تعطیل ندارد ولو میگویند جمعه تعطیل است، ولی در این تعطیلاتش هم باید روی همان مطالب هفته فکر کند، ذهنش دائماً باید کار کند، نفس خودش را عادت بدهد، «وَ لَا يَمَلَّ مِنْ تَعَلُّمِهِ»؛ از تألم خسته نشود.
همینجا عرض کنم؛ یکی از وسوسههای شیطان همین است که تا انسان یک مقدار خواند، میگوید بس است! تا خستگی میخواهد سراغ انسان بیاید، انسان باید با آن مبارزه کند، به چه طریقی؟ آن هم راه دارد «وَ لَا يَسْتَكْثِرَ مَا عَلِمَ»، نگوید من خیلی چیز یاد گرفتم بس است، یک کتاب، دو کتاب. این چنین نیست.
حتما سیرهی بزرگان را بخوانید. مرحوم آیت الله العظمی بروجردی(رضوان الله علیه) میفرمود من هر وقت خسته میشوم میروم سراغ مطالعه. این برای ما خیلی حرف عجیبی است. یکی از زنهای محارم ایشان برایم نقل میکرد که گفت گاهی اوقات ساعت 10 شب این پیرمرد 80 ساله کتاب را میگذاشت روی طاقچه و نمینشست، میگفت اگر بنشینم جایم گرم میشود و ممکن است خوابم ببرد، میایستاد تا اذان صبح. حالا ممکن است وسط مطالعه یک قدمی هم زده باشد، ولی اینقدر این مرد از مطالعه کردن لذّت میبرده و عاشق بوده است.
بزرگان ما همه اینطور بودند. خود امام(رضوان الله تعالی علیه)، شما الان وقتی کتابهای امام را مطالعه میکنید میبینید چقدر زحمت کشیده. آدم میگوید امام این کتابها را چه وقت نوشته؟ مردی که این همه انقلاب را رهبری کرده، یک حادثهی عظیمی را در دنیا به وجود آورده، کِی رسیده این کتابها را بنویسد؟ این عشق به علم است.
یکی از خصوصیات طلبه این است که باید این مظاهر دنیوی و این اشتغالات کاذب را کنار بگذارد.
من همین نکته که ایشان اشاره فرمودند را عرض کنم؛
برادران، اولیاء محترم هم توجه داشته باشند، سریالهای تلویزیونی یکی از اشتغالهای کاذب و یکی از موانع طلبگی است. من نمیگویم هیچ وقت نگاه نکنید. گاهی اوقات بعضی از اینها به خاطر بعضی از مسائلش عیبی ندارد. اصلاً چرا سریال درست میکنند؟ برای افرادی که کار ندارند و بیکارند، در خانه نشستهاند، وقتشان را پر کند. نهایتش این است که یک مقداری مسائل آموزشی هم ممکن است قاطی کنند. ولی این مال طلبه نیست.
طلبه باید اینها را کنار بگذارد، نشستهای دور هم بیخود و بیارزش را باید کنار بگذارد. والدین باید خیلی به این جهت اهمیّت بدهند و همین جا که صحبت از والدین شد، من تقاضایم اینست که والدین نسبت به رشد علمی طلبهها ساعی و کوشا باشند.
یک جنبهی بسیار مستقیمی وجود دارد از جهت روانی بین والدین و بین طلبه، والدین باید از طلبگی فرزندشان لذت ببرند، از اینکه او مشغول مطالعه است لذت ببرند، به او کمک کنند، وقتی مطالعه میکند نیایند بگویند حالا بلند شو برو فلان کار را انجام بده. گرچه طلبه هم باید وظیفه و حقّی که والدین دارند را انجام دهد، اما آنها بیشتر باید در این جهت ساعی باشند.
من یک خاطرهای را عرض کنم؛ من خودم در اوایل طلبگی، شاید مشغول لمعه بودم، مادربزرگ(مادر مرحوم آقا) ما پیرزن 80 سالهای بود، من دیدم ساعت 12 یا 1 نیمه شب از خواب بلند شد، من فکر کردم حاجتی دارد بلند شده، دیدم رفت سماور را روشن کرد، چایی درست کرد و یک چایی آورد برای من گذاشت. گفتم شما چرا خوابت را بهم زدی برای من چای درست کردی؟ گفت من میخواهم در این ثواب مطالعهی تو شریک شوم. یعنی اینقدر ارزش دارد.
ما معتقدیم کسی که طالب علم میشود ملائکه بر او استغفار میکنند، ملائکه برای او دعا میکنند، دعا و استغفار ملائکه هم که رد نمیشود، خدا به اجابت میرساند.
حالا نکات دیگری هم هست. من اولاً از جناب آقای عظیمی و دوستانشان، خصوصاً مدیر محترم مجموعه حضرت آقای فاضل کاشانی و همچنین معاونت محترم آموزشی سطح و خارج؛ حضرت آقای قاضیزاده که جلسات متعددی راجع به تشکیل این جمع صحبت شده و الحمدلله به نتیجه رسید، من از زحمات آقایان تشکر میکنم. فقط برای اطلاع بدانید ما سال 76 بحث خارج را شروع کردیم، سال 79 بحث سطح را شروع کردیم، امسال که سال 92 است به حول و قوهی الهی میخواهیم از مقدمات شروع کنیم.
از خدا میخواهیم همانطور که در آن دو بخش فضلای بسیار ارزندهای را تقدیم حوزه کردیم، در این بخش نیز شاهد شکوفایی طلاب باشیم. من سال گذشته در شروع سال که بعضی ازمسئولین حوزه هم اینجا بودند گفتم، ما لااقل تا به حال در این مجموعه 50 طلبهی قریب الاجتهاد تحویل حوزه دادیم که یکی از بزرگان میگفت اگر پنج تا هم گفته بودی خیلی بود، اما واقعا 50 تا داریم.
من امیدوارم این مجموعه که به هدف تربیت مجتهدین، هدف اولیهی ما تربیت فقها و مجتهدین است و این برنامهای که امسال آغاز میکنیم یک مقداری میخواهیم آقایان در مسائل قرآنی بیشتر تبحر پیدا کنند و همچنین آرام آرام با مسائل فقهی هم آشنا شوند.، یعنی این مدرسه، مدرسهی علمیهای است که در آن هم مسئلهی تفسیر و هم آرام آرام به مناسبت، ممکن است در سالهای بعد برخی از مسائل فقهی را هم بخواهیم اضافه کنیم که طلبه یک مقداری با فقه بیشتر آشنا شود در همین دوران.
امیدوارم به نتایج خیلی خوبی برسد، و این منوط به اینست که شما طلبهها کار کنید، امکانات تا حدّی که هست وجود دارد، اینجا یک مکان مستقلی است، تا به حال از دولت کمکی نگرفتهایم، از وجوهات شرعیهی مردم اداره شده، إن شاء الله بعد هم همینطور خواهد بود. امکانات هست اما باید شما کار کنید، باید زحمت بکشید، برنامه بسیار خوب، اساتید بسیار خوب و مجرّب، افرادی که میخواهند در خدمت شما باشند تجربیات بسیار خوبی دارند.
امیدوارم که إن شاء الله به نتایج بسیار خوبی برسد و ما بتوانیم در این شرایط زمانی و مکانی، این شرایطی که نظام و انقلاب ما دارد که نیاز به روحانیّون متعهد و قوی، هم برای کشور نیاز داریم و هم برای خارج از کشور. شما از این فضلایی که ایام تبلیغی به خارج از کشور میروند سراغ کنید که مردم مثل پروانه دور اینها میچرخند، یعنی به اینها نیاز دارند.
امیدوارم فضلای خیلی خوبی در اینجا تربیت شوند. إن شاء الله امام زمان(عج) و روح پرفتوح و بزرگوار امام(رضوان الله تعالی علیه)، برای همهی مسلمانها و شیعه، حوزههای علمیه و این مجموعه، مددکار ما باشند.