در ديدار با اساتيد و دانشپژوهان
مركز فقهي ائمه اطهار(علیهم السّلام) در سال 1377
مقصود اصلي، اين است كه ميخواهيم حوزهي ما داراي اين امتياز گردد كه افرادي با تخصص بالا در فقه و اصول تربيت و شناخته شوند، چون اين حوزهي امام زمان(ع) است و بايد باقي باشد تا به دست مبارك ايشان برسد.
افراد ميآيند و ميروند، ما هم همينطور خواهيم رفت، ولي حوزه بايد باقي بماند. اين حوزهاي است كه ميخواهد اسلام را به دنيا معرفي كند...
امكانات في الجملهاي فراهم شده است؛ انتظارم اين است كه هر يك از شما در آينده از شخصيتهاي علمي و تقوايي خاص بشويد، البته آن زمان من خودم نيستم، اما دلم ميخواهد شما از كساني باشيد كه اسلام و روحانيت از وجودتان بهره ببرد.
مقصود ما اين است كه در اين مركز خدمتي به ائمه اطهار(علیهم السّلام) شده باشد و ما دين خود را در برابر بركاتي كه به ما عنايت كردهاند ادا كنيم. چون ما هر چه داريم از بركات ائمه است و ما در سفرهي آنها نشسته و استفاده كردهايم.
ما دلمان ميخواهد ان شاء الله مركز خوبي به وجود آيد كه تحولي در حوزه ايجاد نمايد و فقهايي ارزشمند كه بشر بتواند كاملاً از علم آنها استفاده كند بوجود آيند و افراد لايقي تحويل جامعه شوند كه براي آينده اسلام مفيد باشند، خصوصاً در خدمت به فقه شيعه كه غنيترين فقهي است كه در عالم تصور ميشود.
در مراسم كلنگزني ساختمان جديد
مركز فقهي ائمه اطهار(علیهم السّلام) در سال 1382
خداوند خودش ميداند «والله أعلم بالضمائر والاسرار» نسبت به اين كاري كه ميخواهيم انجام بدهيم، هيچ غرضي از صوت و شكوه و جلال و آوازه و نام و امثال ذلك مطرح نيست، آنچه كه مطرح است فقط يك مسئله است و آن اينكه دير يا زود روزي پيش خواهد آمد كه ما از بين خواهيم رفت، ولي دين خدا بايد زنده بماند و ما بايد افرادي را براي آينده تربيت كنيم كه حمايت از دين خدا كنند و به دست آنها شريعت اسلام، مخصوصاً مكتب تشيّع و معارف اهلبيت عليهم السلام حمايت شود. و همه ما ان شاء الله سهمي در اين رابطه داشته باشيم و اين را به عنوان ذخيره آخرتمان تهيه كرده باشيم.
ان شاء الله كلنگ اين زمين را با اين هدف به زمين زده و از خدا ميخواهيم و او را به حق ولي كاملش سوگند ميدهيم كه اينجا را در راه آن چيزي كه مورد نظر آن حضرت است كه همان احياي معارف آباء و اجداد طاهرينش است قرار بدهد.
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله ربّ العالمين والصّلاة والسّلام علي سيّدنا ونبينا أبی القاسم محمّد صلّي الله عليه وآله وسلّم.
خدمت اساتید معظم حوزههای علمیه قم، مشهد، تهران و دیگر بلاد كه به این مركز مقدّس فقهی ائمه اطهار(ع) كه اولین مركز تخصصی فقه و اجتهاد در شهر مقدس قم است تشریف آوردید و همچنین خدمت اعاظم، بزرگان، مجتهدان و بیوت مراجع عظام كه بزرگواری فرموده و این مجلس را مزین كردید، خیر مقدم عرض میكنم.
اینجا مكانی است كه متعلق به حوزهی علمیه قم است و بر جبین مباركش نام مقدّس ائمهی اطهار(ع) قرار دارد، در تأسیس آن نیت اصلی تقویت فقه امامیه و معارف نورانی ائمهی اطهار(ع) و تقویت روش سنّتی اجتهاد بزرگان و فقهای عظیم الشأن و اجتهاد جواهری بوده است. و همچنین از مسئولین محترم قم، اعضای محترم جامعه مدرسین و شورای عالی حوزه و اعضای مجمع نمایندگان طلاب و همهی بزرگوارانی كه محبّت كردید و در این مراسم شركت كردید خصوصاً از مراجع بزرگوار كه عنایت ویژهای به این مجموعه دارند، تشكر میكنم.
در ماه محرم امسال توفیق تشرف به عتبات عالیات یافتم، در محضر مرجع بزرگوار حضرت آیتالله العظمی سیستانی مدّ ظلهالعالی بودم، آنچه كه برای بنده بیشتر جلب توجه كرد اطلاع جامع ایشان از این مجموعه (مركز فقهی ائمه اطهار(ع)) بود، ایشان فرمودند والد راحل شما به موقع متوجه این ضرورت شدند كه برای تقویت اجتهاد در آیندهی حوزه و برای تحكیم مبانی قوی اجتهاد این كار باید آغاز شود.
در برنامه این مجموعه كه از سال 1376 تأسیس شده، روش آموزشی بسیار قوی وجود دارد، هم در دوره سطح و هم در مقطع خارج و در این بروشورهایی كه خدمت آقایان تقدیم شده جزئیاتش نوشته شده و من تكرار نمیكنم. قصد بنده فقط عرض خیر مقدم و تشكر است تا مرجع بزرگوار حضرت آیتالله العظمی آقای صافی گلپایگانی مدّ ظله العالی ان شاء الله تشریف بیاورند و از بیانات ایشان استفاده كنیم و پس از آن از بیانات بزرگان دیگری كه در برنامه هستند بهرهمند شویم.
من چند نكته را عرض كنم؛ در این مركز فقهی بحمدالله ما از نظر آموزشی فضلای بسیار خوبی را تا به حال تربیت كردهایم، أقلّ فایدهای كه بر این برنامهها مترتب شده تربیت مدرّسان قوی برای سطوح عالی، هم در حوزهی قم و هم در حوزهی مشهد است، بحمدالله در مباحث آموزشی بسیار موفق بودیم، فضلا از نظر قوّت علمی و بنیهی فقهی در حدّ بسیار خوبی قرار میگیرند.
در بخش سطح ما فضلا را با حواشی كه ذهن را فقیهانه تربیت میكند و رموز اجتهاد را در ذهن انسان قرار میدهد، آشنا میكنیم. در بخش پژوهشی نشستهای علمی تخصصی و تحقیقات و پژوهشهای متعدد و برنامهها و منشورات بسیار خوبی داشتیم.
در این مركز ولو عنوان آن مركز فقهی است اما از ده سال گذشته فضلای خوبی را در بخش كلام، خصوصاً رشتهی امامت و تسلّط بر شبهات وهابیت تربیت كردیم كه اكنون بیش از پنجاه پژوهش آمادهی نشر دارند. فضلایی هستند كه بحمدالله بر متون تفسیری، تاریخی، فقهی، حدیثی اهل سنّت كاملاً مسلطند، و این مطلبی است كه مع الأسف در حوزهی ما كمرنگ است اما در این مركز این چنین افرادی از ده سال گذشته تربیت شده و بحمدالله تحقیقات خوبی انجام دادهاند.
من دو نكته را در محضر مراجع بزرگوار و شما اساتید عرض میكنم؛ نكتهی اول اینست كه این مجموعه مربوط به همهی حوزه است و ما خودمان را خدمتگزار شما بزرگان و اساتید میدانیم، دو طبقه این ساختمان اختصاص به بخشهای آموزشی و پژوهشی دارد اما در عین حال یك طبقه دیگر را در نظر گرفتهایم كه دروس اساتید معظم حوزه در آن برگزار شود، چون مجموعه مربوط به همهی حوزویان است و اختصاص به شخص خاصی و افراد خاص و گروه خاصی ندارد و ما دنبال هر آنچه هستیم كه در راه تقویت علم و فقه و كلام و اعتقادات باشد.
هزینه این ساختمان معظمی كه شما بزرگواران ملاحظه میكنید كاملاً از وجوهات شرعیه تهیه شده، یك ریال از منابع دولتی و غیر دولتی، غیر از وجوهات در اینجا صرف نشده. همه آن از محل وجوهات و تبرعات بوده و بانیانی كه بعد از فوت مرحوم والد ما رضوان الله علیه همّت گماشتند. و این امر واقعاً از ناحیهی خدای تبارك و تعالی برای این مجموعه در حد كرامت بوده است.
بحمدالله این مركز یك مجموعهی كاملاً مستقل و البته متعلق به همهی حوزویان و مراجع و اساتید است، و امید ما اینست كه در همین مسیر استفادهی كامل از این مجموعه بشود، یكی از این اساتید بزرگوار نقل میكرد كه مرحوم والد ما را در همین ایام نزدیك در عالم رؤیا دیده. از ایشان سؤال كرده كه از دنیا به شما چه میرسد؟ ایشان در جواب فرمودند از این مركز فقهی به من خیر زیادی میرسد. بنای اصلی بر اخلاص بوده و امیدواریم ما هم قابل باشیم آن نیتهای خالص ایشان را بتوانیم تا حدّ توان خودمان ان شاء الله حفظ نماییم.
مجدداً تشكر میكنم مخصوصاً از مرجع بزرگوار شیعه حضرت آیتالله العظمی آقای صافی مدّ ظله كه دعوت این حقیر و این مجموعه را پذیرفتند و این مركز را به قدم خودشان منوّر كردند و همچنین از سایر بزرگواران، مجتهدان و صاحبان رساله كه در این مجلس حضور یافتهاند امیدوارم همهی آقایان و بزرگواران كه این لطف را فرمودند اجر بزرگی در نزد خدای تبارك و تعالی داشته باشند. بر خودم لازم میبینم تشكر كنم از بانیان این ساختمان كه در مجلس حضور دارند و خودشان اصرار داشتند بر اینكه نامشان برده نشود و اجر آنها با امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف.
أعوذ بالله من الشيطان الرجيم بسم الله الرحمن الرحيم
الحمدلله رب العالمين والصلاة والسلام علي خاتم الأنبياء والمرسلين سيّدنا أبی القاسم محمّد وعلي آله الطيبين الطاهرين ولا سيّما مولانا بقية الله في الأرضين واللعن علي أعدائهم اجمعين إلي يوم الدين.
قال الله تعالی: «وَمَاكَانَ ٱلْمُؤْمِنُونَ لِيَنفِرُوا كَآفَّةً فَلَولا نَفَرَ مِن كُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَآئِفَةٌ لِّيَتَفَقَّهُوا فِى ٱلدِّينِ وَلِيُنذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوٓا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ».
بنده اولاً عید ولایت حضرت خاتم الانبیاء ـ صلوات الله و سلامه علیه ـ و ولادت حضرت صادق(ع) را تبریك عرض میكنم و از خداوند متعال برای مرحوم مغفور آیتالله فاضل لنكرانی اعلی الله مقامه الشریف علوّ درجات مسئلت میكنم كه این برنامهی وسیع و با عظمت به واسطهایشان با آن نیت خیر و خلوصی كه داشتند برپا شده است و واقعاً باقیات الصالحات و صدقهی جاریهی بسیار بسیار بزرگی است.
همانطوری كه در روایات هست «إذا مات المؤمن إنقطع عمله إلا من ثلاث»، هر سه خصلت را الحمدلله ایشان دارا هستند، هم از جهت آثار علمی كه از ایشان باقی مانده است و هم از جهت آقازادهی مكرمشان كه ایشان هم باز همان خط پدر بزرگوارشان را ادامه میدهند و هم این صدقهی جاریه با این عظمت و مركز تربیت طلاب و فقه و تدریس و تعلیم و تعلّم فقه آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین.
امروز در شرایط كنونی و اوضاع دنیا و ارتباطاتی كه فراهم شده است وظایف اهل علم و روحانیت و طلاب و حوزههای علمیه خیلی سنگینتر شده است.
آمادگیهایی كه حوزهها باید داشته باشند خیلی وسیع شده است، باید حوزهها آماده باشند برای پاسخگویی به سؤالات مردم و عرضه فقه آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین و معارف اهلبیت(ع). در این دنیایی كه خلأ معنویات روز به روز زیادتر میشود باید بتوانیم این برنامهها و هدایتهای اهلبیت(ع) را كه همه برخاستهی از قرآن مجید است به دنیا عرضه كنیم، اكنون وسائل زیادی برای تبلیغ معارف اسلام و مكتب اهلبیت و هدایتهای نهجالبلاغه و صحیفهی سجادیه فراهم شده است. اینها همه سرمایههای علمی ما هستند كه الحمدلله در اختیار داریم.
با این جامعیتی كه فقه ما دارد و در تمام ابعاد بشر فقه ما دستورات و تعلیمات كامل و جامع دارد. جایی نیست كه در آنجا ما در بمانیم، البته الآن سؤالات مستحدثه خیلی زیاد شده است، ولی الحمدلله سرمایههایی كه در اختیار ما هست طوریست كه اگر از ما، یعنی از حوزه و علمای حوزه و از مدرّسین و از كسانی كه این معارف را آموخته باشند سؤالی بپرسند، چیزی نیست كه جوابش در معارف اهلبیت و فقه آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین نباشد. این مسئله بسیار مهم است.
یكی از فرقهایی كه بین فقه تشیع و دیگر فقههاست اینست كه مدت اتصال فقه شیعه با منبع وحی خیلی بیشتر از بقیه است. آنها تمام مطالبشان به همان 23 سال حیات وجود مبارك پیامبر اكرم(ص) است كه همه البته از آن بهرهمند هستند ولی شیعه تا سال 260 هجری، معاشرت با آنهایی كه وحی را برای مردم بیان میكردند داشته است، با آن كسانی كه تالیتلو مقام مقدس پیامبر اكرم(ص) بودند كه «ما إن تمسّكتم بهما لن تضلوا أبداً» و این برای ما یك افتخار است و این دلیل وسعت فقه و علومی است كه در اختیار شیعه است، به هر حال ما برای اینكه دنیا را به سوی اسلام و خدا تبلیغ و دعوت كنیم، الحمدلله وسائل و سرمایههای علمی در اختیار داریم. خصوصاً باید تقدیر داشته باشیم از این مركز فقهی كه تأسیس شده، این بنیاد بسیار با عظمتی است و امیدوارم كه تا ظهور حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه شریف برقرار باشد و علما و فقهای بزرگ از این مركز ان شاء الله به دنیای علم و دنیای تشیع تحویل داده شود.
اصل مطلب اینست كه ما وظایفی كه در این زمان بر عهده داریم سنگین است و باید فقه و علوم اهلبیت را ترویج كنیم، هیچ جا نیست كه بتوانند بگویند ما بینیاز از فقه هستیم باید با این فقه آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین همه جا اداره بشود، حلال و حرام باید از اهلبیت گرفته شود و دنیا و جامعهی ما باید بر اساس حلال و حرام اهلبیت اداره شود، سعادت ما هم به همین است كه این حلال و حرام را محترم بشماریم، اینها حدود خداوند متعال است. از اینها تجاوز نكنیم، این همه فضائل و ثوابهای بلند كه برای فقها ذكر شده، برای هیچ صنفی بیان نفرمودهاند.
«الملائكة لتضع اجنحتها لطالب العلم رضاً به»، ملائكه برای نشستن طلاب علوم اسلامی و علوم دینی، بال میگسترانند، همه برای طلاب علم استغفار میكنند و همینطور در مورد خود علما و فقها. این روایات را اگر آدم ملاحظه كند، میبیند كه مسئله خیلی عظیم است، مسئلهی فقه و مدرسه و حوزهی علمیه و مدرسهی فیضیه و این بنیاد عظیم و فقه ائمهی اطهار، مسلئه خیلی بالا و بزرگ است و ما باید به این مطالب خیلی اهمیت بدهیم و در عین حال از این فرصتهایی كه در این زمان فراهم شده است، حداكثر استفاده را ببریم.
بلاغ مبین امروز بر عهدهی روحانیت است در این زمان با وجود این مركز و این حوزهها و این برنامههایی كه در اختیار همه هست، حجت تمام است و اگر كوتاهی كنیم ما روز قیامت مورد سؤال واقع میشویم. البته امیدواریم كه با توجهات و عنایات حضرت ولیعصر(عج) همه موفق باشند و همه احساس مسئولیت داشته باشیم هم در دفاع از كیان دین و هم در امر به معروف و نهی از منكر، در حفظ حدود احكام خدا كه اینها به هم نخورد. در این نظام اسلامی باید نظام دین، نظام قرآن، نظام معارف اهلبیت، نظام فقه، از اول عبادات تا آخر دیات. تمام اینها پیاده شود و این با تلاش و همّت و شجاعت حوزههای علمیه است، یعنی مسئولیتش به عهدهی اینها گذاشته شده.
به هر حال بنده نمیدانم چطور و با چه زبانی تشكر كنم هم از شما بزرگواران و علمای اعلام كه برای تجلیل از برنامههای این مركز و برای تشویق كسانی كه خدمت میكنند و سعی دارند كه هر چه بیشتر این حوزهها را با عظمت به دنیا نشان بدهند، تشریففرما شدید و این هم خودش مسئله است و الحمدلله امروز شوكت روحانیت روز به روز ظاهرتر میشود، همین جلسهی ما الحمدلله شوكت و عظمت است، شكوه برای دین است، امام زمان(عج) مسرور و خرسند میشوند به شرط اینكه انتظاراتی را كه ایشان دارند ان شاء الله برآورده شود، البته باید هم برآورده شود چون وسائل هست و كسی هم حجت ندارد كه بخواهد عذری برای خودش داشته باشد، همه باید وارد میدان شویم و كار كنیم.
من از خداوند متعال برای همهی حوزههای علمیه توفیق مدد مسئلت میكنم و امیدوارم عنایات حضرت ولی عصر(عج) همیشه شامل حال همه باشد و ما از دعای آن حضرت ان شاء الله برخوردار باشیم.
مدیر محترم حوزه علمیه قم
بسم الله الرحمن الرحیم
جلسه بسیار محترم و معزز است در جمع آیات، حجج اسلام، علما، فضلا، فرهیختگان، در موسسهای كه به نام مركز فقهی ائمه اطهار ـ علیهم صلوات الله ـ و از باقیات الصالحات حضرت آیتالله العظمی فاضل لنكرانی ـ قدّس الله نفسه الزكیه ـ است.
مجلس بسیار محترم است، ان شاء الله مورد عنایت ویژهی خاص اهلبیت مخصوصاً حضرت صاحب الأمر ـ اروحنا لتراب مقدمه الفداه ـ است، باشد.
بعد از بیانات بسیار شافی و وافی حضرت آیتالله العظمی صافی گلپایگانی، مرجع تقلید و بزرگ و زعیم حوزهی علمیهی قم. در داستان ولادت حضرت عیسی از مریم كه قوم آن حضرت متوجه شدند مریم فرزندی به دنیا آورده است، آمدند جمع شدند توبیخ كردند كه این بچه را از كجا آوردی؟ گفت از خود او سؤال كنید، گفتند چطور یك بچهی تازه به دنیا آمده میتواند با ما حرف بزند؟ قرآن میفرماید حضرت عیسی به سخن درآمد اول صحبتش این بود كه «إنّی عبد الله»، تا از این مفاسدی كه بعد مطرح شد و ادعای الوهیت برایش كردند جلوگیری شود، «قال إنّی عبدالله آتانی الكتاب وجعلنی نبیاً وجعلنی مباركاً»، خداوند مرا مبارك قرار داده است.
مرحوم كلینی ـ رضوان الله تعالی علیه ـ در كتاب اصول كافی و همچنین مرحوم قمّی در تفسیر قمی و شیخ صدوق در كتاب معانی الأخبار، هر سه بزرگوار از امام صادق(ع) نقل میكنند، فرمود: «وجعلنی مباركاً أی نفّاعاً»، خداوند مرا نفّاع، كسی كه نفعش زیاد به دیگران برسد، قرار داده است. از طرق عامه هم همین نقل شده كه در تفسیر طبری از ابوهریره نقل میكند كه قال رسول الله(ص) جعلنی مباركاً أی نفّاعاً، خداوند مرا نفّاع، یعنی اینكه نفع زیاد به دیگران برساند، قرار داده است. در تفسیر مجمع البیان یك معنای دومی هم بیان كرده میفرماید: «أی معلّم الخیر»؛ خدا مرا معلم خیر قرار داده است، استادی كه خیر تعلیم میدهد. علومی كه باعث نجات و سعادت است به دیگران تعلیم میدهد.
مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنكرانی(قده) این دو جهت را داشتند كه مصداق این آیه است. هم ایشان نفّاع بود و هم معلم خیر بود. نفاع بود؛ ملاحظه بفرمایید در طول حیات پربركتشان از مدرّسین طراز اول حوزه بود، چه آن موقعی كه درس سطح تدریس میكردند و چه درس خارج، اعلام و فضلا و حتی مجتهدین، پای درس ایشان حضور داشتند، تألیفاتی كه ایشان دارد و برای دیگران گذاشته كه از آن انتفاع میبرند، یك دورهی كامل فقه استدلالی، به نام تفصیل الشريعة فی شرح تحریر الوسيلة است، واقعاً تحریر امام را ایشان با این مبانی استدلالی كه برایش بیان كردند، احیا كرد و در دسترس بزرگان، علما، اساتید و طلاب معظّم قرار داده، از آن استفاده میشود.
یك دورهی فقه، تقریرات درس مرحوم آیتالله العظمی بروجردی، آن كتاب مدخل التفسیرشان كه واقعاً گرانقدر است، بسیار عالی و مطالب ارزندهای در آن جمع و تألیف شده. و همچنین قواعد فقهیه و سایر تألیفات. چه نفّاعی بالاتر از این كه این همه تألیفات بعد از خودشان گذاشتند تا حوزههای علمیه، حتی اساتید و بزرگان از آن بهرهمند شوند.
ملاحظه میكنید در روایتی میفرماید: «عن الصادق(ع) عن آبائه عن امیر المؤمنین(ع) قال: قال رسول الله(ص): إذا كان یوم القیامة وزّن مداد العلماء بدماء الشهداء»، روز قیامت مداد علما و همین تألیفات را با دماء شهدا توزین میكنند. «فیرجّح مداد العلماء علی دماء الشهداء»؛ ملاحظه میفرمایید با آنكه اینقدر عظمت برای خون شهید مطرح شده، اما «یرجّح مداد العلماء علی دماء الشهداء»، مداد علما بر خون شهدا برتری مییابد، این هم نتیجهی این نفّاع بودن.
باز روایت دیگر؛ «عن الصادق(ع) قال: قال رسول الله(ص): من تعلّم باباً من العلم لیعلّمه الناس ابتغاء وجه الله»؛ كسی كه برای خدا بابی از علم را فرا گیرد تا آن را به مردم یاد دهد، مثل همین كاری كه مرحوم آیتالله العظمی فاضل انجام داد، «اعطاه الله أجر سبعین نبیاً»، خداوند پاداش هفتاد نبی را به او میدهد. این نتیجهی این تألیفات و نفع علومی كه از ایشان به دیگران میرسد.
ایشان معلم خیر بود همان معنای دوم كه مرحوم مجمعالبیان برای «وجعلنی مباركاً» فرموده. واقعاً ایشان معلّم خیر بود، چه معلم خیری بالاتر از این كتابها و تألیفاتی كه از ایشان مانده است.
باز روایتی در این باب داریم؛ «عن أبی جعفر(ع) قال: قال رسول الله(ص): إنّ معلّم الخیر یستغفر له دوابّ الأرض و حیطان البحر و كلّ ذی روحٍ فی الهواء وجمیع أهل السماء والأرض یستغفرُ له»؛ یعنی موجودات همه دربارهی او استغفار میكنند، این هم پاداش كار معلّم خیر، رضوان الله تعالی علیه.
این ساختمانی كه الآن داخلش نشستهاید چه باقیات الصالحاتی است، پیشبینیای كه ایشان كرد كه یك چنین بنای معظمی را واقعاً حوزه نیاز دارد. حوزهی امروز كه مركز علمی جهان تشیع است و مورد توجه تمام حوزههای علمیه و دانشگاهها و مراكز علمی تمام دنیا هست، نیاز به یك چنین بنای معظمی دارد، حتی این بناء هم كم است، باز هم مشابه این چند تا بنای معظم دیگر نیاز داریم. همینطور كه حضرت آیتالله صافی فرمودند، امروز حوزهی علمیه قم مورد توجه جهان تشیع است، بلكه غیر مسلمانان به آن توجه دارند و عطش فراگیری علوم اهلبیت را دارند، از حوزهی علمیه قم انتظار دارند مبلغینی برای نشر علوم اهلبیت بفرستد نزد كسانی كه برای فراگیری علوم عطش دارند، امروز موقعیت قم غیر از سابق است.
من یك معجزهای از امام صادق (ع) دربارهی شهر قم برایتان عرض كنم كه واقعاً معجزه است: «عن أبی عبدالله(ع) إنّه ذكر الكوفة وقال: «ستخلوا الكوفة من المؤمنین و یعرض عنه العلم»؛ علم از كوفه كنده میشود، «كما تعرض الحیة فی حُجرها»؛ مانند ماری كه از سوراخش بیرون میآید، «ثمّ یظهر العلم ببلدةٍ یقال لها قم»؛ سپس علم از شهری به نام قم ظاهر میشود كه معدن علم و دانش میگردد. این معجزه را ببینید؛ «وتصیر معدناً للعلم والفضل»، الآن اینطور نیست؟! مرحوم محقق قمی در سفينة البحار این روایت را نقل میكند و در ذیلش میفرماید در روایت دیگری از امام صادق(ع) نقل شده كه زمانی خواهد آمد كه قم و اهل قم حجت بر خلایق خواهند شد، «سیأتی زمانٌ تكون بلدة قم و أهلها حجةً علی الخلائق». زمین قم و اهل قم همین حوزهی علمیه و علمایی است كه در اینجا هستند، مردم این شهر به این علما نگاه میكنند و از آنها الگو میگیرند، امروز اینطور است. قیامهایی كه از 19 دی در قم شروع شد و به تبع آن در استانهای دیگر.
«وذلك فی زمان غیبة القائم إلی ظهوره»؛ در كلام امام صادق(ع) بشارت خوبی است برای مردم قم كه میفرماید: این حجت بودن در زمان غیبت ادامه دارد تا زمان ظهور امام زمان(ع). خُب اگر ما با این دید و بیان به قم نگاه كنیم متوجه خواهیم شد كه چقدر نیاز به چنین ساختمانی خواهیم داشت! و دید عالی كه آن مرجع بزرگوار رضوان الله تعالی علیه داشتند و این بنا را تأسیس كردند و بحمدالله به دست مبارك آقازادهی محترمشان كه خود یكی از مجتهدین، اساتید و از بزرگان حوزه است مدیریت میشود و ان شاء الله همانگونه كه خودشان فرمودند این بنای عظیم در اختیار حوزه و اساتید حوزه و دانشپژوهان آن است كه بتوانند از آن بهرهمند شوند و این همان معنای نفّاع است كه عرض كردم، مصداق بارزش آن عالم بزرگوار بوده است و باقیات الصالحاتی برای ایشان خواهد بود.
پروردگارا توفیق تحصیل علوم دینی و انجام وظیفه به همهی ما عنایت بفرما.
ریاست محترم مجلس شورای اسلامی
بسمالله الرّحمن الرّحیم
عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت شما سروران عزیز و آرزو میكنیم كه این مركز معظم كه با نیت خیر مرحوم حضرت آیتالله العظمی فاضل لنكرانی و با پیگیریهای مجدّانهی آقازادهی ایشان، حضرت آیتالله جواد آقای فاضل لنكرانی، به وجود آمده یك منشأ خیری برای كلّ جامعهی بشریت بشود و همان طور كه طراحی شده و ابعاد گستردهای هم در داخل ایران و هم در خارج از ایران دارد، بتواند متناسب با شرایط امروز نیازهای فكری جامعه را محقّق كند.
خداوند رحمت كند حضرت آیتالله فاضل لنكرانی كه از مراجع بزرگ و دوراندیش بودند و یكی از نمونههای دوراندیشی ایشان هم همین اساسی است كه پایهگذاری كردند، ایشان علاوه بر اینكه در زمینهی فعالیتهای انقلاب یك نقش محوری در حوزهی علمیه قم داشتند و در تمام دوران انقلاب ایشان شاخص بود، موضع ایشان و حمایت ایشان از انقلاب اسلامی و همچنین نقشی كه در پیشبینی حوادث در شرایط مختلف داشتند، انصافاً از ایشان یك وضعیت منحصر به فردی ایجاد كرده بود.
بسیاری از صاحبنظران مختلفی كه در انقلاب تلاش میكردند به ایشان مراجعه و كسب نظر میكردند و نظر ایشان نافذ بود و فكر میكنم با یك دوراندیشی هم این بنای معظم را تا آنجا كه من اطلاع دارم در زمینهی آموزشهای مختلف تدبیر و سامان دادند.
اگر ما به شرایط امروز نگاه كنیم میبینیم چنین مراكزی واقعاً بیش از حوزههای قبل و سالهای گذشته نیاز است، مخصوصاً در این عصر و انقلابهایی كه ما الآن در آن قرار داریم، یك وضعیت متمایزی بوجود آمده، از نظر رجوع به فصل اصیل اسلامی. البته حوزههای علمیهی شیعه همیشه از یك جهاتی متمایز از بقیهی حوزههای اسلامی بود و در دورههای مختلف هم این ویژگی را همیشه حفظ كرده است علاوه بر آن نكاتی كه حضرت آیتالله العظمی صافی فرمودند، در عمق تفكّر شیعی در حوزههای علمیه، به دلیل معاصرتی كه در طول زمان نسبتاً قابل توجّه داشتند، استقلال حوزههای علمیهی شیعه یك امر بسیار پر بركتی بود كه در ادوار مختلف هم حفظ شد با یك اضافاتی. و اگر شما امروز حوزههای علمیه ما را مقایسه كنید با شرایطی كه سایر حوزههای اسلامی دارد نقش تأثیرگذار حوزههای علمیهی شیعه را كاملاً لمس میكنید.
شاید تا قبل از دورهی صفویه، حوزههای علمیه چند خصوصیت بارز را حمل میكردند. اولاً تتبعات دینی در حوزهی فقه و سایر شعب تعالیم اسلامی در حوزههای علمیه انجام میشد و نسبتاً هم یك امر شاملی بود چون سایر جهات علمی در مدارس مختلف دایر نبود، لذا شما شخصیتهایی مثل خواجه نصیر، مثل شیخ بهایی و سید مرتضی را كه نگاه میكنید هم فقیه و عالم بزرگوار در فقه بودند و هم به سایر شعب تعالیم اسلامی وقوف داشتند، این ضرورت زمانه بود، علاوه بر این؛ یكی از وظایف مهمی كه حوزههای علمیه در آن دورهها به دوش میكشیدند، خلوصی بود كه در فكر اسلامی باید اینها حفظ میكردند، همیشه بادهای موسمی افكار مختلف به سمت جوامع اسلامی میوزید، هر زمانی یك جور و این علمای اسلامی بودند كه باید تفكر اسلامی را حفظ میكردند از اینكه مخلوط بشوند و التقاط در آنها بوجود بیاید و این وظیفهی مهمی است، در عهد صفویه اینها مسئولیتهایی را برعهده داشتند، شیخ الاسلام شدند، قاضی شدند و عملاً تلاش كردند كه مراجع مختلف را بتوانند با احكام اسلامی اداره كنند، نه بسط ید زیاد داشته باشند ولی بعضی از شئون را در اختیار داشتند، در زمان بعضی از سلاطین صفویه هم در حدّ فكر دادن به سلاطین هم نقش مؤثر داشتند، لذا علاوه بر آن شرایطی كه در گذشته داشتند، در حفظ تفكر دینی، در بلاد مختلف اسلامی و خلوص دین و شعب مختلف فكر اسلامی، یك مقداری هم بر آن اضافه شد و آن قضاوت كردن و دخالت كردن در شئون سیاست در حدّ مشورت دادن به سلاطین، چون خودش امر مهم و تأثیرگذاری بود.
از عهد صفویه به بعد مخصوصاً دورهی قاجار تا دورهی پهلوی، در دوره قاجار به همان میزان كه افكار غربی وارد كشور ما میشد، سلاطین عملاً كار را بر علمای اسلامی ضیق میگرفتند و حوزهی كاری اینها را دائماً محدود كردند و اینها البته یك نقش دیگری را بر عهده گرفتند، علاوه بر صیانت از فكر اسلامی، در دفاع از حقوق مردم در مقابل سلاطین میایستادند و دفاع میكردند تا عصر مشروطه كه در عصر مشروطه علمای بزرگ نجف و قم بودند كه برای حفظ حقوق مردم قیام كردند و در مقابل سلاطین قاجار ایستادگی كردند. یعنی اینجا یك نقش بزرگتری باز پیدا كردند كه منشأ آن خصوصیت استقلال حوزههای علمیهی شیعه بود.
در عهد پهلویها این وضع باز یك نقش بیشتری پیدا كرد، علاوه بر دفاع از حقوق مردم، افكار اسلامی را حفظ كردند، مخصوصاً چون یك اراده ی قوی وجود داشت كه افكار متضاد فكر اسلامی،حالا چه ماركسیستی باشد و چه غربگرایانه و چه گرایشهای پانگرانیستی خیلی مبتذل، متفكرین اسلامی و حوزههای علمیه باید هم در مبارزه با پهلوی یك نقش فعالتری پیدا میكردند و هم در مقابل این افكار ایستادگی میكردند، حالا یك شخصیتهایی مثل علامه طباطبائی و مرحوم شهید مطهری، اینها با افكار التقاطی كه وارد حوزهی تفكّر اسلامی شده بود، باید مبارزه میكردند، این مبارزه خیلی شدیدتر از گذشته بوده و به خاطر اینكه آمریكاییها و اسرائیلیها پشت سر شاه بودند، او را تشویق به سركوب علمای اسلامی و حوزههای علمیه میكردند، لذا یك وضعیت متفاوتی از عصر قاجار ما در دورهی پهلوی داشتیم.
حوادثی كه در مدرسهی فیضیه رخ داد، قیام پانزده خرداد كه همهی اینها از بركت آن بیداریای بود كه در حوزههای علمیه وجود داشت و لازم است در تاریخ انقلاب روی اینها فكر شود و نوشته شود كه خدمات حوزههای علمیه در بخشهای مختلف تا حدوث انقلاب اسلامی چگونه طبقهبندی شد، بعد از انقلاب اسلامی ما یك عصر جدیدی داریم كه نقش فقها و دانشمندان اسلامی در هدایت جامعه بسط ید پیدا كرد، ولی فقیه یك مرجعی است كه توانست عصارهی فكر دینی را در جهات مختلف كشور اسلامی محقّق كند و این فقط مربوط به ایران هم نبود. حساسیت نسبت به سرنوشت مسلمانها، دغدغهی مهمّ ولی فقیه بود، چه زمان حضرت امام(قده) و چه حضرت آیتالله العظمی خامنهای.
البته تحقق افكار اسلامی در جامعهی خود ما در دورههای مختلف فراز و فرود داشت، اما ارادهی ولی فقیه بر این بود كه هم در مقام تقنین و هم در مقام اجرا احكام اسلامی ساری و جاری شود، هر چند این مسئله در همهی امور كاملاً محقق نشده ولی این اراده وجود دارد و امیدواریم كه ان شاء الله به نتیجه برسد.
اما در شرایط فعلی من فكر میكنم وضعیت متفاوتی پیدا كردیم؛ ما وارد یك زمانی شدیم كه عصر انقلابهاست، یك انقلاب نیست، شرایطی كه امروز در مصر و تونس و لیبی و بحرین و بسیاری از كشورها مثل یمن و اینها كه رخ میدهد، یك حادثهی كوچكی نیست، حادثهی بزرگی است، همانطور كه حضرت آیتالله صافی فرمودند ارتباطات تسریع شده و نیازهای جامعهی بشری به حوزههای علمیه افزون شده من این نكته را میخواهم عرض كنم كه برخی از علمای این كشورها یك عقب افتادگی نسبت به مردم داشتند، شما نگاه كنید مثلاً علمای الازهر در انقلاب مصر عقبتر از مردم بودند، با اینكه علمای روشنفكری هم در بینشان هست ولی به خاطر عدم استقلالشان نتوانستند هدایت جدی داشته باشند، البته الآن كه فضا یك قدری باز شده دیدم علمای الازهر دارند مردم لیبی را هدایت و توصیهی به قیام میكنند اما دچار یك عقبافتادگی بودند، جوانها و مردم در این انقلابها واقعاً حضور جدی داشتند، فعال بودند ولی علماء آنها خیلی با ملاحظه عمل كردند و این كاملاً این نقطه را نشان میدهد كه وقتی حوزههای علمی مستقل نباشند این مشكل را پیدا میكنند، در شرایطی كه باید از حقوق مردم و از منافع اسلام دفاع كنند، دچار عقبافتادگی هستند، اما فضای فعلی به نظر من شرایط را عوض كرده، من فكر میكنم جدای از اتفاق مهمی كه این انقلابها به وجود آورد و فضای این دیكتاتوریهای وابستهی فاسد كه غالباً تكیه به غرب داشتند و متأسفانه در این چند دههی اخیر با یك ذلّتی نسبت به صهیونیستها رفتار كردند، حادثهی مهم دیگر اینست كه یك بیداری در كشورهای اسلامی به وجود آمده و علمای اهل سنّت در این كشورها هم جایگاه خودشان را دارند پیدا میكنند.
آن تنگناهای گذشته به نظر من در دورهی جدید تا حدی مرتفع خواهد شد و این بیداری به حوزههای علمیه كشیده میشود، اینجا زمانی است كه حوزهی علمیهای مثل حوزهی علمیه قم میتواند نقش خیلی قویتر و وسیعتری پیدا كند، ایجاد ارتباط كند، هم روابط را نزدیك كند، مذاكرات و مباحثات را عمیقتر كند و هم تأثیرگذاری داشته باشد.
من خیلی خوشحال شدم كه در این كلیپی كه پخش شد دیدم نمایندگیهایی از مركز فقهی در كشورهای مختلف ایجاد شده و این هم از دوراندیشی مرحوم آیتالله فاضل لنكرانی است كه این مراكز را ایجاد كردند، واقعاً در عصر فعلی من فكر میكنم هر چه گستردهتر باید مثل قم حوزههای علمیه شیعه ارتباطش را با بقیه حوزهها برقرار كند، چون آن فضای بسته شكسته خواهد شد و فضای كشورهایی كه انقلاب در آنها رخ داده، نمیتواند آن فضای دیكتاتوری گذشته را داشته باشد، مثلاً فرض كنید در لیبی، درست است كه حاكمش دچار مشكلات عقلی شده و با ملت خودش اینطور با سنگینی عمل میكند، این به ضررشان هم هست، ولی این دیگر تاب نخواهد آورد و فضا باز خواهد شد، در این فضای باز شرایط برای علمای اسلامی تفسیر میكند و من فكر میكنم آنها متوجه این عقبافتادگی شدند و نیازمند ارتباطات وسیعتر و سطح بالاتر علمی از نظر معارف اسلامی هستند.
اینجا فضایی است كه حوزه علمیه قم میتواند تنفس جدید در شرایط بینالمللی داشته باشد و امیدواریم كه این مركز بزرگ و مهمّی كه ایجاد شده با این نیت خیر و خالص، بتواند در این عصر شرایط را به خوبی تشخیص بدهد و نیاز كشورهای دیگر را به نحو درستی تأمین كند.
از خداوند متعال توفیق همهی شما عزیزان خصوصاً مؤسس محترم حاج آقا جواد فاضل لنكرانی كه زحمت زیادی را كشیدند خواهانم.
آيتالله العظمىفاضللنكرانى(ره)
بـه نـام آنـكه فـضيلت بـداد انسان را *** به رهنمايى ادراك و هوش و عقل سليم
برون فكند ز جان ديو جهل و ظلمت را *** كه در سـراچهى دلها شود فرشته مقيم
به نعمتش همه محتاج منعـم و درويش *** ز رحمـتش همـگان بهرهور كريم و لئيم
عـطا نـموده بـه وارستـه مرجعى توفيق *** كـه بـود لايـق و زيبـندهى چنين تكريم
جنـاب فـاضل و فضل و كمال را مصداق *** فـقيه عامل و در عـصر خود بزرگ زعيم
بـه همـت شـب و روزش قوام و سامان يافت *** رواق و مـدرس و ايـوان ايـن بنـاى عظيم
هـمين بـناى مـجلل كـه فخر اسلام است *** كـشيد سـر بـه فـلك بـا تـوكل و تصميم
بـه پـيش رفتـهتـرين صنعت اشاعه علم *** مـجهـز آمـده بـا فـكر عـالمـان حـكيم
كـتابـخانـه و تـالار و مـسجد و مـحراب *** مـحيـط بـحث و شـبستـان و مركز تعليم
شـد ايـنمكان چـون منور به نور فضل و كمال *** گـذشت پـرتـو انـوار آن ز هـفت اقـليـم
جدا كـننـد اسـاتيـد فـن ز هـم ايـنجــا *** به اجـتهـاد و فـقاهـت صحـيح را ز سقيم
نـهـادهانـد سـخن را بـه دوش اسـتـدلال *** مـدرسـان فـقيـه و سـخنـوران فـهيـــم
چـكيــده سـخـن عـالـمان فـقه و اصـول *** كـنـد مـبـانـى اثـبات و نـفى را تــحكيـم
بـه عـاشقـان و مـريـدان مـكتـب اسـلام *** كـنـند قـول امـامـان شـيـعـه را تـفهـيـم
دعا رسـد بـه اجـابت در اين مكان شريف *** فـرشته پل زده ز اينجا مگر به ركن و حطيم
فــروغ وادى سـيـنا دمـــد ز ايـــوانـش *** بـه طـور عـشق مـگر پـا نهـاده اسـتكليم
بـه يـمـن مـقدم دخــت رسـول هم امروز *** صـفا گـرفتـه دل مـا ز كـوثـر و تـسنـيـم
بــه احـتـرام وجـــود مـبـاركـش گـويى *** رسـد ز خـلد بـرين بـر مـشام دهـر نسيم
هـميشـه بـانى ايـن بـاقيـات جـاويد است *** درود بــاد بـه روحــش ز كـردگـار قديم
ز طـبع خـويش چـو تـاريخآن طلب كردم *** بـه شـمسى و قـمرى كــرد پاسخى تسليم
بـه هـر دو مـصرع پـايـانـى قصيده بگفت *** ادب فـروز بـه ايـنمـصرع و از آن مصرع
كـشيـد پـاى ادب را بـه شيــوه تــرميـم *** يـكى اضـافـه كـن و كـن جـواب را تـرميم
(در ايـن مـحل مـنور بـه نـور اهل البيت(ع) *** گـشود باب هدى را خــداى ابـــراهيــم)
بـه يـادمـان چـنين مـركـزى بـراتـــى را *** وظـيفـه شـد كـه كنـد ايـن چكامه را تقديم
قم ـ محمدرضا براتى
تصاویری از این مراسم با شکوه
تصاویری از ساختمان مرکز فقهی ائمه اطهار(ع)