مراسم افتتاحیه دروس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) در سال تحصیلی جاری، روز شنبه 25 / 6 / 91 با حضور و سخنرانی حضرت آیت الله استادی دبیر محترم شورای عالی حوزه علمیه و آیت الله حاج شیخ محمد جواد فاضل لنکرانی ریاست مرکز فقهی ائمه اطهار (ع) برگزار گردید.
در این مراسم نخست جناب حجت الاسلام و المسلمین آقای قاضی زاده معاون آموزش مرکز فقهی گزارشی از روند فعالیتهای آموزشی مقطع سطح و خارج مرکز در سال گذشته و برنامههای سال جاری ارائه نمودند و سپس آیت الله استادی و آیت الله فاضل لنکرانی(دامت برکاتهما) ایراد سخنرانی فرمودند و در خاتمه از نفرات ممتاز درسی و انضباطی مرکز تقدیر به عمل آمد. مشروح بیانات حضرات به قرار ذیل میباشد؛
مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) ـ 25 / 6 / 91
بسم الله الرّحمن الرّحیم
موضوع صحبت سفارش به درس خواندن و مخاطب ما طلاب عزیز این مرکز هستند که مسئله خوب درس خواندن برای آیندهشان خیلی مؤثر است. کتابهای ما همینها است که میخوانیم، رسائل و مکاسب و کفایه ولو گاهی گفته میشود اینها باید اصلاح یا عوض شوند، اما این کتابها امتحان خود را داده، یعنی شرایطش طوری است که اگر درست تدریس و درست خوانده شود واقعاً محصّل در طریق اجتهاد قرار میگیرد و در این تردید نکنید، الآن با این کتابها طلاب دو سه جور برخورد میکنند، طلبههایی که حوصله ندارند و آنرا سرسری میگیرند، مثل اینکه مأیوساند از اینکه بتوانند این کتابها را خوب بخوانند، این یک آسیب است که الحمدلله در این مرکز وجود ندارد.
آسیب دوم اینکه این کتابها کتابهای سهل و سادهای نیست، بعضیها خیال میکنند آنرا زود و خوب میفهمند، این کتاب مکاسب، درس خارج شیخ انصاری است، لذا نه باید مأیوس باشیم و نه این طور که کسی بگوید خوب خواندم و تمام شد، باید در انتخاب استاد دقت کنید و با مشورت، استاد خوب را انتخاب کنید و بعد واقعاً به درس اهمیّت بدهید، اهمیّت دادن به درس اینست که فرد خوب گوش کند، خوب مطالعه کند، مباحثه کند، به کتابهایی که این کتاب از آن مطلب نقل کرده مراجعه کند و حتماً یکی دو تا حاشیه را هم دقیق مطالعه کند و در نظر بگیرد، اگر به همین صورت بخواند قطعاً بداند در درس خارج از روز اول میتواند استفاده کند، دو سه سال هم که بگذرد قریب الاجتهاد میشود.
در مورد درسهای دیگر غیر از فقه و اصول که بحمدلله گفتند اینجا هم تفسیر، کلام و چیزهای دیگر هست این کتابها نشان داده که هر کس اینها را خوب دنبال کند طبعاً آنها را نیز به دست میآورد، حالا اگر درسش باشد خیلی خوب است و مفسرین مهم ما پیش چه کسی تفسیر خواندند؟ درس تفسیر باید باشد و خیلی هم باید اهمیّت بدهیم ولی خصوصیت فقه و اصول ما طوری است که چنان توانی به محصل میدهد که در هر رشته دیگری وارد شود کم نمیآورد، من مکرر عرض کردم آیت الله شهید مطهری وقتی وارد تهران شد و در مجامع علمی، دانشگاهی، توانست پاسخگو باشد در قم چه خوانده بود؟ همین فقه و اصول را خوانده بود، درست است که ایشان فلسفه هم خوانده بود، اما خصوصیات شرح لمعه ما، ریاض و رسائل و مکاسب و کفایه طوری است که اگر آنطور که باید به آن اهمیّت داده شود حتماً انسان را در صراط اجتهاد قرار میدهد و به او توانی میدهد که در علوم دیگر هم که وارد شود بر آن مسلط باشد.
البته فلسفه و عرفان جداست چون اصطلاحات خاص خودش را دارد. یک مجتهد مسلم اگر آنرا نخوانده باشد نباید به خودش اجازه بدهد در فلسفه دخالت کند، شما تک تک بزرگان را در نظر بگیرید، آنها که در غیر فقه و اصول وارد شدند، آیت الله العظمی فاضل، ایشان وقتی از تبعید برگشته بودند به خاطر همین مباحث تفسیری خیلی خوشحال و خرسند بودند و میگفتند ای کاش زودتر این کار را کرده بودم، آیت الله العظمی خوئی تفسیر نوشتند، درست است که ایشان درس آقای بلاغی را دیده بود ولی اینطور هم نیست که بگوئیم اگر بلاغی را ندیده بود نمیتوانستند آن تفسیر را بنویسند، مرحوم سید عبدالاعلی سبزواری هم تفسیر نوشته، ما اصالت را همانطور که همه میگویند باید به فقه و اصول بدهیم و این را جدی بگیریم و به مغالطهها و تبلیغات سوء اصلاً توجه نکنیم، هر چه میتوانیم این را محکمتر بخوانیم در سبکش، در نوشتن درس خارج و تقریرات آن جدی باشیم، حتماً بدانیم اگر کسی همین راهی که قبلیها رفتند برود و ده سال با جدیت دنبال کند در دهه دوم حتماً در صراط اجتهاد قرار میگیرد و مجتهد، هم همه جا جایش هست، در هر جایی میتواند مفید باشد.
امروز برای یک طلبهی فاضل باسواد جایی نیست که به او نیاز نداشته باشند، مگر اینکه کسی خیلی منزوی باشد و خودش نخواهد! یعنی همه جا جایشان هست، داخل و خارج کشور، در حوزه و خارج حوزه، همه دنبال طلبههای فاضل و باسواد میگردند، ظاهر قضیه این است که از سال اول درس خوب بخوانیم ولی برای ترقی و پیشرفت یک واقعیات و باطنی هم هست که باید به آن هم توجه شود، اگر عزیزان بخواهند توفیق پیشرفت داشته باشند، به چند مسئله باید توجه کنند؛ یکی مسئلهی احترام فوق العاده به پدر و مادر است، بخصوص در جایی که پدر و مادر ما افراد عامی و بیسواد هستند، ثابت شده که احترام به پدر و مادر بخصوص در بعضی از موارد خیلی باعث پیشرفت و ترقی میشود ما باید باور داشته باشیم که غیر از ظواهر چیزهای دیگری هم هست، ما به برکت معتقدیم، برکت یعنی چه؟ آدمی که دین نداشته باشد و خدا را قبول نداشته باشد میگوید این یعنی چه؟ نیم کیلو نان دو نفر را سیر میکند اینکه برکت کرد یا نکرد یعنی چه؟ ولی ما معتقدیم نه، همین نیم کیلو نانی که باید دو نفر را سیر کند، یک واژهای به نام برکت بر آن میآید که میگوئیم خدای متعال به این نان برکت داد و ده نفر را سیر کرد، ما باید به این حرفها معتقد باشیم، درس هم همینطور است، اگر بخواهد درس برکت داشته باشد باید عوامل برکت و جلب رضایت خدای متعال را داشته باشیم که یکی از آنها مسئلهی احترام به پدر و مادر است.
دومین مسئله؛ استاد است، استاد بر انسان خیلی حق پیدا میکند، چه خوش اخلاق باشد یا نباشد، جاذبه داشته باشد یا نداشته باشد، اگر بخواهیم پیشرفت داشته باشیم باید یادمان باشد که این استاد مثل پدر چیزهایی به ما تعلیم میدهد و القا میکند که به درد ما میخورد، باید از این استاد قدردانی و احترام شود، قطعاً بدانیم بیاحترامی به استاد، قدردانی نکردن از او یک آسیب است و ممکن است ما زحمت را بکشیم و بعد مواردی پیش بیاید و نگذارد زحمت به جایی برسد!
اما مورد سوم که این دو تا را به عنوان مقدمه آن گفتم، این است که تشکیلاتی مثل اینجا درست میشود، یک عزیزی با قصد قربت و آیندهنگری یک کاری را شروع میکند و همهی کسانی که آنرا ادامه میدهند و اداره میکنند، اینها بستر تحصیل ما را فراهم میکنند، همینطور که فرمودند یک طلبه که اینجا چند سال درس بخواند، بعد توان این را پیدا میکند که در خارج بتواند رسائل و مکاسب بگویدو یا پاسخ به سؤالات مردم بدهد، بستر این توفیق را اینجا برایش تهیه کردهاند، قدردانی از این تشکیلات و همه کسانی که در این تشکیلات مؤثرند از چیزهایی است که باعث برکت میشود، البته ممکن است نقاط ضعفی هم باشد، ولی اینکه انسان چشمش را به آن نقطه ضعف بدوزد و همه چیز را فراموش کند قطعاً آسیب میبیند و باید زحمات کلیه کسانی که بستر تحصیل را برای ما آماده میکنند، مورد تقدیر و تشکر قرار بگیرد، «لئن شکرتم لأزیدنکم» مصداق همین است، یعنی شکر مخلوق شکر از خالق است، شکر از آیت الله العظمی فاضل شکر از خدای متعال است، بالأخره خدای متعال توفیق داده که این کار را انجام بدهد و اگر خدایی نکرده به آن توجه نشود ممکن است تلاش بکنیم و زحمت بکشیم، اما به موانع برخورد کنیم و گاهی هم بعضیها بخصوص گرفتار شدند.
خوب استفاده کردن از این مجموعه شکر این مجموعه است، استادی که اینجا میآید تشکر او اینست که واقعاً با قصد خالص بیاید، به درسش خوب اهمیّت بدهد و برای آن خوب مطالعه کند، محصّلی که اینجا هست اگر بخواهد از این مجموعه تشکر و قدردانی کند، راهش استفادهی خوب از اساتید و دروس و برنامههای این مرکز است این معنای تشکر است که فکر میکنم اگر این کار را انجام بدهیم بین ظاهر و باطن جمع کردیم، یعنی هم تلاش کردیم خوب درس بخوانیم و هم به آنها که منعم ما هستند و به ما خدمت کردهاند توجه کردهایم. آیت الله العظمی گلپایگانی وقتی برای درس وارد میشد، دو رکعت نماز میخواندند و بعد بر منبر میرفتند، گفته میشود ایشان وقتی روی منبر میرفتند فاتحهای برای اساتیدشان میخواندند، ممکن است در خانه هم این کار را انجام میدادند، ولی آنرا اینجا انجام میدهد که من و شما هم یاد بگیریم.
امیدوارم این مطالب در خودم نسبت به درس دادن و در شما نسبت به درس دادن و درس خواندن مؤثر باشد متأسفانه برخی از اساتید وضع تدریسشان آدم را به این نتیجه میرساند که درس را هم سرسری میگیرند، میگوید پنج دقیقه مطالعه کنم کافی است، خدا حفظ کند آیت الله اعتمادی را، من یادم هست ایشان یک روز سر درس مطول با اینکه سابقه تدریس زیادی داشت، میگفت من یک ساعت راجع به درس مطالعه میکنم، پنج دقیقه مطالعه میکنم و بقیهاش را فکر میکنم که چطور بگویم که بهتر باشد، واقعاً اساتید هم باید وقت بگذارند برای درسها، به بیحوصلگی و کمحوصلگی شاگرد توجه نکنند.
در رابطه با قضیه مدرک تحصیلی، بنده جداً مخالفم، نه به عنوان شوری، آنجا اگر بحث شود ممکن است بنده هم مثل بعضیها رأی بدهم ولی واقعاً قصه مدرک یک آسیبی به قم و حوزه بوده است، پیش مراجع که رفتیم بعضیها میگویند مدرک گرایی نکنید و بعضی هم رسماً میگویند مخالفیم، رهبر معظم انقلاب دو سه بار تا حالا گفتند از اول مخالف بودند و مخالف هستند و حوزه نباید خودش را سبک کند، حوزه باید اجازه اجتهاد بدهد و مدرک قریب الاجتهاد داشته باشد، مدرک اجتهاد متجزی داشته باشد، فکر میکنم این افتخار را برای خود حفظ کنید که اینجا بدون توقع مدرک مورد توجه و استقبال طلاب است. اگر پارسال استقبال 30 نفر بوده این یک آبرویی است برای اینجا.
عقیده باطنیام اینست که این یک افتخاری است برای مرکز که بگوید ما با اینکه مدرک نمیدهیم، از آن خوب استقبال میشود.
راجع به شیوه انتخاب استاد در مدارس، اگر انتخاب استاد فقط توسط مدیر مدارس باشد، حتماً باید اصلاح شود و قابل قبول نیست که بعد امتحان از اساتید و اینکه معلوم شود توان تدریس دارند آنرا حواله کنند به مدیر و مدیر به دلخواه خودش انتخاب کند، این را من دنبال میکنم که انشاء الله نتیجه داشته باشد.
جملهی آخرم مسئلهی مادّیات است که به اهل علم باید مکرر در مکرر توضیح داده شود، کار ما کار پیغمبر است، اگر سر ما در قرآن و کتاب باشد، قرآن میگوید به دنیا توجه نکن، بالأخره راهی را انتخاب کردیم و باید کنار این راه دنبال مادیات نباشیم، زندگی ما انشاء الله اداره میشود، معیشت طلاب باید بهتر شود، ولی رنگ کار ما مادیات نباشد. خودمان به این فکر باشیم که راه ما راه مادّیات نیست، راه ما راه رسیدن به دنیا نیست، اگر دنیا آمد چه بهتر یک زندگی هم داریم، ولی اگر نه! ما نباید دنبال دنیا باشیم و الا ضرر میکنیم.
این روایت را میخوانم و رفع زحمت میکنم؛ اول کتاب معالم، یکی از روایات این است که شخصی پیش رسول خدا آمد و عرض کرد العلم مه؟ شارحین گفتند مه همان ماهو است، بعضی از شراح گفتند رسول خدا به طرف یاد میدهد که از چیزی سؤال کن که به دردت بخورد و چیزی سؤال نکن که اگر بدانی هم به دردت نمیخورد! میگویند رسول خدا جواب داد انصات. یعنی سکوت یعنی او پرسید که علم چیست؟ پیامبر راه تعلّم را به او یاد داد. در کلاسها باید سکوت و آرامش برقرار باشد تا همه بتوانند استفاده کنند، عرض کرد «ثم مه» دیگر چه؟ فرمود الاستماع، گوش دادن، که لازم است این حدیث را در کلاسها نصب کنیم. کلاس باید آرام باشد و وقتی استاد تدریس میکند شاگردان خوب گوش بدهند، عرض کرد «ثم مه» فرمود الحفظ.
سابق چون وسائل در اختیار علما نبود حتی کتاب همیشه در اختیارشان نبود، سعی میکردند که در حافظهشان به اندازه کافی همه چیز داشته باشند، یک آسیبی که الآن پیش آمده چون وسائل هست، هیچ یک از ما آن چیزهایی که لازم است در حفظ نداریم، چون امید به کتاب و کتابخانه داریم، من راجع به آیت الله سید عبدالهادی شیرازی شنیده بودم که همه متون روایات را که در مسائل اصلی فقه به درد میخورد حفظ بود، خود آیت الله العظمی اراکی که کتاب حج هم تدریس میکرد ما هم خدمتشان بودیم، روایت را از حفظ میخواند. حافظه و حفظ یک مزیّت و امتیازی بود برای گذشتگان که ما داریم آنرا از دست میدهیم، قاعدهاش اینست که طلاب ما از اول به فکر حفظ کردن مطالب هم باشند، یعنی وقتی درس را گوش میدهند به خاطر بسپارند که بعد بدون کتاب با دیگری مباحثه کنند، سابق اینطور رسم بوده که وقتی درس خارج میرفتند هر دو نفر گوش میدادند و بعد از آن همان درس را بدون اینکه مطالعه کنند با هم دوره میکردند.
آن فرد عرض کرد «ثم مه» فرمود العمل، یعنی یاد گرفتیم و حفظ کردیم و حالا عمل کنیم و بعد از آن هم النشر، یعنی بعد از اینکه یاد گرفتیم، آنرا به دیگران یاد بدهیم واقعاً بعضی جملات را که می شنویم مایه افتخار است. در وصیتنامهی آیت الله العظمی تبریزی خواندم که من هیچ چیز را به عنوان نصیحت نگفتم مگر اینکه اول خودم عمل کردم، این یک افتخار است، ما اگر بناست همان راه انبیاء را داشته باشیم، باید عمل کنیم، یعنی بدون توجه به مادیات با نشاط و حوصله درس بخوانیم، با پشتکار درس بخوانیم و اهمیّت بدهیم، تبلیغ را اهمیّت بدهیم، خدای متعال کسی را وانگذاشته، میتوانید کتاب منیة المرید شهید را بخوانید، چون آن زمان اینطوری نبوده که حوزهای باشد و در رأس آن کسی باشد که ملتزم شده باشد شهریه بدهد، یک اهل علم با هیچ شروع میکرد و خداوند هم او را تأمین میکرد، مرحوم شهید میگوید ما شواهدی از توحید و خداشناسی را هنگام گرفتاریها و رفع حوائجمان دیدیم، دقیقاً همین که وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ اینها تجربه میخواهد، لااقل خوب است ما هم تجربه کنیم و بدانیم که اگر ما باسواد نباشیم جا نداریم، باسواد باشیم و مهذب نباشیم، بین مردم ارزش نداریم مردم احساس کنند که من دنبال پول نیستم، اگر بدهند میگیرم ولی دنبالش نیستم و سراغ این و آن نمیروم، برای آن مقدماتی درست نمیکنم، اگر بناست درس بگویم درس میگویم و پولی هم میدهند، ولی سؤال نکنم که حق التدریس چقدر است و آنجا چقدر است؟ اگر ما در مادّیات بیفتیم به آسیب برمیخوریم.
من به طلاب جوان و عزیزی که فعلاً میخواهند در این مجموعه شروع به تحصیل کنند سفارش میکنم خوب درس بخوانید و از کسانی که به شما خدمت میکنند سپاسگزاری کنید، از این مجموعهها خوب استفاده کنید و از حالا خودتان را عادت دهید که خیلی دنبال مادّیات نباشید.
در مراسم افتتاحیه سال تحصیلی جدید مرکز فقهی ائمه اطهار(ع)ـ 91/6/25
بسم الله الرحمن الرحیم
قَالَ النَّبِیّ(ص): «مَنِ ازْدَادَ عِلْماً وَ لَمْ يَزْدَدْ هُدًى لَمْ يَزْدَدْ مِنَ اللَّهِ إِلَّا بُعْداً»(تنبیه الخواطر2: 21، منتخب میزان الحکمة:404)،
و قَالَ الصَّادق(ع): «إِذَا رَأَيْتُمُ الْعَالِمَ مُحِبّاً لِدُنْيَاهُ فَاتّهِمُوهُ عَلَى دِينِكُمْ فَإِنّ كُلّ مُحِبٍّ لِشَيْءٍ يَحُوطُ مَا أَحَبّ وَ قَالَ ص أَوْحَى اللّهُ إِلَى دَاوُدَ ع لَا تَجْعَلْ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ عَالِماً مَفْتُوناً بِالدّنْيَا فَيَصُدّكَ عَنْ طَرِيقِ مَحَبّتِي فَإِنّ أُولَئِكَ قُطّاعُ طَرِيقِ عِبَادِيَ الْمُرِيدِينَ إِنّ أَدْنَى مَا أَنَا صَانِعٌ بِهِمْ أَنْ أَنْزِعَ حَلَاوَةَ مُنَاجَاتِي عَنْ قُلُوبِهِمْ»(اصول كافى1: 58، روايت: 4)
ابتدا تأسف و انزجار شدید خود را نسبت به توطئهی اخیری که دنیای غرب و استکبار نسبت به عالم اسلام روا داشت و این فیلم موهنی که با پول اسرائیل تهیه شد و خشم و نفرت مسلمانها را برانگیخت، اعلام کنم. این قضایا دو چهره دارد، یکی چهرهی ناگوار آن که قلب هر انسان مسلمانی را آزرده خاطر میکند، نسبت به مقدسترین و شریفترین انسانها بدترین اهانتها که خود سزاوار آن هستند روا داشتند و امیدواریم که این اعلام انزجار و حرکتها باز به همین جا ختم نشود و حوزههای ما حرکت بیشتری داشته باشند. چهره دیگر این قضایا یک چهره مثبت است.
زمانی که آن کشیش دیوانه مسئلهی سوزاندن قرآن را در آمریکا مطرح کرد، خود انتشارات و کتابفروشیهای امریکا در پایان سال اعلام کردند پرفروشترین کتاب سال در آنجا قرآن بود. این قضایا وحدت مسلمین و آگاهی آنها از توطئهها را به دنبال دارد و سبب میشود که غیر مسلمانها هم گرایش بیشتری به اسلام پیدا کنند و غرب میبیند که اسلام رو به رشد است، آماری که خود ارائه میدهند بسیار عجیب و خوشحالکننده است شاید بتوانیم بگوئیم آمار واقعی هم به ما ارائه نمیدهند که مثلاً در ده سالهی اخیر رشد اسلامگرایی 50 تا 70 درصد نسبت به ده سالهی قبل اضافه شده. امیدواریم که این آثار مثبت و رشد اسلام را در دنیا ملاحظه کنیم.
من ابتدا به فضلای بزرگواری که امسال حضور در این مرکز مقدس حضور پیدا کردند خیرمقدم عرض میکنم و بیانات بسیار جامع و خالصانهی حضرت آیت الله استادی در این زمینه برای آنها کافی است و إن شاء الله توجه زیاد کنند و به آنچه که ایشان فرمودند عمل کنند.
گاهی اوقات سؤال میکنند که محصول این مرکز تا به حال چه بوده؟ آنچه که ما میتوانیم بگوئیم غیر از تحقیقاتی که در بخش پژوهش شده، منشورات متنوّع و عمیق و جدیدی که در مباحث فقهی، این مجموعه ارائه داده و به چاپ رسانده است، با اینکه بنای اولیهی این مرکز فقط تمحض در آموزش بود ولی بحمدالله در پژوهش ما قدمهای بسیار خوبی برداشتیم، تاکنون بیش از 24 نشست علمی و نظریهی پردازی برگزار کردیم، اما به نظر من آنچه در رأس همهی این آثار است اینست که مشاهده میکنیم که فضلایی که در این مرکز حضور داشتند امروز در حوزهی علمیه از مدرّسین کفایه، مکاسب، سطوح عالی حوزه، از ائمه محترم جمعه هستند، یا در بعضی از شهرها خودشان مدرسهای احداث کرده و آنرا اداره میکنند.
میتوانیم بیش از 50 نفر مجتهد یا قریب الاجتهاد به عنوان محصول این مرکز ارائه بدهیم، یکی از بزرگان فرمود اگر شما پنج نفر هم در این جهت تربیت کرده باشید برای این مرکز کافی است، مرکزی که واقعاً حوزوی خالص است، هیچ حمایتی از سوی دولت نشده و مرحوم آیت الله العظمی فاضل رضوان الله تعالی علیه اجازه نمیدادند که یک ریال از بودجههای دولتی در ساخت و ادارهی مرکز صرف شود و الان هم که بیش از پنج سال از رحلت ایشان گذشته با لطف خدای تبارک و تعالی همین رویه تاکنون ادامه داشته، ما بودجه وحمایتهای دولتی نداریم، آن بودجههای نجومی هم خدا را شکر میکنیم که نداریم، با همین بودجههای جزئی وجوهات این مجموعه را تا اینجا اداره کردیم.
نسبت به مسئلهی مدرک گرایی هم که حضرت آقای استادی فرمودند واقعاً فکر اوّلی ما هم همین است. ما در نامهای که هفت هشت سال قبل به شورای عالی نوشتیم، گفتیم بر اثر اصرار فضلا به شما میگوئیم که اینها یک چنین درخواستی دارند ولی به خود فضلا عرض میکردیم دنبال این قضیه نباشید، آن از طریق دیگری به نحوی مناسب خود به خود حاصل میشود، بگذارید مجموعهی ما دنبال مسئلهی مدرکگرایی نباشد و اینکه تاکنون نامهها به نتیجه نرسیده شاید مقدر و عنایتی بوده است.
من تشکر میکنم از مسئولین محترم مرکز، از معاونت محترم آموزشی که واقعاً زحمات زیادی را متحمل و مجموعهی سطح و خارج را به خوبی اداره میکنند، ارادت و تشکر خود را محضر همهی اساتید بزرگوار داریم، بالأخره حیثیت علمی یک مجموعه به اساتید آن مجموعه است. از فضلا که اهتمام به برنامهها دارند تشکر میکنیم.
از مسئول بخش تفسیر تشکر میکنم و در قسمت تفسیر نمیخواهیم بحثهای کلیشهای و روشهایی که بوده اینجا تکرار شود بلکه در نظر داریم بعد از ده سال بتوانیم مفسرین خوبی را به حوزه علمیه و به مردم و دنیای اسلام ارائه نمائیم. از بخش کلام و معاونت پژوهشی تقدیر میکنم، در بخش پژوهش زحمات فراوانی کشیده شده و نسبت به مراکزی که امکاناتشان چندین برابر این مجموعه است بحمدالله در بخش پژوهش موفقتر بوده و قدمهای خوبی را برداشتهایم.
نکته اصلی که باید بر آن تأکید کنم این است که دو سه هفتهی قبل در جامعه محترم مدرسین عرض کردم که باید به حوزه علمیه و شورای عالی توجه داده شود که اصل حوزه مبتنی بر فقاهت است، اساس دین مبتنی بر فقاهت است و امروز انقلاب ما با همهی ابعادش به مسئلهی فقاهت گره خورده، نکتهای که رهبر معظّم انقلاب در دیدار با شورای عالی، روی آن تأکید فرمودند، اینک ضرورت وجود چنین مراکزی، آن هم در بطن حوزهی علمیه به عنوان تخصصیِ فقه بیشتر نمودار میشود، این یک امر ادعایی نیست که امروز همهی جوانب بشری با فقه گره خورده، ما هیچ قشر و گروهی را حتی اگر غیر مسلمان باشند پیدا نمیکنیم که بگویند ما هیچ نیازی به فقه نداریم، فقه ما در مورد غیر مسلمانان هم آنها نظر دارد و نسبت به برخورد مسلمانها با آنها حکم دارد.
ما باید به فقه خیلی اهمیّت بدهیم و اهمیّتش به اینست که واقعاً قویتر از گذشتگانمان درس بخوانیم، برویم زندگی شیخ اعظم انصاری را ببینیم، زندگی علمی صاحب جواهر را ببینیم، اینها قطعاً قویتر از گذشتگانشان درس خواندند، اینطور نبود که چون استعداد شیخ بیشتر از گذشتگانشان بود به این نتیجه رسید، نه! قویتر، مبسوطتر و محکمتردرس خواند، امروز ما باید همینطور باشیم، آن هم با این شبهاتی که وجود دارد و مع الأسف عرض کنم امروز دشمن به وسیلهی بعضی عناصر در درون حوزه در صدد تخریب فقه است، افرادی پیدا شدند که میگویند ما با همین اجتهاد سنّتی اثبات میکنیم که مرتد واجب القتل نیست، میگویند ما با همین اجتهاد سنّتی اثبات میکنیم این حجابی که شما امروز ادعا میکنید باطل است، ما با همین اجتهاد سنّتی اثبات میکنیم فلان عمل ضروری غیر صحیح است، اینطور به میدان آمدهاند، لذا ما باید قویتر و محکمتر درس بخوانیم، تمام وقتمان را اگر برای فقه و اصول بگذاریم کم است! ما در فقه مطالب خام و تحلیل نشده فراوان داریم، در اصول هم با همهی ادعاها مطالب تحقیق نشده، فراوان داریم.
امروز این انتظار از حوزههای علمیه هست که بیایند فقه حکومتی را ارائه بدهند، واقعاً یک خلأیی است که هنوز حوزه پاسخ نداده، فقه حکومتی به این نیست که ما به یک استاد بزرگواری بگوئیم از فردا فقه حکومتی بحث کن، بلکه باید ابعاد این موضوع پژوهش شود، متونش آماده و ریشهیابی شود، هنوز ما فقه حکومتی را از فقه رایج استخراج نکردهایم، چیزی که استخراج نشده چطور میخواهد تدریس شود، من به بعضی از بزرگان جامعه مدرسین گفتم این روش درستی نیست که اعلام میکنند فلان آقا میخواهد فقه حکومتی تدریس کند، باید سالها کار شود، اصول فقه حکومتی استخراج شود و ابعاد آن بررسی شود و ما انشاء الله در این مرکز دنبال این مطلب هم هستیم و امیدواریم که بتوانیم در این زمینه موفق باشیم.
میخواهم عرض کنم که فقه هنوز مواد خام و تحقیق نشده زیاد دارد، گاهی فکر میکردم ممکن است هر علمی یک ساحلی داشته باشد ولی فقه ساحل ندارد، به یک حدّی نمیرسد که بگوییم تمام شد. همینطور که زندگی بشر ادامه پیدا میکند، گسترهی فقه هم به موازات آن ادامه پیدا میکند.
امیدواریم که این مجموعه همانطور که تا به حال، مشهود و ملموس است و روشن است که عنایات ائمه طاهرین (ع) نسبت به این مجموعه هست، بتواند در خدمت به دین موفق باشد. یکی از این اساتید بزرگوار میگفت مرحوم والد شما را در عالم رؤیا دیدم گفتم از دنیا چه چیز به شما میرسد، ایشان فرمود از این مرکز فقهی بهره زیادی به من میرسد، بالأخره در این مرکز جز قرآن و حدیث و دین ، چیز دیگری مطرح نیست. بحمدالله در این مرکز نه جبههگیری سیاسی وجود دارد و نه مسائل دیگر. امیدواریم انشاء الله همیشه اینطور باشد. البته نسبت به اصول انقلاب و اینکه این مجموعه در مسیر خدمت به نظام و انقلاب باشد بسیار محکم هستیم، در عین اینکه مستقل از دولت و مجموعههای حکومتی هستیم ولی میخواهیم واقعاً تحقیقات اینجا، تحقیقاتی باشد که برای نظام مفید باشد، قبل از اینکه رهبری معظم راجع به تجدید نظر در لایحهی کنترل جمعیت سخنانی را فرموده باشند، در دو سه ماه قبل مرکز پژوهشهای مجلس نامهای نوشته و از محققین اینجا راجع به مسئله کنترل جمعیت از دید فقهی سؤال کردند، افرادی از اساتید جلسهای تشکیل داده و اعلام نظر کردند و خود بنده هم نظری دادم و اثبات کردیم قانونی که در سال 1372 در مجلس شورای اسلامی به عنوان کنترل جمعیت نوشته شده درست برخلاف فقه است و برایشان ارسال کردیم.
ما دنبال این هستیم که حقیقت فقه، علم و دین را ارائه بدهیم. بعد هم رهبری فرمودند باید تجدید نظر در آن قانون بشود و امیدواریم انشاء الله که این قانون که مصیبتی برای کشور، انقلاب و هم برای شیعه شده است، هر چه زودتر اصلاح بشود. اینها برکاتی است که این مرکز برای نظام هم دارد.
امیدواریم خداوند به ما توفیق بیشتر و فکر روشنتر بدهد، این نکته را هم عرض کنیم در طول این سالها امور این مجموعه را با همیاری و همفکری فضلا و اساتید پیش بردهایم و اینطور نیست که تحکّمی از ناحیهی شخص خاصی وجود داشته باشد لذا از پیشنهادات ارزشمند به خوبی استقبال میکنیم، امیدوارم که از نظرات اساتید و فضلا بهره ببریم و خداوند آنچه که رضای خودش هست در مسیر علمی ما در این مجموعه قرار بدهد.
در خاتمه لازم است که برای شفای مدیر محترم و معظم این مجموعه حضرت حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای فاضل کاشانی که کسالت دارند و الآن در بستر بیماری هستند دعا کنیم، ایشان خدمات فراوانی انجام دادهاند و امیدوارم هر چه زودتر کسالتشان برطرف شود.