نشست 13: آشنایی با مباحث روش شناسی و نحوه پاسخ دهی به مسأله ها و چالش های حوزه حقوق بشر
نشست 14: بررسی پرسش ها و چالش ها و شبهات موجود در حیطه حقوق زن
نشست 15: بررسی چالش ها و شبهات مطروحه در حیطه حقوق زن
نشست 16: بررسی ابعاد پرسش ها و چالش های مطروحه در حیطه حقوق خانواده
نشست 13: آشنایی با مباحث روش شناسی و نحوه پاسخ دهی به مسأله ها و چالش های حوزه حقوق بشر
ارائه کننده: دکتر محمود حکمت نیا (دانش آموخته حوزه و عضو هیئت علمی و معاون پژوهشی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه)
اهم مباحث:
1- در بحث روش شناسی، ابتدا باید جزء مجموعه را مشخص کرد و از کلی گویی اجتناب نمود. نباید به صورت yes/No Question ، سوال مطرح کنیم بلکه باید سوالات به صورت w.h question دسته بندی شود. یعنی ابتدا باید در ذهن، سوال دقیق را مشخص نمود تا مجهولات ذهن به صورت شفاف، خودنمایی کند سپس دنبال پاسخ بود.
2- از جمله خصوصیات نظریه های انسانی این است که به دنبال پاسخ گویی به سوالات ریز و جزئی هستند. خصوصیت دیگر این است که این نظریه ها یک مجموعه هماهنگ هستند و هر بخش آن با بخش های دیگر مرتبط است. ولی اندیشه های ما، چنین هماهنگی ندارد و اگر جایی را درست کنیم جای دیگر خراب می شود.
3- استناد به سیره عقلاء امروزه در جهان کارایی ندارد. چون عقلاء برای نظریه های خود، مبنا و روش دارند و ما باید این روش و مبنا را تحلیل کرده و پاسخ بگوییم.
4- اشاره به سیر تاریخی تحول روش شناسی در دنیا:
*روم قدیم: دین و دستورات دینی وجود نداشت ولی یک سری دستورات منسجم درقالب فرمان داشتند.
*قرون وسطی: از دستورات انجیل، سعی شد یک سری گزاره های خبری به عنوان قانون شریعت برای مردم گذاشته شد.
*قرن 11 و 12: بازگشت به دوران روم آغاز می شود و این سوال مطرح می شود که چرا در دوران روم، عظمت وجود داشت ولی در دوران کلیسا اینچنین نبود؟ آیا مشکل این بوده که آنجا دین نبوده است ولی الآن دین حکومت می کند؟
*قرن15 و 16: دوره اصول پردازی است. یعنی اصول از فروع جدا می شود و روی آن مانور می دهند. رابطه علوم تجربی را با علوم دینی قطع کردند چون کلیسا در علوم تجربی هم دخالت می کرد. رابطه انسان با خدا را قطع می کنند، رابطه انسان با قیامت و معاد را هم قطع می کنند و به انسان ساده می رسند صرف نظر از هرگونه ارتباط و قید. سپس این انسان ساده را تحلیل می کنند و به اون به چشم یک اتم نگاه می کنند. لذا از مسائل ریاضی و هندسی استفاده کرده و انسان را تجزیه و تحلیل می کنند و به این موجود، انسان خود بنیان می گویند.
* دوره جدید: بشر خود را پیدا می کند یعنی شیوه تحلیل رفتارهای بشری را یافتند. اعتقاد به اصالت فرد یا اصالت اجتماع، نقطه صفر بحث است.
دو اصل بر انسان اتمیک، حکومت دارد:
الف) آزادی ب) مساوات
5- سه نظریه درباره منشأ آزادی انسان بیان شده است.
الف) نظریه کرامت بشری: آزادی، ناشی از ذات انسان طبیعی است.
ب) نظریه کرامت بشری: آزادی انسان به دلیل کرامت ذاتی اوست.
ج) نظریه فاعلیت اخلاقی بشر: انسان موجودی است اخلاقی پس از آزادی برخوردار است.
6- برای بررسی هر کدام از نظریه ها، باید اول روش استدلالی آن را شناخت و طبق همان روش با آنها وارد بحث شد. بدون پرداختن به روش، نه می توان حقوق بشر را شناخت و نه می توان به آن پاسخ گفت و نه می شود رابطه خود را با رقیب مشخص نمود.
نشست 14: بررسی پرسش ها و چالش ها و شبهات موجود در حیطه حقوق زن
ارائه کننده: دکتر محمود حکمت نیا
اهم مباحث:
1- ما اگر بپذیریم که شارعی وجود دارد، پس مبنای حقوقی ما، اراده شارع است.
این مبنا سه منطق دارد:
الف) منطق تقنین: که دو نوع است: 1- منطق قبل از بیان شارع که ما کمتر به آن توجه می کنیم. 2- منطق بعد از بیان شارع که در اصول فقه، خوب بیان شده است.
ب) منطق تفسیر
ج) منطق اجرا
2- در بحث حقوق زن نسبت به قضاوت زن این سوال مطرح است که اصل قضاوت، حق است یا تکلیف؟ درغرب، قضاوت حق است ولی در حقوق اسلامی قضاوت تکلیف است.
3- در حوزه عفاف، اختلاف حل نشدنی با غرب داریم. غرب می گوید اگر عفاف نباشد سه حالت متصور است: 1. زن و مرد با یکدیگر تراضی می کنند. 2. مرد با تعدی و زور به زن آسیب می رساند. 3. مرد جلوی خود را می گیرد و چشم پوشی می کند. غرب فقط برای حالت دوم ، قانون وضع می کند و از آن جلوگیری می کند ولی اسلام می گوید حالت اول هم باید مدیریت شود.
4- در حوزه عفاف، غرب، اصل را بر آزادی گذاشته است ولی اسلام اصل را بر مسئولیت گذاشته است و لذا هیچ نقطه مشترک مناسبی پیدا نمی کنیم.
نشست 15: بررسی چالش ها و شبهات مطروحه در حیطه حقوق زن
ارائه کننده: حجت الاسلام والمسلمین محمدرضا زیبایی نژاد(رئیس دفتر مطالعات و تحقیقات زنان حوزه های علمیه خواهران)
اهم مباحث:
1- در حوزه بین الملل، آرام آرام شبکه های مفهومی در حال شکل گیری است که برخی آن را گفتمان های مفاهیم نامیده اند و غربی ها به دنبال این هستند که روابط بین الملل را در سایه این گفتمان ها شکل بدهند.
2- یکی از مفاهیم مورد نظر غربی ها آزادی به معنای اباحه گری است که نتیجه پذیرفتن مفاهیم دیگری مثل انسان مادی، منفعت مادی، فردگرایی و نسبیت گرایی اخلاقی است.
3- سیاست غربی ها اینست که ابتدا یک مفاهیمی که به طور کلی مورد پذیرش همگان است و مطرح می کنند تا یک اجماع بر آن ها شکل بگیرد سپس به آرامی، این مفاهیم را تفسیر می کنند و لوازم آن را منقح می کنند به عنوان مثال ابتدا اعلامیه جهانی حقوق بشر را مطرح کردند و بعد از 30 سال کنوانسیون منع تبعیض علیه زنان را تصویب کردند.
4- مسأله این است که اگر در برابر قدرت رسانه ای و کثرت غربی ها مجبوریم که به حکم ثانوی یا حکم حکومتی متوسل شویم، بدانیم که این نباید هدف غایی برای ما باشد و همیشه موضوع منفعل داشته باشیم بلکه باید با کار علمی و نظریه پردازی، مبانی پر از اشکال غربی ها را زیر سوال برده و مبانی صحیح اسلامی را در دنیا ترویج دهیم.
نشست 16: بررسی ابعاد پرسش ها و چالش های مطروحه در حیطه حقوق خانواده
ارائه کننده: حجت الاسلام و المسلمین فرج الله هدایت نیا)عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه)
* بر روی سایت آقای کدیور، عدالت مساواتی بجای عدالت استحقاقی آمده است.
*سه رویکرد در نگاه به بحث زن و خانواده و جود دارد:
1- رویکرد افراطی مرد محور: کلاً حقوق زن در ارتباط با مرد تعریف می شود و با محوریت منافع مردان هست. این رویکرد تحولاتی را پشت سر گذاشته که امروز کم رنگ است «نقته اوج آن دوره ای است که زن مال و ملک بوده ( دوره ملک انگاری زن) در کتاب المفصل فی احکام العرب به صراحت آمده است با فوت شوهر یا پدر زن به ارث می رسد.
در دوره بعد زن مال نیست ولی فاقد اهلیت تملک است و تمام دسترنج آن از برای دیگری است.
در دوره بعد زن فاقد اهلیت تصرف است یعنی می گوید زن مالک می شود ولی فاقد اهلیت تصرف است. در تفسیر آیه اموال سفیهان را به آن ندهید. گفته اند مراد از سفیه کودک و زنان است.
2- رویکرد لیبرالی برابرگرا = در پی برابری حقوق زن و مرد است.
رویکرد قبل بعد از طی مراحلی که گفته شد این رویکرد ایجاد شد که تاثیر جدی در تحولات سال های اخیر داشته است و بسیاری از کشورها حقوق داخلی خودشان را با این رویکرد اصلاح کرده اند. اعلامیه جهانی حقوق بشر و کنوانسیون محو تبعیض علیه زنان در بخش زن دنبال برابری حقوقی زن و مرد است.
3- رویکرد اعتدالی = رویکردی است که خانواده محور است و در طراحی حقوق و تکالیف خانوادگی حقوق زن در جامعه یا خانواده به مسائل بالاتری نگاه شده است که باعث سلب برخی از حقوق و آزادی های و قراردادن برخی تکالیف و مسولیت ها بر دوش زن است. در این دیدگاه برابری حقوقی ایجاد نمیشود.
*در مورد گزاره های فقهی – به نظر من در فقه ما به راحتی رویکرد مردگرایانه نفی می شود و به عقیده من حقوق داخلی ایران تلفیقی است از احکام شرعی و قوانین خارجی، به اقتضای الرجال قوامون النسا هیچ مسئولیت مالی بر عهده زن قرار داده نشده است ولی در نظام غرب رویکرد حق محور وجود دارد که می گویند حق مرد است و تعبیر قانون مدنی لیبی می گوید رئیس الأسرة و در رویکرد دیگر می گوید این وظیفه چه کسی است؟ گروهی می گویند وظیفه اختصاص مرد است و زن هیچ مسولیتی در اداره خانواده به لحاظ مالی ندارد البته برخی می گویند وظیفه مشترک است.
اگر مرد مسؤول دادن نفقه است در شرایط مساوی باید حق اشتغال برای مرد را مقدم بدانیم.
*جمع بندی: ما در کدام بخش می توانیم اسناد حقوق بشری را بپذیریم و در کدام بخش باید بگوییم شما اشتباه می کنید و اثبات کنیم.
بحث قلمرو اقتدار مرد به عنوان شوهر در خانواده:
فقهاء یکی حق الستماع زوج است مشی مشهور است که حداکثری است حتی بر روی کوهان شتر. به حقوق زوجه می رسیم حق مضاجعت کلاً نفی می شود، می گوید اگر چهار همسر داشت هر شب به یکی اگه سه تا داشت یکی مال خودش بقیه را تقسیم می کند. حق مواقعه هر چهار ماه یکبار.
صاحب عروه: اگر جوان است احوط است ولی جمع کثیری کمتر از چهارماه را نفی کرده اند.
بحث خروج زن از خانه: مشهور عموم: خروج زن به هر دلیل باید به اذن شوهر باشد. آقای خویی موکول به حقوق شوهر می کند.
سفر زن بدون اذن شوهر، آقای خویی می فرماید، مرد نمیتواند.
صوم مستحب منوط به اذن همسر است و اکثریت فقها همین را می گویند.
در مقابل اینها که آیا به اراده مرد مبتنی است در طواف عشره مستحبی هم هست.