نشست 5: جایگاه مصلحت در حل چالش های فراروی فقه در عرصه حقوق بشر بین المللی
نشست 6: بررسی پرسش ها و چالش های مطروحه در حوزه فقه و حق مشارکت سیاسی مردم
نشست 7: بررسی ابعاد حقوق اقلیت ها در جهان معاصر و رویکرد فقه اسلامی در این خصوص
نشست 8: بررسی شبهات و چالش های فراروی فقه در حیطه آزادی نظر و بیان عقیده
گزارش جلسات روز دوم: 11/ 4 /1391
نشست پنجم: جایگاه مصلحت در حل چالش های فراروی فقه در عرصه حقوق بشر بین المللی
ارائه کننده : حجت الاسلام و المسلمین استاد علیدوست
اهم مباحث:
*مصلحت از مفاهیمی است که به شدت متاثر از نگاه مفسّر به جهان و مبدأ و معاد است.
* مصلحت در نگاه دینی، مادی و دنیوی صرف نیست بلکه مادی و معنوی است و لذا از مفاهیمی مثل منفعت جدا می شود. در این بحث مصلحت شرعی مورد نظر ما است.
* به نظر می رسد باید به عنصر مصلحت در فقه شیعه توجه جدّی داشت. البته مصلحت ضابطه مند و بر اساس هنجارهای شناخته شده در فقه شیعه.
* روش های کشف مصلحت:
1- از طریق عقل
2- از طریق رفتارشناسی شارع در جعل احکام
3- از طریق نصوص دینی مبین احکام و مبین مقاصد کلان شریعت
* روش شناسی کاربست مصلحت در فقه:
1- روش استقلالی و روش ابزاری
2- به کارگیری مصلحت در استنباط اول و استنباط دوم
3- به کارگیری مصلحت در صدور فتوای اجتماعی و حکم حکومتی
نکته: فقیه در فتوای اجتماعی از حکم شارع خبر می دهد لیکن در حکم حکومتی از صیغه انشاء استفاده می کند.
* به نظر می رسد فتوای مرحوم میرزای شیرازی یک فتوای اجتماعی بود نه حکم حکومتی.
نشست ششم: بررسی پرسش ها و چالش های مطروحه در حوزه فقه و حق مشارکت سیاسی مردم
ارائه کننده : حجت الاسلام والمسلمین دکتر جوان آراسته
اهم مباحث:
*سرپرستی اساسی مطرح است
1- چه کسانی حکومت میتوانند حکومت کنند؟
2- چگونه به حکومت میرسند؟
3- چگونه حکومت میکنند؟
موضوع مورد بحث به پرسش دوم بر می گردد.
*نظام سیاسی اسلام یک نظام مبتنی بر امام و امّت است.
* امام در نظام سیاسی اسلام ویژگیهایی دارد که مهم ترین آن ها عبارت است از:
1- صلاحیت علمی: علم غیبت برای معصوم و اجتهاد برای غیر معصوم و اجتهاد برای غیر معصوم
2- عدالت
3- کاردانی
*در زمان غیبت نسبت به حکومت فقیه دو نظریه مهم وجود دارد:
1- نظریه انتخاب
2- نظریه انتصاب
• برخی اصول حاکم بر نظریه انتصاب:
1- اصل انحصار حاکمیت در خدا
2- اصل عدم ولایت
3- همانطور که ولایت ائمه طاهرین(ع) انتصابی بوده است فقها نیز منصوب هستند یعنی اصل بر ولایت انتصابی است.
4- انتخابات مشروعیت بخش هیچ ولایتی از جمله ولایت فقیه نیست و فقط مقبولیت بخش به آن است.
5- مردم هرچند شرعاً موظف به پذیرش ولایت فقیه جامعه الشرایط هستند لیکن نمی توان قبول ولایت را به آنها تحمیل کرد.
6- دوره حکومت و ولایت نه مانند حکومت های سلطنتی مادام العمری است و نه مانند حکومت های انتخاب ادواری است بلکه مادام الوضعی است یعنی تا زمانی که صفت های لازم در ولی فقیه باشد ولایتش باقی است.
* مرحوم امام خمینی(ره) نظریه انتصاب را برگزیده بودند.
* در اندیشه سیاسی اسلام ولی فقیه حتی طبق نظریه انتخاب می توانند مردم را به حضور در انتخابات و رأی دادن ملزم نماید یعنی رأی دادن می تواند هم حق و هم تکلیف باشد به خلاف نظام های سیاسی دیگر که انتخابات و رای دادن فقط حق است.
نشست هفتم: بررسی ابعاد حقوق اقلیت ها در جهان معاصر و رویکرد فقه اسلامی در این خصوص
ارائه کننده: حجت الاسلام و المسلمین کریمی نیا و دکتر طباطبایی و حجت الاسلام والمسلمین قائنی
سیره و رفتار مسالمت آمیز پیامبر اکرم(ص) با غیرمسلمان
اهم مباحث:
* ویژگی های پیامبر اکرم(ص) در قرآن:
1- اسوه جهانیان
2- رحمت برای جهانیان
3- دارای روحیه وفق و مدارا
4- دلسوزی فراوان نسبت به مردم
* پیامبر اکرم(ص) در بیان احکام دین و ابلاغ رسالت خویش بسیار قاطع عمل می کرد ولیکن در رفتار با غیرمسلمان اهل ادب و منطق و صلح و مهربانی بود. به نظر می رسد در برخورد با غیرمسلمان اصل رفتار مبتنی بر صلح و احترام است چنان که از موارد ذیل در سیره پیامبر اکرم(ص) استفاده می شود.
1-نامه پیامبر اکرم(ص) به زمامداران کشورهای مختلف همچون مصر، ایران و حبشه
2- پیمان پیامبر اکرم(ص) با غیر مسلمانان همچون صلح حدیبیه
3- رفتار پیامبر اکرم(ص) با یهودیان و مسیحیان همچون حضور در مدارس علمی آنها برای ابلاغ رسالت و پاسخ به پرسشها یا حضور در تشییع جنازه برخی از آنها
* اهم حقوق اهل کتاب در جامعه اسلامی:
1- آزادی مذهبی
2- آزادی برپایی شعائر دینی و مراسم ویژه مذهبی
3- آزادی بیان و تبلیغ
4- آزادی بحث و گفتگو
5- تأمین امنیت و دفاع همه جانبه از اهل کتاب در قالب پیمان نامه ذمه و ...
7- آزادی و استقلال قضایی – اهل کتاب
دکتر طباطبایی
*حقوق اقلیت ها از سه زاویه:
1- حقوق داخلی
2- حقوق بین الملل
3- حقوق تطبیقی(تطبیق حقوق داخلی دو یا چند کشور – یا تطبیق بین دو یا چند نظام حقوقی)
*حقوق اقلیت ها در نظام بین الملل:
- حقوق سخت(که الزام آور است):
1- حقوق اقلیت ها در میثاق حقوق مدنی و سیاسی ماده 2
2- حقوق اقلیت ها در میثاق حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ماده 2
- حقوق نرم(که الزام اور نیست)
*ایران در زمان رژيم پهلوی به میثاق حقوق مدنی و سیاسی و همچنین میثاق حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بدون حق شرط ملحق اند. و بعد از انقلاف هم حق شرطی نگذاشته است و هم این امر سبب شده است که در جامعه بین المللی در مواردی ایران را از لحاظ حقوقی محکوم کنند.
از جمله حقوق اقلیت های مذهبی مذکور در ماده 2 این دو میثاق اصول 12 و 13و 14 و 15 قانون اساسی ایران مربوط به اقلیت های دینی و مذهبی و زبانی است.
استاد قائنی:
« و لقد کرمنا بنی آدم و ... فضلناهم علی کثیر ممن خلقنا تفضیلا»
سوال: چه چیزی است که به واسطه آن انسان بر بیشتر مخلوقات فضیلت پیدا کرده است؟ تمایز انسان از باقی مخلوقات عقل او است چرا که خصوصیات دیگر اولاً ممکن است در سایر مخلوقات هم باشد ثانیاً باعث شرافت و کرامت نمی تواند باشد.
پیامبر اکرم(ص) اگر با پیروان ادیان دیگر معاهده ای می بستند کاملاً بر آن پایبند بودند مگر آن ها پیمان را نقض کرده باشند بعد از ایشان نیز سیره خلفا بر همین منوال بوده است.
حضرت امیرالمومنین(ع) در نامه به مالک اشتر از او می خواهند که مهر و عطوفت نسبت به همه اهل مصر اعم از مسلمان و غیرمسلمان داشته باشد پس اسلام برای انسان «بما أنه نظیر من الخلق» کرامت قائل شده است. و آن چه از برخوردهای شدید در اسلام آمده است در جهت احیای همین انسانیت و کرامت انسانی و همان عقلی است که نقطه تمایز انسان از باقی مخلوقات است و این برخوردهای شدید نه فقط در مورد غیرمسلمانان بلکه حتی در مواردی در مورد مسلمانان مجرم هم وارد شده است. در واقع تکریم انسان تا جایی است که گوهر عقل بشری لگدمال نشود که در این صورت « ان هم الا کالأنعام بل هم أضل» بر او صادق است.
نکته: دین اسلام برای دین هایی که خلاف فطرت انسانی و عقل بشری است هیچگونه احترامی قائل نیست(البته شاید در حیطه و حوزه خصوصی به معتقدین آن کاری نداشته باشد).
قاعده طاعة مخلوق: «لاطاعة لمخلوق فی معصیة الخالق» قاعده ای مسلم در فقه است هر چند در قواعد فقهیه به طور خاص به آن پرداخته نشده است. این قاعده بر تمام احکام و قواعد فقهی حاکم است و استثناء بر دار هم نیست. تمام موارد اطاعات یعنی اطاعت رعیت از حاکم، اطالعت زن از شوهر و اطاعت فرزند از والد محکوم این قاعده است.
کافر ذمی، معاند، محارب قابل احترام اند و از حقوقی برخوردارند.
نکته: تعریف اقلیت ها در حقوق بین الملل:
1- تعداد آن ها کم تر از اکثریت
2- حکومت دست آن ها نباشد
3- ریشه تاریخی کهنی داشته باشند
4- هویت مشترک داشته باشند.
نشست هشتم: بررسی شبهات و چالش های فراروی فقه در حیطه آزادی نظر و بیان عقیده
ارائه کننده : حجت الاسلام علی اکبریان
مطلب اول: مباحث مقدماتی بحث آزادی عقیده و آزادی بیان
1- چالش های حقوق بشری بر سر فقه نیست چرا که اسناد و معاهدات بین الملل دولت ها را موظف کرده که از حقوق بشر پیروی کنند. پس مسأله برای قانون و حکومت دولت است که بر سر فقه در مقام استنباط. اگر چه این چالش ها در راه اجرای فقه به صورت قانون وجود دارد.
2- در نگارش اسناد بین الملل و حقوق بشری توجه به حق بودن یا حق نبودن نشده است که دین نقطه افتراق مهمی از اسلام است. شاید به این دلیل که نمی توانستند مبنایی را به عنوان مبنای بر حق برگزینند که همگان در سطج جهانی بپذیرند.
اسلام به شدت توجه به حق و باطل دارد و از این جهت مخالف اسناد حقوق بشری است.
3- آزادی در بحث ما آن آزادی است که در ارتباط بین دولت ها و ملت ها می توان تعریف کرد مثلاً دولت حق ندارد فردی را مجبور به قبول یا رد عقیدهای کند.
*تقسیمات آزادی عقیده و بیان:
1- آزادی عقیده و بیان در مسائل مذهبی؛
2- آزادی عقیده و بیان در غیر مسائل مذهبی.
در این جلسه به آزادی عقیده و بیان در مسائل مذهبی می پردازیم.
آزادی عقیده و بیان در مسائل مذهبی:
1- آزادی در صرف عقیده داشتن به دین و مذهبی
2- آزادی در تغییر عقیده دادن به دین و مذهبی
3- آزادی در انجام مناسک دین و مذهبی
4- آزادی در تبلیغ و ترویج دین و مذهبی یا در تحزیب دین و مذهب دیگر
همه موارد فوق را می توان به دو دسته کلی تقسیم کرد:
1- آزادی های درونی
2- آزادی های بیرونی
نکته: در این که مسأله ارتداد مربوط به آزادی درونی است یا بیرونی باید بحث شود.
آزادی عقیده از موارد آزادی درونی است. از نظر اسلام اعتقاد امری اجبارپذیر نیست «لا اکراه فی الدین» و تا مقدمات تحصیل و پذیرش اعتقاد فراهم نشود اعتقاد حاصل نمی شود.
ماده 19 میثاق حقوق مدنی و سیاسی و ماده 19 اعلامیه جهانی حقوق بشر مربوط به آزادی عقیده است.
مسأله ارتداد:
در اینجا صوری قابل فرض است:
1- مسلمانی در اعتقاد بر اثر شبهاتی که در ذهن دارد معتقد به غیر از اسلامی می شود و این در حد اعتقاد شخصی و بدون ابراز است. اینجا بحث کلام مطرح است
2- مسلمانی شبهاتی در ذهن دارد و معتقد به غیر از اسلام می شود و این عقیده اش را ابراز می کند. اینجا پای فقه در میان می آید و باید حکم آن روشن شود.
علاوه بر ارتداد آیا اقلیت های دینی و مذهبی حق آزادی بیان و عقیده دارند یا خیر؟ پاسخ به این پرسش مد نظر ما است.
توجه داشته باشیم که در اسناد حقوق بشری هم برای آزادی بیان و عقیده هم محدودیت هایی در نظر گرفته شده است در بند 3 ماده 19 میثاق حقوق مدنی و سیاسی این محدودیت ها آمده است.
سوالی در اینجا مطرح است که محدودیت های وارد بر آزادی بیان آیا از عدم الاقتضاء پدید آمده یا از وجود المانع؟ مثلاً آزادی بیان اصلاً مقتضی آزادی افتراء نیست یا اینکه مطلق است و شامل این آزادی هم می شود لیکن مانعی بر سر راه آن وجود دارد. مثل آزادی دیگران.
در صورت اول، محدودیت ها حداکثر می شود و در صورت دوم، محدودیت ها حداقل می شود.
بنا بر مبنای حق الطاعة در اسلام انسان به عنوان بنده خدا در نظر گرفته می شود یعنی اصل بر بنده بودن است و برای آزادی نیاز به دلیل درایم بخلاف آن چه در حقوق بشر مطرح است.
توجیهات حکم ارتداد:
چهار موضع گیری فقها در مقابل ارتداد
1- اصل حکم ارتداد را نپذیرفته اند چون با اخبار آمار ثابت می شود و در امور مهمه مثل دماء نمی توان به این اخبار تمسک کرد.
2- حکم مجازات مرتد از حدود نیست و تعزیر به دست حاکم است
3- حکم مرتد بر خلاف رأی مشهور مقید است به شخصی که معاند است. یعنی حق را می شناسد و لیکن برای ضرر زدن به امنیت اعتقادی مسلمانان این کار را انجام داده اند.
4- مرتد طبق نظر مشهور هر چند از روی شبهه باشد مجال رفع شبهه به او می دهند و اگر اثر نکرد او را اعدام می کنند چرا که مجازات پدیده ای اجتماعی است و توجه به فرد در آن بسیار کم رنگ است و لذا مصلحت اجتماع مقدم بر مصلحت فرد است.