نشست علمی تخصصی با عنوان « مذاق شریعت و نقش آن در استنباط احکام» عصر چهارشنبه 5/3/1389 از سوی معاونت پژوهشی مرکز فقهی ائمه اطهار (ع) برگزار شد. در این نشست که با استقبال جمع کثیری از محققین و فضلای حوزه علمیه قم، پژوهشگران و دانشپژوهان مرکز فقهی ائمه اطهار (ع) مواجه شد استاد معظم حجت الاسلام والمسلمین ابوالقاسم علیدوست به عنوان نظریه پرداز و دکتر محمود حکمت نیا و نیز حجت الاسلام والمسلمین داود غائبی به عنوان ناقد در خصوص ماهیت، اعتبار و کارکردهای مذاق شریعت به بحث و تبادل نظر پرداختند.
استاد علیدوست ابتدا به بیان این نکته پرداخت که در فقه، مفاهیم یا مصطلحات یا نهادهایی وجود دارد که جایگاه آنها چندان روشن نبوده و در تبیین آنها از سوی بزرگان بحثی صورت نگرفته است اما با این وجود کاربرد بسیاری دارند. شم الفقاهه، ذوق فقهی، روح قانون و مذاق شریعت از جمله این مفاهیم است. این گونه مفاهیم در محاوره و گفتگو از شفافیت لازم برخوردار نبوده و حتی قابل انتقال به غیر نیست و از آنها سوء مفاهمه و گاه سوء استفاده میشود.
وی در ادامه افزود: مفاهیمی که تا این اندازه مشکوک است باید از طریق مولفه پژوهی تبیین شود. با بررسی کلمات فقیهان به این نتیجه رسیدیم که ایشان مفهوم مذاق شریعت و هم سانهای آن مثل مذاق شارع و مذاق شرع را با شرایط زیر به کار بردهاند:
1- یک حکم کلی یا قاعده کلی برای ایشان وجود داشته است.
2- به شرعی بودن این حکم قطع دارند و عادتاً اگر گمان داشته باشند از مذاق شریعت استفاده نمیکنند.
3- این حکم متکی به دلیل معین اعم از عام یا خاص نیست.
4- متکی به تجربه و ممارستی هستند که مدتها با مجموعه نصوص دینی و متون فقهی داشتهاند.
ایشان پس از تبیین مفهوم مذاق شریعت و بیان راههای استکشاف آن به نقد این مفهوم و استناد به آن در استنباط احکام پرداخت و گفت: مذاق شریعت معلول یک نهاد قطعی و مشخص در فقه همچون درک عقل است و سوالی که از بزرگان فقه دارم این است که چرا از یک نهاد قطعی و روشن فقهی عبور میکنند و به یک نهاد نا معلوم و مشتبهی تمسک میکنند که موجب سوء مفاهمه و حتی سوءاستفاده میشود؟! بنابراین بهتر است به همان ادله پشتیبان که معلوم و واضح است تمسک و استناد نمود و توجه بیشتری به نصوص مبین و جایگاه واقعی عقل در استنباط و جایگاه دستگاههای دلالت کننده شبکهای چه به گونه معاضدتی و حلقوی و چه به صورت هرمی داشت.
دکتر حکمت نیا پس از بیان مبنای قواعد فقهی و حقوقی و دو دیدگاه اراده گرایان و عقل گرایان بیان داشت: حقوق و فقه ما اراده گرای حکیمانه است، یعنی به دنبال کشف اراده تشریعی خداوند است بنابراین هر چیزی که ما را به اراده او برساند به عنوان منبع محسوب میشود. ادعا این است که راههای کشف اراده الهی گاهی بیان شده است. مانند قرآن و سنت و گاهی بیان نشده اما قابل استنباط است همچون مذاق شریعت.
وی پس از بیان برخی راههای دستیابی به مذاق شریعت، به تبیین اختلاف دیدگاه خویش با استاد علیدوست پرداخت و گفت: در اینکه مذاق شریعت هنوز تبدیل به دانش نشده است اتفاق نظر داریم و امکان تبدیل آن به دانش را نیز استاد علیدوست نفی نکردهاند و به نظر بنده هم امکان دارد.
اختلاف اساسی در این جا است که آیا صرف وقت و تلاش برای تبدیل آن به دانش خوب یا لازم است؟ جناب آقای علیدوست بر این عقیده است که نیازی به مذاق شریعت به عنوان دانش و دستگاه معرفتی نیست، اما بنده معتقدم مذاق شریعت بهتر است به دستگاه معرفتی تبدیل شود اما نه همانند مقاصد شریعت که گسترده است بلکه در حیطه خودش و به صورت جزیی میتواند دارای راهکارهای اجرایی تر بوده و در استنباط احکام کمک کند. مذاق شریعت به خصوص میتواند در حوزه سیاست گذاریهای کلان حکومت اسلامی نقش ویژهای داشته باشد.
حجت الاسلام والمسلمین غائبی پس از نقد تعریف استاد علیدوست از مذاق شریعت گفت: درک عقل نمیتواند مذاق شرع باشد و در واقع این دو قسیم یکدیگرند. صاحب جواهر نیز از این دو به عنوان دو نهاد مستقل استفاده کرده است. اگر دلیل و درک عقل راهی برای رسیدن به مذاق شرع است پس چرا از همان عقل به جای مذاق شریعت استفاده نشده است؟! بنابراین نتیجه میگیریم که این دو متفاوت بوده و فقیهان نیز به این تفاوت نظر داشتهاند و اگر دلیل قطعی عقلی در مساله و حکمی داشتند به مذاق شریعت تمسک نمیکردند. به عقیده بنده مذاق شریعت یعنی فقیه بر اثر ممارست با کلام معصومین علیهم السلام و فقه به حکمی از احکام شریعت قطع پیدا میکند بدون این که دلیل دیگری بر آن داشته باشد و در واقع مذاق شریعت بسان یک دلیل لبی میباشد.
در پایان جلسه استاد علیدوست به بررسی پارهای از نقدها پرداخت و به برخی از پرسشهای فضلای حاضر در جلسه پاسخ داد.