الحمدلله رب العالمين و الصلاة و السلام علي سيدنا و نبينا ابي القاسم المصطفي محمد و علي آله الطيبين الطاهرين المعصومين
رسول خدا(ص) میفرماید:
إذا التَبَسَت علَيكُمُ الاُمورُ كَقِطَعِ اللَّيلِ المُظلِمِ فعلَيكُم بالقرآنِ ؛ فإنّهُ شافِعٌ مُشَفَّعٌ وماحِلٌ مُصَدَّقٌ، مَن جَعَلَهُ أمامَهُ قادَهُ إلَى الجَنّةِ ، ومَن جَعَلَهُ خَلفَهُ ساقَهُ إلَى النارِ؛[1]
هر گاه کارها چون شب ظلمانی برایتان مشتبه و تاریک گردید به قرآن پناه ببرید؛ چون او شفیعی است که شفاعتش پذیرفته و شاهدی است که تصدیق شده است. هرکس او را رهبر خویش گرداند، وی را به بهشت رهنمون میسازد و هرکس بدان پشت پا زند، به جهنم سوقش میدهد. قرآن روشنترین راهنما به سوی بهترین راه هاست.
ابتدای سال تحصیلی، باید خودمان را کاملاً به خدا بسپاریم و از او استمداد بجوییم، تصور نکنیم که استعداد، حافظه قوی و بیانی فصیح داریم، این مسائل جهات ظاهری موضوع بوده اما جهت واقعی آن این است که باید عالِم مطلق و حقیقت علم را خدای متعال بدانیم و خودمان را به خدا بسپاریم.
در بحثهای سنگین علمی نباید شیطان ما را به جدل و تبعیت از هوا و هوس بکشاند، طلبهها در معرض نوع خطرناکی از هوای نفس هستند که بزرگترین آن است، این که فقط آنچه خود میفهمد را حق تصور کرده و بقیه را خطا و باطل بداند.
باید این هوا و هوسها را که مکتوم است بشناسیم، طلبه باید در مسائل علمی استدلال را دنبال کرده و آنچه را بین خود و خدا فهمید حق بداند و بگوید ان شالله حق این است. نباید بگذاریم شیطان باطلی را در نظر ما حق جلوه دهد.
وقتی به زندگی بزرگان مراجعه میکنیم میبینیم مهمترین، مؤثرترین و نافذترین عامل در تهذیب نفس را انس با قرآن میدانستند، امری که در حوزههای علمیه بهویژه در قدیم بسیار موردتوجه و اعتنا بود ولی در زمانه ما به آن نحوه سابق مورد توجه نیست.
انس با قرآن برای انسان نورانیت میآورد، در سیره اهلبیت(ع) آمده است که برخی از حضرات سه روز یک بار ختم قرآن میکردند، امروز نسبت به قرآن در حوزههای علمیه از جهاتی قدمهای بلندی برداشته میشود، آیات پزشکی، اقتصادی، سیاسی و... که بسیار مهم است استخراجشده و میشود و باید صدها سال در این موضوعات کار شود و درنهایت نیز نمیتوان گفت که مثلاً تمام آیات سیاسی را استخراج کرده ایم. ظرفیت قرآن این است که بی نهایت است و بهجایی ختم نمیشود.
اگر طلبه در حوزه علمیه فقط انس باقرآن پیدا کند به موفقیت دستیافته است. گاهی اوقات اشتغال به بحثهای عمیق علمی و اجتهادی بیشترین فرصت یک طلبه را در طول سال میگیرد و این در حالی است که بیشترین زمان باید صرف انس باقرآن شود.
در قرآن مجید خداوند متعال میفرمایند: وَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفَى بِاللهِ شَهِيدَاً بَيْنِى وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَبِ[2].
و در روایت: أبي سعيد خدري است که میگوید : سَأَلتُ رَسولَ اللهِ(ص) عَن قَولِ اللهِ جَلَّ ثَناؤُهُ «...وَ مَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَبِ»، قالَ(ص): ذاكَ أخي عَلِيُّ بنُ أبي طالِبٍ[3]
اگر بخواهیم یکی از ادله این مدعی که ائمه ما مصدر تشریع هستند را بیان کنیم باید بگوییم که ایشان تنها مصداق « مَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَبِ » هستند و علم کتاب به نحو کامل در نزد اینها است، علم کتاب بواطن کتاب و ملاکهای آن است که اهلبیت(ع) بر اساس آن تشریع میکنند.
وقتی مقامات، فضائل و مناقب اهلبیت(ع) را بررسی میکنیم هیچ فضیلت و منقبتی بالاتر از «عنده علم الکتاب» برای آنها پیدا نمیکنیم:
حضرت علی(ع) در تفسیر این آیه میفرمایند: إيّايَ عَنى بِمَن عِندَهُ عِلمُ الكِتابِ .[4]تا انس باقرآن پیدا نکنیم به علم الکتاب نمیتوانیم برسیم.
انس با قرآن غیر از حفظ آن است که این هم مراتب نازله ای از نور خدا را دارد، کسی که قرآن دارد نیاز به چیز دیگری ندارد. البته باید بدانیم این قرآن با مبیّن واقعی آنکه اهلبیت(ع) هستند کامل شده و انسان را هدایت میکند.
انسانی که قرآن دارد غنی است. از رموز موفقیت امام خمینی(رحمه الله) انس با قرآن بود. در فرمایشات برخی شاگردان ایشان بود که میفرمودند قرآن را مانند رسائل که بر روی یک خط آن تفکر میکنید در مقابل خود قرار دهید و درباره آن فکر کنید؛ قطعاً خداوند مطالب جدیدی را به ذهن شما میآورد که در هیچ تفسیری نیامده و کلیدهای سعادت به دست شما داده خواهد شد که چندین استاد اخلاق هم نخواهد توانست به شما بدهند.
امام از میان ما رفت و هزاران نکته قرآنی را که درک کرده بود مجال نشد برای جامعه و حوزههای علمیه بیان کنند ولی ما باید ایشان را الگو قرار دهیم و درآیات قرآن فکر کنیم، وقت بگذاریم و تدبر کنیم و این مسئله برای ما ضروری است.
کنار درس های دیگر، انس با قرآن داشته باشید که طبق روایت درمان دردهای روحی و ظاهری است. از قرآن برای رفع گرفتاریهای خانوادگی، سیاسی و اجتماعی استفاده کنید و چند آیه قرآن بخوانید. قرآن، بزرگترین دردها که کفر، نفاق و گمراهی است را درمان میکند.پس درمان بقیه دردها برای او سهل است.
ما که در مسیر فهم دین خدا هستیم باید به واقع آن برسیم و تنها راه آن انس باقرآن است، حجاب از ضروریات اسلام است ولی برخی که متاسفانه لباس روحانیت هم پوشیدهاند به اسم اجتهاد منکر حجاب میشوند، این ضلالت و گمراهی است، و نمایانگر عدم انس با قرآن و عدم تدبر درآیات قرآن است. قرآن جلو بدعاقبت شدن انسان را میگیرد و در قیامت شفیع انسان خواهد شد ما باید برای ارتباط ویژه باخدای متعال، با قران انس بگیریم و در آن تفکر و تدبر کرده و آن را در زندگی به کار ببندیم.
مرکز فقهی ائمه اطهار(ع)
[2] الرعد : 43
[3] الأمالي للصدوق : ص 659 ح 892 ، روضة الواعظين : ص 125 ؛ شواهد التنزيل : ج 1 ص 400 ح 422 .
[4] الاحتجاج : ج 1 ص 368 ح 65 ، كتاب سليم بن قيس : ج 2 ص 903 ح 60 كلاهما عن سليم بن قيس و ص 563 ، مختصر بصائر الدرجات : ص 40 كلاهما عن أبي الطفيل نحوه.
الإمام الباقر(عليه السلام) ـ فِي الآيَةِ الكَريمَةِ ـ: هُوَ عَلِيُّ بنُ أبي طالِبٍ(عليه السلام)؛ بصائر الدرجات: ص 213 ح 4 عن جابر و ص 215 ح 13 عن محمّد بن الفضيل عن أبي الحسن(عليه السلام) و ص 214 ح 6 عن نجم وفيه «صاحب علم الكتاب عليّ عليه السلام » وص216 ح 19 عن أبي حمزة الثمالي ، شرح الأخبار : ج 2 ص 311 ح 637 عن الإمام الصادق عليه السلام وفيهما «الذي عنده علم الكتاب هو عليّ بن أبي طالب عليه السلام» و راجع نهج الحقّ : ص 188 ح 27 و ص 206 ح 74 .
عنه عليه السلام ـ فِي الآيَةِ الكَريمَةِ ـ: عَلِيُّ بنُ أبي طالِبٍ عليه السلام ؛ عِندَهُ عِلمُ الكِتابِ الأَوَّلُ وَالآخِرُ .؛ روضة الواعظين : ص 118 .