معاونت پژوهش
مصاحبه با استاد شیخ جعفر مروجی طبسی - جلسه اول
ـ بسم الله الرحمن الرحیم در خدمت استاد ارجمند حضرت حجت الاسلام و المسلمین شیخ محمدجعفر مروجی طبسی هستیم، ابتدا از حضرتعالی بابت فرصتی که در اختیار ما قرار دادید تقدیر و تشکر می‌کنم. اجمالاً عرض می‌کنم که حضرت استاد دارای فعالیت‌های آموزشی و پژوهشی قابل تقدیری در عرصه‌های مختلف علوم اسلامی اعم از فقه، تفسیر، کلام، رجال و غیره در حوزه‌های مختلف داخلی و خارجی داشته‌اند و ما در این جلسه دنبال این هستیم که اشنایی بیشتری با فعالیت‌های ایشان در زمینه علوم اسلامی از زبان خودشان داشته باشیم. از اینرو به عنوان اولین سؤال از حضرتعالی درخواست می‌کنیم بفرمائید چه نوع همکاری و فعالیت‌های پژوهشی با مرکز فقهی ائمه اطهارعلیهم السلام
حجت الاسلام والمسلمین جعفر مروجی طبسی

مصاحبه با استاد شیخ جعفر مروجی طبسی ـ جلسه اول

ـ بسم الله الرحمن الرحیم در خدمت استاد ارجمند حضرت حجت الاسلام و المسلمین شیخ محمدجعفر مروجی طبسی هستیم، ابتدا از حضرتعالی بابت فرصتی که در اختیار ما قرار دادید تقدیر و تشکر می‌کنم. اجمالاً عرض می‌کنم که حضرت استاد دارای فعالیت‌های آموزشی و پژوهشی قابل تقدیری در عرصه‌های مختلف علوم اسلامی اعم از فقه، تفسیر، کلام، رجال و غیره در حوزه‌های مختلف داخلی و خارجی داشته‌اند و ما در این جلسه دنبال این هستیم که اشنایی بیشتری با فعالیت‌های ایشان در زمینه علوم اسلامی از زبان خودشان داشته باشیم. از اینرو به عنوان اولین سؤال از حضرتعالی درخواست می‌کنیم بفرمائید چه نوع همکاری و فعالیت‌های پژوهشی با مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام) داشته‌اید؟ و نتایج آن چه نوع کتاب‌هایی هست.

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین، قبل از شروع در صحبت لازم می‌دانم که از حضرتعالی و دکتر مقدادی واقعاً تقدیر و تشکر کنم که در بحث پژوهش و تحقیق انصافاً زحمات فراوانی را متحمل شده‌اید. مرکز فقهی مرحوم آیت الله العظمی فاضل رحمة الله تعالی علیه از بدو شروع تا الآن بحمدالله و المنه خدمات بسیار ارزشمندی را به جهان اسلام و به حوزه‌های علمیه تقدیم داشته و خدا را شاکریم که بعد از رحلت استاد ما مرحوم آیت الله العظمی فاضل اعلی الله مقامه الشریف آقازاده‌ی ایشان حضرت آیت الله شیخ محمدجواد حفظه الله خیلی عالی توانسته‌اند این مرکز را اداره کنند و ما می‌بینیم که بعد از رحلت مرحوم آیت الله فاضل بخش‌های مختلفی از این مرکز فقهی که به نام نامی ائمه اطهار (علیهم السلام) است تأسیس شده همچون خورشید می درخشد.
حقیر خودم را کوچکتر از آن می‌دانم که به عنوان استاد با حضرتعالی صحبت کنم و لازم می‌دانم به عنوان یکی از خدمتگزاران این مرکز محضر حضرتعالی صحبت کنم.


بخش پژوهش و تحقیق که یکی از بخش‌های مهم این مرکز است و از نزدیک فعالیت‌های این بخش را بالعیان می‌بینم، خودِ حقیر قبل از آنکه مرکز به اینجا منتقل شود، زمانی که در چهارراه بیمارستان نزدیک جامعه مدرسین بود فعالیت‌هایم را شروع کردم و یادم هست اولین کاری که جرقه‌ای خورد و چهارچوبش را خدمت آیت الله شیخ محمدجواد فاضل ارائه دادم و ایشان خیلی از این کار استقبال کردند، همین «تمسّک العترة بالقرآن الکریم» بود، این کار همان طور که ملاحظه می‌فرمائید یکی از کارهای مهم بنده است، یکی از دوستان می‌گفت در خدمت یکی از مراجع تقلید فعلی بودم که صحبت از این کار شد فرمود من 20 سال است که انتظار دارم چنین کاری انجام شود و یکی از شاگردان ما این کار را کرد، متأسفانه وسط کار آن را رها کرد و من خوشحالم که بحمدالله این کار تمسّک العترة الطاهرة بالقرآن الکریم را به چند هدف نوشته‌ام.


هدف اول اینکه می‌خواهم برای خواننده این نکته را به اثبات برسانم که قرآن مصدر اول تشریع ماست، نکته‌ی دوم اینکه فقه شیعه مبتنی بر قرآن کریم است. نکته‌ی سوم اهتمام اهل‌بیت (علیهم السلام) در استدلال به آیات قرآن در زمینه‌ی فقه اسلامی است. نکته‌ی چهارم که این را خیلی از اساتید به من گفته‌اند که شما در کتابت به این نکته هم پرداختی این است که یک شبهه‌ای متأسفانه از حدود هزار سال قبل به شیعه متوجه است که شیعه قائل به تحریف قرآن کریم است، بنده در سخنرانی‌های فراوانی که از رسانه‌های جمعی هم پخش شده مفصل به این نکته اشاره کردم که بزرگان ما، علمای سلف ما از قبیل مرحوم سید مرتضی، شیخ طوسی و مرحوم طبرسی و دیگران، اینها این تهمت را از دامن تشیّع نفی می‌کنند، بعد این کتاب مدعای ما را ثابت می‌کند، مدعا چیست؟ مدعا عدم تحریف الکتاب است، عدم تحریف القرآن است، وقتی ما بیائیم یک مجموعه‌ای از آیات قرآن را در یک جا جمع کنیم و بعد بگوئیم امام صادق و امام باقر و سایر ائمه در استدلال به فقه، به قرآن تمسّک کردند، این می‌شود اقوی دلیل بر عدم تحریف الکتاب، یعنی ما می‌خواهیم الآن این مدعا را به خصم منعکس کنیم که شما حق ندارید شیعه‌ی امامی اثنی عشری را به تحریف الکتاب متهم کنید، می‌گوئی به چه دلیل؟ می‌گویم به دلیل 774 آیه‌ای که من به آنها رسیدم، چه بسا عده‌ای بنشینند آمار را به هزار آیه هم برسانند، ما در یک کار تحقیقی رسیدیم به این مطلب که ائمه در فقه از کتاب الطهاره تا کتاب الدیات که 50 یا 51 باب است، به قرآن تمسک کرده اند. راوی از امام سؤال می‌کند؛


از باب مثال، آیا مسح تمام سر در وضو لازم است؟ امام می‌فرمایند «لا»، بعد به قرآن تمسّک می‌کند و می‌فرماید «لمکان الباء»، خیلی زیباست، باء را امام برای تبعیض می‌گیرد، در نتیجه مسح همه‌ی سر لازم نیست، مسح بعضی از سر لازم است، به چه دلیل؟ به دلیل آیه‌ی قرآن «وامسحوا برؤوسکم»، این نکته خیلی نکته‌ی دقیقی است. ما می‌بینیم در سرتاسر فقه راوی می‌آید از امام یک مسئله فقهی را سؤال می‌کند، این را من در مقدمه منعکس کردم؛ امام می‌آیند اول به راوی مسئله را جواب می‌دهند و بعد به آیه قرآن تمسّک می‌کنند، یعنی جواب امام مستندش آیات قرآن است و این به نظر من باید در حوزه بیشتر توجه شود و یک عده‌ای که اخیراً متأسفانه در حوزه پیدا شده‌اند حرفشان این است که بزرگان ما و مراجع و علمای ما در فقه به قرآن تمسّک نمی‌کنند، این به نظر من یک ظلم به علمای شیعه است، یک نوع بی توجهی است به علمای شیعه.


این را من در پرانتز عرض کنم: یک وقت خدمت حاج آقا جواد حفظه الله رسیدم عرض کردم اگر تمسک العتره‌ی ما تمام شود می‌خواهم این کار را شروع کنم، فرمود بسیار کار بزرگی است و آن کار این بود که تمسک الفقهاء‌بالقرآن الکریم است! فرمودند بسیار کار خوبی است. بنده یک وقت خلاف مرحوم شیخ طوسی را با این دید مراجعه کردم خواستم ببینم مرحوم شیخ در کتاب گرانسنگ خلاف در چند جا به قرآن تمسک کردند، در یک مراجعه‌ی سریع (نه دقیق) به حدود 400 مورد دست پیدا کردم، اینها واقعاً باید منعکس شود، شیخ طوسی شیخ الطائفه است، کسی است که واقعاً کتاب‌های فقهی‌اش الآن مدار مراجعه در درس خارج است، خلاف، مبسوط، تهذیب، استبصار، اینها کتاب‌های فقهی و روایی شیخ است. بعد ما بیائیم این حرف را بپذیریم که علمای شیعه در فقه به قرآن توجه نمی‌کنند؟! لذا در این کتاب همانطور که عرض کردم اجمالاً در این مقام هستیم که اولاً بگوئیم فقه شیعه یک فقه غنی است، خدا رحمت کند مرحوم استاد ما آیت الله فاضل را، جمله‌ی خوبی از ایشان در مرکز هست که فرموده‌اند: «فقه شیعه غنی‌تـرین فقه دنیاست» و به نظر من این حرف از یک فقیه، مجتهد، مرجع تقلیدی که حدود 60 سال سر و کارش با فقه اسلامی است، ایشان بگویند فقه ما غنی‌ترین فقه دنیاست.


در این کتاب (تمسّک العترة الطاهره علیهم السلام ) ما آمدیم اول یک کار انجام دادیم در مقدمه‌ی کتاب، یک فصلی را باز کردیم تحت عنوان روش استدلال ائمه به قرآن، ‌اینکه به چه شکل بوده؟ به 32 نمونه روش استدلال امام را در اینجا برای عزیزان منعکس کردیم، مثلاً می‌آید از امام سؤال می‌کند که حکم این مسئله چیست؟ امام جواب می‌دهد بعد می‌فرمایند «و ذلک قول الله عزوجل»، سریع به قرآن ارجاع می‌دهد. یا راوی از امام سؤال می‌کند و امام جواب می‌دهد بعد می‌فرماید «أتلوت کتاب الله تعالی»، آیا قرآن را در این زمینه تلاوت کردی؟ یا امام می‌فرماید «و لذلک قال سبحانه و تعالی»، یا امام می‌فرماید «و ذلک قول الله فی کتابه»، تمام در یک راستا است، و آن جواب سائل است.


نکته‌ی دوم روش کار است که به نظر بنده مهم است که بالأخره ما در این کتاب چکار کردیم؟ اولاً آمدیم در این کتاب خود آیه‌ی قرآن را آوردیم، از باب مثال آیه اول: بسم الله الرحمن الرحیم «ولو لا دفع الله الناس بعضهم ببعضٍ لفسدت الأرض» سوره‌ی مبارکه بقره آیه 251، اول آیه را می‌آوریم و بعد روایت را که مربوط به این آیه است بطور کامل می‌آوریم، سعی می‌کنیم در روایت اصلاً تقطیع نکنیم.


نکته سوم که به نظر می‌رسد مهم است، ‌شرح الحدیث است، یعنی ما سعی کردیم به فقیه شناسنامه‌ی یک روایت را کامل بدهیم، اول بگوئیم آیه این است، بعد بگوئیم روایت این است  و بعد بگوئیم این هم شرح الحدیث. اگر روایت در اصول کافی باشد ما به چند کتاب ارجاع دادیم: 1) مرآة العقول علامه مجلسی است چون این کتاب شرح کافی است 2) شرح کافی مرحوم ملاصالح مازندرانی، داماد علامه مجلسی است که به نظر من این شرح از بهترین شروح اصول کافی است، حیف که ناقص است. 3) به وافی فیض رحمة الله علیه هم ارجاع دادیم.


پس ما آمدیم در شرح الحدیث هر حدیث شرح‌هایی که این حدیث نیاز به آن هست را آوردیم، این هم یک محور.


محور دیگر، محور منابع است؛ در این کتاب سعی کردیم از کتب اربعه تجاوز نکنیم (کافی، تهذیب، استبصار و من لا یحضره الفقیه) عمده و محور کار ما این چهار کتاب است. بعد گفتیم ممکن است بعضی از طلاب این کتب اربعه را نداشته باشند، آمدیم دو کتاب به آنها اضافه کردیم: 1) وسائل مرحوم حرّ عاملی، می‌دانید این کتاب جامع میان کتب اربعه است 2) جامع الاحادیث مرحوم آیت الله العظمی بروجردی. این دو کتاب را معمولاً طلبه‌ها دارند لذا ما اول کتب اربعه را آوردیم و بعد از کتب اربعه این دو کتاب را هم آوردیم، این هم یکی از کارهایی که ما در این کتاب انجام دادیم.
در پایان سعی کردیم به فهارس فنی هم توجه داشته باشیم مثلاً شما اگر ملاحظه بفرمائید در پایان این کتاب یک: فهرست مطالب هست، که فهرست موضوعات است، دو: فهرست آیات قرآنی است. الآن شما می‌خواهید یک آیه‌ای را پیدا کنید نمی‌دانید در چه بابی است؟ سریع می‌آئید پایان کتاب، ما آمدیم فهارس را طبق قرآن تنظیم کردیم اول سوره بقره، هر آنچه در سوره بقره است اینجا هست، بعد گاهی ممکن است یک آیه پنج شش جا آمده باشد که همه را آوردیم، بعد از سوره بقره همین طور طبق قرآن کریم را تا پایان آوردیم، این جلد اول است.


جلد دوم این کتاب هم عین جلد اول است و فرقی نمی‌کند، یعنی ما هر شیوه‌ای را که در جلد اول اعمال کردیم سعی کردیم همان شیوه را بدون کم و کاست در جلد دوم پیاده کنیم، این هم یک نکته.


نکته اخیر در رابطه با این کتاب اینست که جلد اول و دوم این کتاب مربوط به مسائل فقهی است یعنی هر جا ائمه علیهم السلام در فقه به قرآن تمسک کردند را جمع کردیم، اما تمسکات اهل‌بیت که به فقه منحصر نمی‌شود ما می‌بینیم در اصول دین، در توحید، در نبوت، در معاد، در امامت، ائمه به قرآن هم تمسک می‌کنند، این ان شاء الله جلد سوم ماست که خیلی از کارهایش شده.


از طرف دیگر گاهی ما یک سری مسائل اخلاقی داریم، فقهی نیست، اصول دین هم نیست بلکه اخلاقیات است، این را هم ان شاء الله بعد از آنکه به تمسّکات ائمه در اصول دین پایان دادیم این بحث را شروع می‌کنیم این هم خیلی از کارهایش شده، یعنی تمسک اهل‌بیت به قرآن در اصول دین، تمسک اهل‌بیت به قرآن در فقه و تمسک اهل‌بیت به قرآن در مسائل اخلاقی، این اجمالی از تمسّک العترة الطاهره فی القرآن الکریم و ما از عزیزان و دوستانی که در این بخش هستند تشکر می‌کنیم که این لیاقت را به ما دادند که کتاب را در دو سال قبل به عنوان کتاب سال معرفی کردند.


کتاب دوم ما که بحمدالله این را هم مرکز فقهی چاپ کرده، کتابی است به نام «مسند سهل بن زیاد آدُمی» ، اینجا لازم است به یک غلط مشهور اشاره کنم که همه می‌گویند آدَمی، این غلط است! متأسفانه حتّی ما هم روی کتاب این غلط را آوردیم و آقایان تذکر دادند و همه‌ی کارهایش شده و رفته برای چاپ. چرا می‌گویند آدُمی؟ آدُم جمع اَدم است، اَدم یعنی پوست، چرا به ایشان می‌گویند آدُمی؟ چون پوست‌فروش بوده، بعد این مهم است که یک بیش از دو هزار روایت از او نقل شده، در کتب اربعه و غیر کتب اربعه، این معلوم می‌شود که برای امرار معاش خود می‌لنگیده، می‌رفته پوست حیوانات را خرید و فروش می‌کرده، لذا به او می‌گویند سهل بن زیاد آدُمی، این هم وجه تسمیه‌ی ایشان است.


به نظر حقیر،  نسبت به سهل بن زیاد در رجال یک مقداری کم‌لطفی شده، چرا؟ برای آنکه الآن سر زبان‌ها هست، تا بگوئیم سهل بن زیاد، می‌گویند مرحوم نجاشی او را تضعیف کرده، یکی از دوستان که در درس خارج یکی از اعاظم شرکت می‌کند به من گفت «استاد ما روایتی که در آن سهل باشد را سریع می‌گوید چون در روایت سهل بن زیاد است از درجه‌ی اعتبار ساقط است». بنده به ایشان عرض کردم اگر صلاح می‌دانید این کتاب ما را به ایشان بدهید این مقدمه‌ی 50 صفحه‌ای بنده را ایشان بخواند. مشایخ ثلاثه (مرحوم کلینی، شیخ صدوق متوفای 381 و مرحوم شیخ طوسی متوفای 460، مؤسس حوزه علمیه نجف اشرف)‌ این سه بزرگوار در کتب اربعه که واقعاً مدار فقه است، حدود2300 روایت از جناب سهل بن زیاد که سه تن از امامان ما را ایشان درک کرده، امام محمدجواد، امام هادی و امام حسن عسکری علیهم السلام . کلّ روایاتی که از ایشان نقل شده را می‌گویند 2300 روایت است، این سه بزرگوار در کتب اربعه از ایشان روایت نقل می‌کنند، این مهم است، باز تاکید می‌کنم کلّ روایات ایشان حدود 2300 روایت است،  تقریباً بیش از نصف روایات را این کتب نقل می‌کنند. در کافی بیش از هزار روایت از ایشان نقل شده، در تهذیب، استبصار، من لا یحضره الفقیه و کامل الزیارات ابن قولویه، ایشان هم در کامل الزیارات از این مرد روایت نقل می‌کند.
اینجا بحث وثاقت ایشان است که بالأخره ایشان ثقه است یا ثقه نیست؟ مرحوم محمدتقی مجلسی (پدر علامه مجلسی) کتابی دارند به نام روضة المتقین، ایشان می‌فرمایند چگونه کنار گذاشتنِ خبری که سهل بن زیاد نقل می‌کند جایز است، در حالی که او از مشایخ اجازه‌ی کتابهای نام‌دار بوده است با اینکه مشایخ بزرگواری همچون ثقة الاسلام کلینی و صدوق بسیار از او نقل کرده‌اند، این حرف ایشان است تا می‌رسد به اینجا، افزون بر این شیخ در بسیاری از موارد یک روایت را به خاطر برخی از راویانش تضعیف می‌کند ولی در یک جا مرحوم شیخ روایتی که سهل در آن باشد را کنار نگذاشته، این چیست؟ روضة المتقین جلد 14 صفحه 261.


من قبل از آنکه وارد شیوه‌ی کار شوم، به این نکته هم اشاره کنم که بعضی‌ها خیال می‌کنند مسند نویسی، دیگران بر ما پیشی گرفتند، این اشتباه است و درست نیست. من به این نکته در مقدمه اشاره کردم که مسندنویسی درست است که الآن در میان ما کم است اما اگر ما شرح حال یحیی بن عبدالحمید حمّانی را مراجعه کنیم ایشان ظاهراً متوفی222 هجری قمری بوده، یعنی اوایل قرن سوم، بعد ذهبی در کتابش سیر اعلام النبلاء، وقتی که یحیی را ترجمه می‌کند می‌گوید اول من صنّف المسند بالکوفه، خیلی مهم است یعنی بیش از هزار سال قبل یحیی بن عبدالحمید حمّانی شیعی، خودشان به تشیّع ایشان اذعان و تصریح می‌کنند، ایشان اول کسی است که در کوفه مسند را نوشت. مهم‌تر از ایشان ابان بن تغلب، او متوفای 151 است یعنی قرن دوم. طبرانی متوفای 360 کتابی دارد تحت عنوان روایات ابان بن تغلب، مدت‌هاست من دنبال این کتاب هستم، این کتاب چاپ شده و هنوز پیدایش نکردم، روایات ابان بن تغلب. این دو مصداق دلیل است بر اینکه شیعه در مسندنویسی بر دیگران پیشی گرفته، بعد ما به لحاظ اهمیت مسندنویسی بیش از پنج سال قبل در این فکر افتادیم که بیائیم تمام روایات ایشان را جمع آوری کنیم و الحمدلله در این کتاب این کار شد. این کتاب سه جلد است.


در جلد اول  یک مقدمه‌ای که حدود 50 صفحه باشد در وثاقت ایشان نوشتیم، آراء را جمع کردم، آرائی که ایشان را تضعیف می‌کند آوردم، آرائی که ایشان را تقویت می‌کند آوردم، کسانی که راجع به ایشان جزء متوقّفین هستند را آوردم، عمده ضعف ایشان مطلبی است که مرحوم نجاشی در کتابش آورده، هر کس که بگوید ایشان ضعیف است به این تمسک کرده، بنده حرف ایشان را آوردم و نقد کردم که آیا واقعاً از حرف ایشان ضعف استفاده می‌شود یا نه؟


نکته‌ی دومی که در رابطه با ایشان به عنوان ضعف نقل می‌کنند اینست که جناب احمد بن محمد بن عیسی اشعری ایشان را از قم خارج کرد و به مردم گفت از ایشان نقل حدیث نکنید. بنده حرف ایشان را آوردم و نقد کردم.


نکته‌‌ی سومی که در تضعیف ایشان هست می‌گویند کان غالیا، از راویان غالی بوده که این را هم بنده در یک فصل مفصل بحث کردم و غلو را معنا کردم و ثابت کردم روایات ایشان از غلو خارج است.


روایاتی که سهل نقل می‌کند به دو دسته تقسیم می‌شود؛ 1) روایات مربوط به توحید 2) روایات مربوط به امامت. بنده هر دو قسم از روایات را آوردم و بعد گفتم ما قضاوت را به عهده‌ی محققین می‌گذاریم، از کجای این روایت بوی غلو است، حالا از باب نمونه یک حدیث عرض کنم، این را خیلی‌ها توجه ندارند، یکی از روایات که سهل نقل می‌کند این است که انسان نمی‌تواند به توحید صحیح، اصیل و درست برسد الا از راه علی بن ابیطالب، کجای این غلو است؟ امکان ندارد انسان به توحید صحیح برسد مگر از راه علی بن ابیطالب. آقایانی که می‌گویند غلو، واقعاً به این روایت توجه دارند؟ اینکه عین واقعیت و حقیقت است که ما اگر خواسته باشیم توحید منهای تجسیم و منهای رؤیت را برای مردم بگوئیم ائمه هستند. در مکتب اینها جسمانیّت خدا معنا ندارد، از منظر اهل‌بیت رؤیت نه در دنیا و نه در آخرت معنا ندارد، این روایت ایشان است.


در رابطه با وثاقت حرفهای بزرگان را آوردیم؛ مخصوصاً مرحوم امام خمینی اعلی الله مقامه الشریف، ایشان جزء کسانی است که قویّاً از سهل بن زیاد در کتاب‌های فقهی‌شان دفاع می‌کند، به خلاف مرحوم استاد ما آیت الله فاضل اعلی الله مقامه الشریف که ایشان سهل را قبول ندارند. حالا یک جمله از مرحوم امام بگویم، بالأخره ایشان فقیه و ملا بود، در کتاب مکاسب محرمه جلد 2 صفحه 21 حدیثی را نقل می‌کنند که در سلسله رُواتش سهل بن زیاد است و آنجا می‌گویند سهل مشکل ندارد و در صفحه‌ی 258 کتاب الطهاره‌ مرحوم امام اعلی الله مقامه الشریف یا در صفحه‌ی 78 کتاب الطهاره ایشان قویّاً از سهل بن زیاد دفاع می‌کند.


ما در مقدمه بعد از آنکه وثاقت ایشان را ثابت کردیم یک فصلی باز کردیم تحت عنوان «الذین رووا عن سهل» افرادی که از سهل بن زیاد نقل حدیث کردند و اینها را رساندیم به 33 نفر، در مقابلش کسانی که از سهل نقل روایت می‌کنند. دو مطلب است: کسانی که سهل از آنها نقل روایت کرده و کسانی که از سهل نقل روایت کردند، راوی و مروی عنه، مجموعاً کسانی که از جناب سهل نقل حدیث کردند 150 نفر هستند و 33 نفر  هستند که سهل از آنها نقل حدیث کرده، یکی از اساتید بزرگ حوزه می‌فرمود اگر بنا باشد ما روایات سهل بن زیاد را کنار بگذاریم باید تقریباً یک سوم روایات کلینی را کنار بگذاریم و این مفسده‌ی بزرگی است در عالم حدیث، که بحثش مفصل است و الآن وارد این بحث نمی‌شوم. در پایان هم نظر خودم را گفتم.


اما شیوه کار؛ در اینجا باید به سهم خودم از استادزاده‌مان حضرت آیت الله محمدجواد فاضل تشکر کنم، ایشان عنایت خاصی به این کار داشتند، معمولاً وقتی که خدمت‌شان می‌رسیدم یا ایشان به منزل تشریف می‌آوردند اولین سؤالشان راجع به سهل بود که کار سهل به کجا رسید؟ چون خود ایشان برخلاف نظر پدرشان سهل را کاملاً موثق می‌دانند و سهل را قبول دارند. مرحوم استادمان قبول نداشتند، حالا مسئله مسئله‌ی علمی است.


در جلد 1حدیث یک، اول حدیث را می‌آوریم، حدیث به کامله آمده، البته عرض کردم همان شیوه‌ای که ما در تمسّک به خرج دادیم اینجا هم همان شیوه را اعمال کردیم، یعنی سعی بر این شده که از کتب اربعه و وسائل تجاوز نکنیم، و جامع الاحادیث الشیعه مرحوم بروجردی. اول حدیث را می آوریم و بعد تحت عنوان المصادر، مصادر را از کتب اربعه می‌آوریم، بعد یک بحثی داریم شرح الحدیث، بالأخره احادیث ائمه واقعاً نیاز به توضیح و شرح دارد، این را یا از مرآة العقول آوردیم و یا از شرح ملاصالح مازندرانی یا مرحوم فیض در وافی.


یک نکته‌ای که در این کتاب سعی شده به آن بیشتر توجه شود فروقات است؛ گاهی دو تا روایت نقل می‌شود و یک متن است و از یک راوی است، سلسله رُواتش هم یکی است اما فرق در آن وجود دارد، ما اینها را در پاورقی آوردیم مثلاً این روایت از کلینی نقل شده و این هم سندش، این هم متنش، همین حدیث در من لا یحضر آمده، در تهذیب آمده، منتهی این فروقات در آن هست که طرف دیگر مجبور نشود تهذیب و استبصار را مراجعه کند،ما سعی کردیم فروقات متنی و فروقات در سند را گرچه یک واو باشد، یک واو اگر کم و زیاد باشد ما آوردیم، طرف خودش برود تحقیق کند.


در پایان هر جلد فهرست آیات وارده‌ی در متن را آوردیم. این فهرست‌های فنی برای پیدا کردن مطلب خیلی کار را راحت می‌کند، طرف می‌گوید فلان روایت را من نظرم نیست اما این آیه در روایت هست، آیه در سوره بقره است هر آنچه که در کتاب اول در سوره بقره هست همه در اینجا آمده، همینطور تا آخر قرآن. جلد اول این کتاب شامل 448 حدیث است، جلد دوم به همین شیوه است و دارای 1041 حدیث است، هر سه جلد دارای 1702 حدیث است، اگر ما بخواهیم جناب سهل را از دایره خارج کنیم باید 1702 حدیث را کنار بگذاریم این فقه است.


جلد چهار و پنج که الحمدلله کارهای پایانی آن انجام می‌شود و امیدوارم تا پایان ماه مبارک رمضان جلد چهار و پنج هم تمام شود.


جلد چهار و پنج، روایات اصول دین است که از توحید شروع کردیم و هر جا امام در یک مسئله‌ی اعتقادی به قرآن تمسک کرده، از توحید هم شروع کردیم. جالب اینجاست که امامت برای خودش یک جلد است یعنی کل اصول دین می‌شود گفت یک جلد، امامت هم می‌شود یک جلد، این مهم است که در بحث امامت روایات سهل خیلی زیاد است. از طرف دیگر اگر روایات اخلاقی هم باشد آن هم آمده. بعد در پایان ما می‌توانیم به خواننده بگوئیم این پنج جلد عمده روایات سهل بن زیاد است، اعم از فقهی، اخلاقی و اعتقادی، این هم اجمال کار سهل بن زیاد.



ـ حضرتعالی آن نکته‌ای که در تمسک نسبت به قرآن داشتید در کتاب خاص، همان توجه را در اینجا هم داشتید؟ اشاره فرمودید تمسک عترت به قرآن در مسائل اعتقادی من جمله امامت، یعنی در مسائل فقهی هم مدّ نظر داشتید؟




ج) بله. اینها مهم است، نکته خوبی را اشاره فرمودید.

ـ من فکر می‌کردم که این مستقل است و شما در اینجا به آن بحث نمی‌پردازید



ج) بله سه جلد روایت فقهی سهل است، یک جلد روایاتی است که از سهل نقل شده در بحث امامت، یعنی ما برای اصول دین دو جلد مسند داریم، که عمده‌اش روایات باب امامت است. این می‌رساند که سهل واقعاً یک انسان متفانی در امامت بوده.


کتاب سوم؛ حقیر کتابی تحت عنوان «رجال الشیعه فی الصحاح السته». توسط مرکز فقهی ائمه اطهار علیهم السلام بحمدالله چاپ شده، یکی از شبهاتی که الآن علیه شیعه هست این شبهه است که شیعه به حدیث توجه نمی‌کند. این را در کتابهایشان می‌گویند، در نتیجه می‌خواهند ما را متهم کنند که ما به سنت نبوی توجه نداریم. همین أمر بنده را واداشت که رجال شیعه را در صحاح شش‌گانه‌ی اهل‌سنت بررسی کنم، بالأخره الآن طرف حساب ما اهل سنت هستند، اتهام وارد می‌کند و می‌گویند شما به حدیث اهمیت نمی‌دهید، به سنّت نبوی توجه ندارید، راهش دعوا کردن که نیست! بنده باید بنشینم یک کتابی را تألیف کنم و بعد به طرف ارائه بدهم که بسم الله، شما که می‌گوئی شیعه به حدیث توجه ندارد این کتاب است، کتاب چیست؟ به او می‌گویم که آمدم در این کتاب اسم 150 نفر از راویان شیعی که خودتان می گوئید اینها شیعه هستند نه اینکه من بگویم! ذهبی می‌گوید اینها شیعه هستند. این کار را قبل از بنده به طور ناقص مرحوم شرف الدین در المراجعات انجام داده و بنده از آن استفاده کردم، اسم 150 نفر از راویانی که ذهبیِ شیعیٌ، رافضیٌ.


از الف شروع کردم، اول کسی را که آوردم ابان بن تغلب است. او حق بسیار بزرگی به عالم حدیث دارد، کار بعدی ما که در بخش کارهای دست اقدام هست انشاء الله مفصل راجع به ایشان صحبت می‌کنم که ابان بن تغلب کیست؟ باور کنید خواص از این شخصیت بی‌اطلاع هستند. امام صادق علیه السلام بنا به گفته‌ی مرحوم نجاشی در رجالش صفحه 6، بعد از آنکه از این مرد تجلیل می‌کند می‌گوید ابان روی عن الصادق ثلاثین ألف حدیث، این روایات چی شد؟ این مرد به تنهایی از امام جعفر صادق این مقدار حدیث نقل می‌کند. دو نکته از حرف نجاشی استفاده می‌شود:


 1) اهمیّت شیعه به جمع‌آوری حدیث.


 2) اهمیّت ائمه به احیای سنّت پیامبرصلوات الله و سلامه علیه . این می‌رساند که ائمه‌ی ما در احیای روایات و سنت خیلی توجه و عنایت داشتند که من تفصیل این را انشاء الله بعد خواهم گفت.


ابان کسی است که ذهبی می‌گوید اگر ما خواسته باشیم روایات ابان بن تغلب را کنار بگذاریم موجب مفسده‌ی عظیمی خواهد شد!


ابان بر خلاف تصور بعضی‌ها که خیال می‌کنند ایشان فقط فقیه بوده، لغت‌شناس هم بوده، این مهم است، متوفای 151 یعنی شیعه در لغت ید طولایی داشته، نجاشی می‌گوید کان لغویاً، پس ما الحمدلله در حدیث اوّلیم، در حدیث الحمدلله پیشتازیم، در لغت عرب هم پیشتاز هستیم، دلیلش هم جناب آقای ابان بن تغلب متوفای قرن دوم است، ایشان هم فقیه بوده، هم محدث بوده و هم لغوی و ادیب بوده. من معتقدم باید برای این بزرگواران همایش گرفته شود، اینها باید در حوزه‌های علمیه منعکس شوند، باور کنید بعضی از طلبه‌های درس خارج الآن نمی‌دانند ابان بن تغلب کیست؟! این را هم شیعه قبول دارد و هم سنی و این مهم است.


ما آمدیم در ترجمه‌ی هر یک از این 150 نفر چند تا کار را انجام دادیم:‌


 1) فصلی را باز کردیم تحت عنوان شخصیته و وثاقته، حرف‌های ذهبی را نقل کردیم، حرفهای مزّی را در کتاب تهذیب الکمال این یک فصل.


2) تشیعه، من باید ثابت کنم که ابان از نظر شما شیعه است، از نظر ما که ابان مشکل ندارد! این هم یک فصل است، فصل سوم در این کتاب کسانی هستند که ابان از آنها نقل حدیث کرده و یا کسانی هستند که ابان از آنها نقل حدیث کرده، اینها باید از هم جدا شود.


یعنی اگر مثلاً راجع به یک راوی 300 نفر نقل حدیث کردند همه را آوردم،‌یا خود آن راوی از 200 نفر نقل حدیث کرده آوردم. به استناد کتاب تهذیب الکمال مزّی که انصافاً این کتاب ارزش دارد و ما از این کتاب خیلی استفاده کردیم، این هم یک بخش.


بخش دیگر این کتاب که خیلی به آن عنایت ویژه‌ای داشتیم این است حالا که ما گفتیم ایشان راویِ شیعه است و ذهبی هم می‌گوید شیعه است ما باید چند تا از روایاتش را هم بیاوریم، نمونه‌ای از روایات. بعد نمونه‌ی روایات را در باب صلاة نیاوردیم، تعمّد داشتم، در باب صوم و جهاد هم نیاوردم، گشتم ببینم ایشان چه روایاتی راجع به اهل‌بیت نقل می‌کند و آنها را آوردم، چرا؟ جهتش این است که متأسفانه حضرات تعداد زیادی از رُوات شیعه را از درجه‌ی اعتبار ساقط می‌کنند، چرا؟ می‌گوید لأنه شیعیٌ، شیعی باید موجب اسقاط از درجه‌ی اعتبار شود، به این هم در مقدمه پرداختم. بعد سعی کردیم روایاتی در رابطه با اهل‌بیت و در خصوص علی بن ابیطالب علیه السلام از این راویِ ترجمه شده بیاورم که این را هم آوردم.


نکته‌ی مهم اینکه یک وقت یکی از مراجع بزرگ فعلی در راه به من رسید گفت فلانی این کار را که انجام می‌دهی آیا به راویانی هم برخورد کردی که اینها بگویند رافضیٌ؟ این مهم است، گفتم بله. بعد از مدتی ایشان را در گذرخان دیدم گفتم به 60 نفر، یعنی از این 150 نفر تعداد 60 نفرشان راویان شیعی رافضی هستند، اینها با شیعی خیلی مشکل ندارند، با رافضی مشکل دارند. رافضی را در مقدمه مفصل بحث کردم که رفض یعنی چه؟ یعنی کسانی که حکومت خلفا را قبول نداشته باشند، آن وقت بخاری، مسلم، ابی داود، ترمذی، ابن ماجه و نسائی از راوی شیعی رافضی نقل حدیث کردند، این خیلی مهم است که شما 60 نفر را از راویان شیعی که اینها بگویند رافضیٌ، و ما در این کتاب این 60 نفر را ضمن این 150 نفر آوردیم و در پایان هم طبق معمول برایش فهارس فنّی درست کردیم، فهارس می‌تواند خیلی کمک کند.


این سه کتاب را فعلاً داشته باشیم تا بحث دیگر.

ـ بسیار تشکر می‌کنیم از شما









کتبی که در این مصاحبه از آنها نام برده شده است:



1-   تمسّك العترة الطاهرة بالقرآن الكريم(جلد اول)

2-   تمسّك العترة الطاهرة بالقرآن الكريم(جلد دوم)

3-   مسند سهل بن زياد الآدمى (جلد اول)

4-   مسند سهل بن زياد الآدمى (جلد دوم)

5-   مسند سهل بن زياد الآدمى (جلد سوم)

6-   رجال الشیعه فی الصحاح السته
آخرین اخبار

معرفی کتاب «درآمدی بر فقه اجتماعی»

کتاب «درآمدی بر فقه اجتماعی» اثر آقای محمدباقر ربانی؛ مدیر گروه فقه اجتماعی مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) می‌‌باشد. ... ادامه مطلب ...

دکتر محسن قمرزاده: به دنبال مرجعیّت بخشی حقیقی قرآن در تمامی ابعاد فقهی هستیم

مدیر گروه پژوهشی فقه قرآن و حدیث مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم‌السلام) دکتر محسن قمرزاده در گفتگوی با خبرگزاری حوزه در راستای آشنایی هرچه بیشتر با این گروه پژوهشی 8 اردیبهشت 1400 گفت و گویی انجام داده است. ... ادامه مطلب ...

جلسه شورای علمی گروه فقه اجتماعی با حضرت آیت الله فاضل‌لنکرانی(دامت‌برکاته)

جلسه‌ی شورای علمی گروه فقه اجتماعی متشکل از اساتید محترم حجج اسلام دکتر خیری، دکتر غفاری‌فر، دکتر ضمیری و دکتر ربانی با حضور رئیس معظم مرکز فقهی ائمه اطهار علیهم السلام حضرت آیت الله حاج شیخ محمدجواد فاضل لنکرانی(دامت‌برکاته) در تاریخ 99/10/29 برگزار گردید. ... ادامه مطلب ...

مراسم تقدیر از برگزیدگان یازدهمین جشنواره پژوهشگران برتر سال 1399

مراسم تقدیر از برگزیدگان یازدهمین جشنواره پژوهشگران برتر سال 1399 روز چهارشنبه 13 بهمن ماه 1399 در مسجد مرکز فقهی ائمه اطهار علیهم السلام با حضور رئیس معظم مرکز آیت الله حاج شیخ محمد جواد فاضل لنکرانی دامت برکاته و مدیریت محترم مرکز و معاونت پژوهش مرکز فقهی(با رعایت دستورالعمل‌های بهداشتی ایام کرونا) برگزار شد. ... ادامه مطلب ...

نشست هم‌اندیشی «مدیران مؤسسات و گروه‌های آموزشی و پژوهشی فقه سیاسی»

نشست هم‌اندیشی مدیران مؤسسات و گروه‌های آموزشی و پژوهشی فقه سیاسی با مشارکت گروه فقه سیاسی مرکز فقهی ائمّه اطهار (علیهم السلام) و همکاری مراکز حوزوی و دانشگاهی برگزار می‌شود. زمان: پنج‌شنبه 14 اسفندماه 1399 ساعت 13 تا 17
مکان:‌ قم دانشگاه باقر العلوم(علیه‌السلام)


... ادامه مطلب ...

دسته بندی اخبار
اخبار (36)

کرسی‌های علمی ترویجی

نشستهای علمی (1)
هفتاد و دو) بررسی فقهی قرارداد آتی (1)
هفتاد و یک) تلقیح مصنوعی (1)
هفتاد) فقه القرآن و عرصه‌های پژوهش (1)
شصت و نه) فقه اجتماعی در اندیشه فقهای شیعه (1)
شصت و هشت) مذاق شریعت در موضوعات مستحدثه با محوریت فقه پزشکی (1)
شصت و هفت) قواعد خاص تفسیر تنزیلی موضوعی (1)
شصت و شش) مراحل جنین از منظر متون دینی و پزشکی (1)
شصت و پنج) تغییر جنسیت و مسائل نوپیدا (1)
شصت و چهار) فقه اطلاعات و شیوه‌های اطلاعاتی مستحدثه (1)
شصت و سه) بررسی نظریه فهم اجتماعی نص در فقه اجتماعی (1)
شصت و دو) موضوع شناسی ارزهای رمزپایه (بیت کوین) (1)
شصت و یک) افشاگری رسانه‌ای 2 - مفسدان اقتصادی (2)
شصتم) وحدت حوزه و دانشگاه؛ تبیین دیدگاه امام خمینی(قدس‌سره) (2)
پنجاه و نه) مبانی فقهی نفوذ حکم قاضی مأذون (1)
پنجاه و هفت) موضوع شناسی پول و چالش های فقهی آن (1)
پنجاه و هشت) بررسی ابعاد فقهی حقوقی افشاگری رسانه‌ای (1)
پنجاه و پنجم) ظرفیت شناسی اصول فقه موجود در فقه اجتماعی (1)
پنجاه و چهارم) نشست تأملی در مفهوم عدالت جنسیتی در احکام اسلامی (1)
پنجاه وسوم) نشست فقه اجتماعی (2)
پنجاه ودوم) ضرورت و اهمیت فقه رسانه (2)
پنجاه ویکم) فقه و امنیت (2)
پنجاهم)نظام پولی و بانکی در اقتصاد (2)
چهل و نهم) چیستی فقه رسانه (3)
چهل و هشتم)ماهیت شناسی فقه اجتماعی (2)
چهل و شش) فقه النیروز (1)
چهل و پنجم) فقه النیروز (1)
چهل و چهار) نشست ویژگی مکاتب اصولی حوزه (4)

چهل و سوم) نشست کاستی ها و راهکار ها

چهل و دو) نقدی بر کتاب امر به معروف در... (1)
یک)سخنرانی آیت الله مومن درمورد مرکز (2)
چهل و یک) فقه و سبک زندگی 3 (1)
سی و چهار) فقه و سبک زندگی 2 (1)

سی) فقه و سبک زندگی 1

نشست بررسی فقهی نسب و آثار آن در باروری‌‌های مصنوعی (4)

سلسله نشست مقاصد الشریعه

نشست علمی سقط جنین از منظر فقه و حقوق با رویکرد به مسائل نوظهور (1)
نشست علمی تخصصی با عنوان مسئولیت مدنی تخریب محیط زیست از منظر فقه اسلامی (1)
نشست منطقه الفراغ و قانون گذاری (1)
نشست حکم حکومتی و قانون (1)

نشست مرگ مغزی

نشست فقه امنیت

نشست چالش های فقه سیاسی (1)
نشست بررسی فرزند خواندگی در فقه و حقوق (1)
کاربردهای قواعد فقه در سیاست و حکومت (1)
نشست ماهیت فقه سیاسی (1)

چیستی وماهیت فقه رسانه

همایش ها

جشنواره ها

مصاحبه های علمی (3)
کارگاه و دوره آموزشی (1)
سلسله نشست فقه اجتماعی (2)

جلسه اول

جلسه دوم

جلسه سوم

جلسه چهارم

دفاتر

دفتر معاونت پژوهش (1)

دفتر امور پژوهشی

پژوهشگران برتر

شورای پژوهش

دفتر همکاری های علمی و پژوهشی

دفتر شبهه شناسی

خبر

پرسش و پاسخ

معرفي (2)

شوراها

گروه ها (1)
فقه اجتماعی (2)
فقه و حقوق (1)

فقه اقتصادی

فقه هنر و رسانه

اصول فقه

فقه پزشکی

فقه قرآن و حدیث

فقه سیاسی

قواعد فقهی

فقه الثقلین

مجله فقه و اجتهاد

کتابخانه

تقریرات

پشتیبانی سایت

دفتر همکاري‌‌هاي علمي و بين المللي

معرفي دفتر

اخبار (1)

نشست‌‌ها

آخرین کتاب ها