نام درس: فقه نام استاد: حضرت حجت الاسلام و المسلمین بیگدلی(زید عزه)
1ـ در روايت ابي بصير عن احدهما عليهم السلام في رجل اعطي رجلا دراهم يحج عنه حجة مفردة فيجوز له ان يتمتع بالعمرة الي الحج قال نعم انما خالفه الی الفضل از جملهي انما خالف الی الفضل چه استفاده ميشود؟ آيا رضايت مستأجر به عمل اجير استفاده ميشود يا خير. هرچه در نظرتان است در جلسه بحث عرض کرديم بيان نماييد. 3 نمره
2ـ در جواهر جلد17 صفحه 374 ولو شرط الحج علي طريقمعين لم يجز العدول ان تعلق بذلک غرض.وفاما للمشهور وقيل يجوز العدول. در اين عبارت وجه قول مشهور را بيان نماييد. بعد از اين عبارت صفحه 375 جواهر ميفرمايد و التحقيق أنه إن أريد بالشرطية في كلامهم الجزئية على معنى أنه ذكر الطريق على وجه الجزئية لما وقع عليه عقد الإجارة اتجه التقسيط، ضرورة كونه كتبعض الصفقة في المبيع حينئذ، بل لا يبعد تسلط المستأجر علي الخيار، فله الفسخ حينئذ و دفع أجرة المثل عما وقع عليه.
در اين عبارت وجه لايبعد تسلط المستأجر علي الفسخ را بيان نماييد و وجه ترقي که با عبارت آمده چرا؟ 4 نمره
3ـ در روايت محمد بن الحسين بن ابي خالد سمعت ابا جعفر عليه السلام عن رجل اوصي ان يحجّ عنه مبهما فقال يحج عنه ما بقي من ثلثه شيء. آيا از اين روايت تکرار حج استفاده ميشود يا خير . دو احتمال مذکور در روايت را که عرض شد بيان نماييد. و با توجه به کلمه مبهما اگر اشکالي شود ما به بيشتر از يک حج يقين نداريم و اصالة البرائه نسب به زياده جاري ميکنيم جواب چيست. 4 نمره
4ـ صحيحه فضلاء عن ابي عبد الله عليه السلام انه قال لا صدقةولا عتقالا ما اريد به وجه الله عزوجل؛ آيا مراد از نفي در عبارت نسبت بر صدقه که زکوة هم صدقه است نفي کمال است یا نفي صحت( باتوجه به اينکه آيا در عتق قصد قربت معتبر است يا خير)؟ اگر در عتق قصد قربت معتبر نيست وجه آن را ذکر نماييد. 3 نمره
5ـ در نيابت شرط دانستهاند ايمان نائب را؛ مرحوم سيد دارند فلا عبرة بنيابة غير المؤمن و صحبتي از اسلام نائب ننموده است ولي محقق در شرايع ميفرمايد ويشترط اسلام النائب چرا بين سيد و محقق از اين جهت در شرط نيابت فرق است بدين عبارتي که ذکر شد. 2 نمره
6ـ در مسأله 21 عروه در بحث نيابت و اجاره حج دارند: لو أفسد الأجير حجّه بالجماع قبل المشعر فكالحاج عن نفسه يجب عليه اتمامه، و الحج من قابل، و كفّارة بدنة ؛ روايتي در همين مسأله مرحوم سيد دارند. روايت اسحاق بن عمار عن احدهما عليهما السلام قال قلت فان ابتلي بشيء يفسد عليه حجّهحتييصير عليه الحج من قابلايجزي عن الاول قال نعم قلت فان الاجير ضامن قال نعم. در روايت ديگر همين فرع را متعرض شده و فرموده هي الاول تامة. مراد از هي الاول تامة چيست؟ و اشکال اينکه در روايت فرض جماع قبل المشعر نشده است چگونه بر مدّعي تطبيق ميکند؟ بيان نماييد. 4 نمره
موفق باشید